رژيم صهيونيستي پس از اشغال فلسطين، اخراج 700 هزار فلسطيني از خانههايشان و تصرف و اشغال اراضي فلسطينيان، هنوز هم با تعداد قابل توجهي از فلسطينيان داخل مرزهاي سرزمين اشغالي مواجه بود. اين رژيم که در دستيابي به آرزوي ديرين خود پيرامون تشکيل کشوري کاملاً يهودي شکست خورده بود، به منظور مجبور کردن شهروندان غيريهودي به ترک اراضي اشغالي، به اعمال قوانين نژادپرستانه اقدام کرد.
بسياري از گروههاي حمايت از حقوق بشر بارها اعلام کردهاند که قوانين موجود در کرانه باختري و غزه نژادپرستانه است. مجازات عمومي مردم، انهدام منازل، احداث شهرکهاي يهودينشين، گران بودن قيمت آب و برق براي فلسطينيان از حاکميت آپارتايد در اراضي اشغالي خبر ميدهند.
با توجه به مسائل فوق چشمپوشي جهان نسبت به نابرابريهايي که در حق فلسطينيان روا مي شود، بسيار عجيب است. امروزه حقوق مردم فلسطين در اراضي اشغالي بيش از سال 1967 پايمال ميشود و اين مساله با ساختار حکومتي رژيم صهيونيستي ارتباط مستقيم دارد. وقتي از اسرائيل به عنوان يک «کشور يهودي» نام برده ميشود، ممکن است چنين برداشت شود که اکثريت آن را يهوديها تشکيل ميدهند. اين برداشت کاملاً صحيح است، اما نکته ديگري نيز وجود دارد. به عقيده صهيونيست ها منظور از يک کشور يهودي اين است که تمام يهوديان حق مهاجرت به اسرائيل را دارند در حالي که هيچ غير يهودي حق زندگي در اين کشور را ندارد (مگر آنکه با يک يهودي ازدواج کند). بنابراين اسرائيل نه تنها به خارجيان غير يهودي بلکه به ساکنان و شهروندان غيريهودي آن نيز تعلق ندارد.
در واقع کشور يهودي، مليت اسرائيلي را به رسميت نميشناسد و در کارتهاي شناسايي اسرائيلي، مليت دارنده کارت نيز ذکر ميشود. اما در ميان 140 مليتي که رژيم صهيونيستي آنها را به رسميت ميشناسد، مليت «اسرائيلي» به چشم نميخورد.
در واقع کارتهاي شناسايي صادره از سوي اين رژيم، نژاد صاحبان کارتها را نشان ميدهد. يعني با توجه به اين کارتها ميتوان فهميد صاحبان آن عرب، يهود، دروز و ... هستند. اين مساله نشان ميدهد که رژيم صهيونيستي تمايل دارد يهوديها را از غير يهودي ها تفکيک کند. البته براي رژيم صهيونيستي مذهبي بودن يهوديان و ايمان به دين يهود اهميتي ندارد. يک يهودي فقط به صرف آن که مادري يهودي داشته باشد، خود يهودي به شمار ميآيد. مهم نيست اين فرد عرب، آمريکايي، آسيايي، آفريقايي يا سوئدي باشد.
يک يهودي فقط بايد خون يهودي داشته باشد. رژيم صهيونيستي ميپندارد حقوق يهوديان بايد از حقوق غيريهودي ها متفاوت و مجزا باشد. اگر رژيم صهيونيستي به برتري يهود بر غير يهود معتقد نبود، هرگز در اراضي اشغالي قوانين نژادپرستانه وضع نميکرد.
بازماندگان يهودي جنگ جهاني دوم خواستار جبران خسارتهاي مالي وارد آمده از سوي نازيها هستند، در حالي که خود آنها هماکنون در اراضي فلسطينيان که آن را اشغال کرده اند، زندگي ميکنند. گويي قوانين بينالمللي درباره وطن يهوديها صدق نميکند. يهوديان رژيم صهيونيستي در سراسر جهان به جز بيتالمقدس از دموکراسي و برابري حقوق انسانها دفاع ميکنند. مفهوم اصلي صهيونيسم اين است: کشوري يهودي فقط متعلق به يهوديان.
در قانون اساسي رژيم صهيونيستي آمده است احزابي که با ماهيت کشور اسرائيل به عنوان کشوري يهودي مخالف هستند، حق شرکت در انتخابات را ندارند. به عبارت ديگر کساني که عقيده دارند اسرائيل منحصراً به يهوديها تعلق ندارد و متعلق به تمام ساکنان آن ميباشد، حق شرکت در انتخابات را ندارند.
پروفسور اسرائيل شاهاک در کتاب خود تحت عنوان «تاريخ يهود، مذهب يهود - اهميت تاريخ سه هزار ساله» با حمايت از ايدههاي بن گوريون پيرامون دلايل برپايي جنگ سوئز از سوي اسرائيل به منظور احياي پادشاهي حضرت داوود و سليمان در اراضي که از آنها در کتاب مقدس ياد شده است، اظهار ميدارد بايد کشور يهوديان در اراضي فوق احيا شود. وي عقيده دارد سياستهاي اصلي اسرائيل بايد برمبناي «ايدئولوژي يهودي» طراحي شوند.
منظور نويسنده فوق و ديگر صهيونيستها از «ايدئولوژي يهودي» يا يهوديت اين است که فقط يهوديان حق سکونت در کل اراضي فلسطين را دارند. در 80 درصد اراضي خطوط مرزي 1967، خريد و اجاره زمين از سوي غير يهوديان ممنوع است. حدود 7/93 درصد از اراضي اسرائيل به دولت اسرائيل، سازمان توسعه و صندوق ملي يهوديان تعلق دارد. اين اراضي که صهيونيستها هماکنون آن را دارايي ملي خود مينامند در گذشته به فلسطينيان تعلق داشت و صهيونيستها آنها را به تصرف خود درآوردند. هم اکنون تنها 5/3 درصد از اراضي فلسطين در اختيار فلسطينيان است.
طبق قوانين «صندوق ملي يهود»، فقط افراد يهودي حق زندگي در زمينهاي متعلق به اين سازمان را دارند. اما در سالهاي اخير برخي از فلسطينيان موفق شدهاند از طريق اقدامات قانوني اجازه زندگي در اراضي متعلق به اين صندوق را کسب نمايند.
حال اين سوال مطرح است که اگر زندگي فلسطينيان در اراضي اسرائيل هيچ مشکل و منع قانوني در پي ندارد، چرا آنها حق زندگي در 83 درصد اراضي اسرائيل را ندارند؟ تنها جواب منطقي براي اين سوال تمايلات نژادپرستانه رژيم صهيونيستي است. صاحبان يهودي اراضي اشغالي به اعراب ساکن اين اراضي زمين اجازه نميدهند.
اين سياست نژادپرستانه در سراسر اراضي اشغالي، من جمله بيتالمقدس، به چشم ميخورد. اظهارات شارون مبني بر اين که رژيم صهيونيستي پيرامون بيتالمقدس با اعراب هيچ مذاکرهاي نميکند و اين شهر پايتخت اسرائيل است و تا ابد در اختيار يهوديان ميباشد، به خوبي نشانگر سياستهاي نژادپرستانه اين رژيم است.
مجلس اسرائيل در سال 1980 قانوني را به تصويب رساند و اعلام کرد بيتالمقدس به طور کامل در اختيار اسرائيل و پايتخت دايمي آن ميباشد. ديوار حائل اسرائيليها در شرق بيتالمقدس نماد آپارتايد صهيونيسم محسوب ميشود.
فلسطينياني که در بيتالمقدس به دنيا آمدهاند و در حال حاضر خارج از اين شهر زندگي ميکنند، حق بازگشت ندارند، در حالي که يهودياني که هرگز در اين شهر زندگي نکردهاند، ميتوانند در صورت تمايل به بيتالمقدس بروند. سکوت روزنامهها و مطبوعات اروپايي و کشورهاي آمريکاي شمالي در اين باره سوال برانگيز و قابل تامل است.
متعاقب سياستهاي نژادپرستانه رژيم صهيونيستي، وضع اقتصادي فلسطينيان با بحران اساسي روبرو شده است. بيش از نيمي از خانواده هاي فلسطيني (48 درصد) و 60 درصد از کودکان در فقر به سر ميبرند.
علاوه بر قوانين منع خريد و اجاره اراضي اشغالي از سوي فلسطينيان، قوانين اجتماعي ديگري نيز وجود دارد که نمايانگر سياستهاي نژادپرستانه رژيم صهيونيستي ميباشد. به عنوان مثال، مطابق قوانين مدني اين رژيم فلسطينياني که از خانوادههاي خود جدا افتادهاند حق ندارند براي زندگي در کنار آنها به محل سکونت خانواده خود باز گردند. اما يهوديان سراسر جهان از زمان تولد حق ورود به اسرائيل را دارند. همچنين طبق قوانين رفاه اجتماعي اسرائيل تنها افرادي که در ارتش خدمت کردهاند حق استفاده از تمايم خدمات رفاه اجتماعي را دارند. اما مساله اين جاست که اعراب حق خدمت در ارتش و درنتيجه استفاده از خدمات رفاهي را ندارند.
اکنون اين سوال مطرح ميشود که چرا با وجود اين بيعدالتيها باز هم رژيم صهيونيستي از سوي رسانه ها غرب تنها کشور دموکراتيک خاورميانه ناميده ميشود و چرا هيچ روزنامهاي درباره سياستهاي تبعيضنژادي اين رژيم سخن نميگويد؟
در پاسخ به اين سوال بايد گفت رسانههاي غربي در طول 60 سال اخير از اسرائيل تصويري مثبت ارائه دادهاند و محدوديت هاي غير يهوديان در خاک اسرائيل چنان غير منطقي است که کسي آن را باور نميکند.
دليل ديگر اغماض روزنامهنگاران در اين باره، ترس از عکسالعمل حاميان صهيونيست ها است. امروزه دفاع از حقوق فلسطينيان مشکلات فراواني را براي رسانهها ايجاد ميکند و صهيونيست ها چنين رسانههايي را به «غرضورزي» متهم مينمايند.
رسانهها اجازه دارند جنايتهاي مناقشه اعراب و اسراييل را تا حدي که «مغرضانه» و «ضد اسرائيلي» نباشد، تحت پوشش خبري قرار دهند. اما افشاي آپارتايد رژيم صهيونيستي و برنامههاي نژادپرستانه آن ممنوع است.
دزموند توتو، اسقف و برنده جايزه صلح نوبل، با اشاره به اينکه رژيم صهيونيستي با حمايت مستقيم آمريکا به حيات و فعاليتهاي نژادپرستانه خود ادامه ميدهد، گفت: «مردم آمريکا از انتقاد از اسرائيل ميترسند، چرا که حاميان صهيونيست ها بسيار قدرتمند هستند. اما سرانجام چه خواهد شد؟ دنيا به خداوند تعلق دارد و ما در جهاني اخلاقي زندگي ميکنيم. در گذشته دولتهاي آپارتايد قدرت زيادي داشتند. اما هماکنون تمام آنها نابود شدهاند. هيتلر، موسليني، استالين، پينوشه و ميلو سويچ بسيار قدرتمند بودند، اما سرانجام در آغوش خاک جاي گرفتند.»
به اميد روزي که پيشبيني اسقف به واقعيت تبديل شود.
نويسنده : کريستوفر لارسون
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید