صهيونيسم (Zionism) نام جنبشي ناسيوناليستي يهودي است که خواهان ايجاد يک دولت خود مختار يهودي در فلسطين و مهاجرت يهوديان به فلسطين است، که در واقع عنوان پروژه ي بازگشت يهوديان به سرزمين هاي مقدس مي باشد.
صهيونيسم، صورت دنيوي و ملت پرستانه اي از يهوديت است، اين جنبش در نيمه ي دوم قرن 19/م در اروپا پا به عرصه ي حيات گذاشت و نام خود را از "کوه صهيون" (پَر خورشيد) واقع در اورشليم، يعني آرامگاه داوود نبي (ع) و جايگاه سليمان (ع) گرفته اند.
در قرن 19/م جريان هاي يهودي ستيزي، در اروپا شدت يافت و در واقع صهيونيسم در واکنش به اين جريان به وجود آمد، بنيانگزار جنبش صهيونيسم يک روزنامه نگار اتريشي به نام "تئودور هرتزل" است، وي با نوشتن کتاب "دولت يهود" نظريه ي خود را مبني بر لزوم ايجاد يک دولت ملي يهودي در فلسطين به جامعه ي يهوديان عرضه کرد.
"هرتزل" صهيونيسم را از يک واژه ي مذهبي به يک استراتژي بلند مدت سياسي تبديل نمود و با طرح لزوم ايجاد دولت ملي يهود در فلسطين، عقيده ي ديرينه و سنتي يهوديان را مبني بر انتظار ظهور يک پيامبر منجي و ايجاد دولت الهي در ارض موعود را زير پا گذاشت زيرا او خواستار دولتي سکولار در فلسطين بود.
• ويژگيهاي صهيونيسم :
1) اعتقاد به برتري نژادي
2) اعتقاد به تسلط بر تمامي ملل جهان
3) تاکيد بر ايجاد دولتي سکولار
4) اعتقاد به بازگشت صهيونيسم ها به سرزمين مقدس
5) خواستار برپايي حکومت اسرائيل در فلسطين
صهيونيسم، صورت دنيوي و ملت پرستانه اي از يهوديت است، اين جنبش در نيمه ي دوم قرن 19/م در اروپا پا به عرصه ي حيات گذاشت و نام خود را از "کوه صهيون" (پَر خورشيد) واقع در اورشليم، يعني آرامگاه داوود نبي (ع) و جايگاه سليمان (ع) گرفته اند
صهيونيسم به سه شاخه ي عمده تقسيم مي شود که به آنها اشاره مي کنيم.
صهيونيسم يهودي :
به طور کلي ميان صهيونيسم و يهوديت تفاوتهايي وجود دارد، هر صهيونيستي يک يهودي است، که " صهيونيسم يهودي" نام دارد اما هستند يهودياني که خود را صهيونيسم ندانسته و با آنها مخالف نيز هستند، به علاوه يهود تاريخي طولاني دارد، در حالي که صهيونيسم ها از اواخر قرن نوزده ميلادي پا به عرصه ي حيات گذاشتند.
يي
صهيونيسم هاي يهودي خواستار تشکيل دولتي يهودي هستند تا شريعت يهود بر سراسر جهان حاکم باشد.
اسلام يهود را صاحب کتاب مي داند و قرآن نيز آکنده است از داستان مقابله و عِناد اين قوم با پيامبران الهي است ، اما هرگز به نام صهيونيست و يا اسامي مشابه آن اشاره اي نکرده است، اينان معتقدند جهان بايد در دست يهود باشد و يهود بر همگان حکمراني کند زيرا قوم برگزيده ي خداوند است و در اين راستا و کمک به وقوع مسئله ي آخرالزمان دست به فساد و قتل و غارت و ... مي زنند تا وظيفه ي واهي خود را انجام داده باشند و گمانشان بر آن است که زمينه ي ظهور پيامبري از يهود را محيا مي سازند.
لازم به ذکر است که ميان صهيونيسم و يهود ، گاهي اتحاد و دوستي و گاه عِناد و دشمني در مي گيرد.
• ويژگي هاي صهيونيسم يهودي:
1) سگ افضل از غير يهودي است
2) هلاک کردن مسيحي ثواب دارد
3) غصب زمين هاي ديگران و سلطه ي اقتصادي
4) تعدي به ناموس غير يهود مانعي ندارد
5) اعتقاد به تلمود، تورات و عهد عتيق
6) فلسطين(قدس) جايگاه حوادث آخرالزمان است
صهيونيسم مسيحي :
سي و يک سال پس از صدور اعلاميه ي "لُرد بالفور" (وزير خارجه ي انگليس) خطاب به "لُرد والتر روچيلد" (سرمايه دار صهيونيست) ضمن همدردي با يهوديان از تشکيل وطن ملي يهود در فلسطين حمايت کرد، انگليسي هاي فاتح جنگ جهاني، در 14 مي 1948 به طور ناگهاني اعلام کردند نيروهاي نظامي خود را از فلسطين خارج مي کنند، اما پيش از خروج، زمام امور را به صهيونيست هايي سپردند که طي 31 سال گذشته به تدريج وارد فلسطين شده و به تقويت نيروي نظامي-اقتصادي خود با حمايت انگليس پرداخته بودند.
يي
اگر چه انگليسي ها با اشغال فلسطين و شکست دولت عثماني اعلام کرده بودند که جنگهاي صليبي به پايان رسيده و صليبي ها پيروز ميدان هستند اما زمام امور اين کشور را به صهيونيستها سپرده تا 60 سال پيش، از پديده اي به نام " صهيونيسم مسيحي" (Zionism christion) يا همان بنيادگرايان انجيلي پرده برداري کنند، پديده اي که تکوين آن به سي سال قبل تر، يعني زمان صدور اعلاميه ي "بالفور" در سال 1917 /م باز مي گشت ، بدين ترتيب انگليسي ها از دو جهت، بزرگ خاندان "صهيونيسم مسيحي" هستند:
اول/ نو محافظه کاران امروز آمريکا به عنوان طرفداران صهيونيسم مسيحي، ريشه در مهاجرت انگليسي دارند.
دوم/ انگليسي ها فلسطين را به نام جنگ صليبي اشغال کرده و به صهيونيست ها بخشيدند.
• ويژگي هاي صهيونيسم مسيحي:
1) اعتقاد به اينكه، بازگشت دوباره ي مسيح ميسر نخواهد شد، مگر آن که پيش از آن، جنگ هاي و فسادها و بلايا زمين را فرا گيرد.
2) اعتقاد به اينكه ساخت هيکل سليمان بر ويرانه هاي مسجدالاقصي، زمينه ساز ايجاد آخرالزمان است
3) اعتقاد به تشکيل مملکت بزرگ اسرائيل
4) اعتقاد به اين که فلسطين مکان ظهور دومين مسيح موعود است
5) پيروي از شيوه ي تفسير ظاهري متون عهد قديم و ادغام آن با انجيل تحريف شده
6) اعتقاد به اين که قدرت و خشونت، دو راه تحقق اهداف اند
جمعيتهاي ماسوني از زمان هاي دور در خدمت صهيونيسم و فعال در جهت اهداف آنها بوده است، در پي اين جريان پديده اي تحت عنوان "فراماسونري صهيونيسم" که تشکيلاتي سري و زير زميني است با هدف تسلط بر سراسر جهان پديد آمد
صهيونيسم ماسونيسم:
ماسونيسم حزبي است مخفي که عمده دليل پديد آمدن آن ريشه کن ساختن اديان، اخلاق و دولتها است. اين لغت (ماسون) ريشه در فرهنگ مصر باستان دارد که توسط بني اسرائيل پديد آمده است.
جمعيتهاي ماسوني از زمان هاي دور در خدمت صهيونيسم و فعال در جهت اهداف آنها بوده است، در پي اين جريان پديده اي تحت عنوان "فراماسونري صهيونيسم" که تشکيلاتي سري و زير زميني است با هدف تسلط بر سراسر جهان پديد آمد.
يي
ماسونها مدعي هستند، معبد سليمان در بيت المقدس را بناء هايي ساخته اند که همگي فراماسون بوده اند و به طور کلي ماسون به معناي "بناء" مي باشد، رهبران فراماسونري معتقدند كه اسرائيل تنها دولتي است كه به ايدههاي ماسوني در تجديد هيكل سليمان مجددا تحقق خواهد بخشيد...اينان در نظر دارند كه عظيمترين محفلها را در قدس يعني در جوار معبد سليمان به وجود آورند تا كعبه آمال فراماسونها باشد.
در سال 1861 ميلادي در«نشريه يهود»منتشره در لندن چنين آمده است:اساس كار مجامع ماسوني اروپا بر اساس معتقدات اساسي يهود استوار است.اكثر مثلثها و رموز و زبان اعضاء اين محافل به عينه متخذ از نظامات يهود است و هدفهايي كه ماسونيت و مسير ملت يهود را روشن ميدارد.
صهيونيسم و ماسونيسم در يکديگر گره خورده و جدايي ناپذيرند زيرا امروزه به صورت کاملا علني، يکي از شعب مهم و مقتدر صهيونيسم، ماسون ها هستند که در راستاي نيل به اهداف صهيونيسم جهاني کمک هاي شاياني کرده اند.
• ويژگي هاي فراماسونري صهيونيسم :
1) نابودي اديان و ريشه کن کردن علماي ديني و روحانيون
2) عدم اعتقاد اعضا به هيچ ديني، مگر در ظاهر و عوام فريبي
3) اعتقاد به آداب و رسوم مصر باستان
4) حزب نبايد قانع به يک يا چند دولت باشد و زيرا هدف، سلطه ي جهاني است
5) اعتقاد به جدايي دين از سياست (سکولاريسم)
6) خواستار برپايي دولتي مبني بر انکار خدا
نتيجه گيري:
آن چه از مطالب مذکور بر مي آيد اين است که چهره ي منحوس صهيونيست با هيچ نقابي قابل انکار نبوده و هويت اصلي آن تغييري نخواهد کرد و در پس هر نقابي همواره همان جنبش ناسيوناليست نژادپرستانه با هدف سلطه ي جهاني پنهان شده است ، از اين رو بر ما مسلمانان است که با افزايش آگاهي و بصيرت ، استراتژي ها و نقشه ها و تبليغات غربي ها و بالاخص صهيونيست ها را خنثي کرده و در توسعه ي اسلام ناب محمدي (ص) بيش از پيش کوشا باشيم.
آزاده مرني
گروه جامعه و ارتباطات
تنظيم براي تبيان: عطاالله باباپور
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید