اين كه چرا دولت يهود براي استقرار در فلسطين انتخاب شد، دلايل متعددي را دربرميگيرد؛ اما مهمترين آنقطعاً اتحاد نخبگان يهودي با انگلستان است.
- زرسالاران يهود
اين كه چرا دولت يهود براي استقرار در فلسطين انتخاب شد، دلايل متعددي را دربرميگيرد؛ اما مهمترين آنقطعاً اتحاد نخبگان يهودي با انگلستان است.
بررسي ريشههاي تاريخي روابط نخبگان اقتصادي يهود با كانونهاي قدرت، چه در شرق و چه در غرب، در مجال اندك ما نميگنجد،به همين دليل ما در اينجا با توجه به موضوع مورد بحثمان به روابط خاندان يهودي "روچيلد" با "استعمار بريتانيا" خواهيم پرداخت.
به جرات ميتوان گفت، نام روچيلد در قرن بيستم براي هيچ کس آشنا نبود، به استثناي اعراب كه به دليل صدور "اعلاميه بالفور" با اين نام ارتباطي تاريخي پيدا كردهاند. اما اين خاندان در نيمة دوم قرن نوزد و نيمة اول قرن بيستم در ميان سياسيون و اقتصاديون اروپايي و آمريكايي چه مسيحي و چه يهودي جايگاه ويژهاي داشت. نظر به نقش مهم و محوري خاندان "روتچيلد " در اشغال سرزمين فلسطين و تشكيل دولت مجعول يهودي در اين منطقه، ضروري است شناختي - هرچند مختصر - از آنان پيدا كنيم.
- روتچيلد ها
ريشة خانواده "روتچيلد" را تا قرن 16 ميلادي پيدا نميكنيم. در اين قرن يكي از خيابانهاي شهر "فرانكفورت" (واقع در آلمان امروزي) به دليل سكونت يهوديان در آن به "خيابان يهوديان" شهرت داشت. هر خانوادة يهودي به رسم آن زمان علامتي مخصوص به خود داشت كه آن را بر سردر خانهاش ميآويخت. بر سردر يكي از خانههاي اين خيابان علامت يك سپر سرخ رنگ نصب شده بود؛ به همين دليل اعضاي آن خانواده يهودي را به نام "روتچيلد" ميشناختند كه به معني "سپر سرخ" است. فرانكفورت از قرن يازدهم يكي از كانونهاي استقرار تجار و صرّافان يهودي بشمار ميرفت. در نيمة دوم قرن هجدهم اين شهر يكي از بنادر مهم و پر رونق اروپا بود. در آن زمان يهوديان يك دهم جمعيت فرانكفورت را تشكيل ميدادند؛ اما نقش اصلي را در تجارت اين شهر بر عهده داشتند و بدون آنان اين بندر رونقي نداشت.
ناتانيل از سوي دربار بريتانيا مقام "باروني" دريافت كرد و به "لرد روتچيلد اول" شهرت يافت. او برجستهترين و متنفذترين شخصيت تاريخ روتچيلد است. ناتانيل اولين يهودي راهيافته به مجلس لردهاي بريتانيا محسوب ميشود و در همين زمان است كه بعنوان "پادشاه يهود" شهرت پيدا ميكند.
رئيس خانوادة روتچيلد در آن سالها "ماير آمشل روتچيلد" نام داشت. تا زمان اين شخص خانوادة "روتچيلد" تجاري غيرمعروف بودند. ماير موفق شد با حكام محلي آلمان ارتباط برقرار كند و مقام كارگزار مالي يكي از آنان را بدست آورد. انقلاب فرانسه و جنگهاي ناپلئون وضعيت روتچيلدها را ارتقاي عجيبي داد. با اشغال هلند بوسيلة فرانسه بازار بورس آن كه قلب مالي قاره اروپا محسوب ميشد، متلاشي شد و به دنبال آن بازار بورس فرانكفورت كانون اصلي اقتصاد اروپا شد و طبيعي است، صرّافان و بانكداران اين شهر سودهاي هنگفتي به جيب زدند؛ بگونهاي كه در سال 1800 ميلادي ماير آمشل روتچيلد از نظر ثروت دهمين يهودي شهر فرانكفورت شناخته ميشد و يكي از صرافان سرشناس اروپا بود كه با بسياري از حكمرانان و اشراف منطقه داد و ستد مالي داشت.
با به قدرت رسيدن ناپلئون كارفرماي آلماني ماير كه وقوع جنگ را دريافته بود، انگلستان را بعنوان مكاني امن براي انتقال سرمايههاي خود شناخت و به اين ترتيب، ماير بعنوان كارگزار مالي او در سال 1810 ميلادي سرمايههاي وي را به انگلستان انتقال داد و پسر سوّمش "ناتان" را بعنوان كارگزار اين اموال به انگلستان فرستاد. چند سال بعد پسران ديگر ماير هم بعنوان صراف و تاجر يا كارگزار مالي حكومتهاي ديگر اروپايي عازم مراكز دولتهاي بزرگ اروپايي شدند. "ناتان ماير روتچيلد" در جريان جنگهاي اروپايي ناپلئون با انجام عمليات مالي و حتي عمليات اطلاعاتي (جاسوسي) به نفع انگلستان ثروتي افسانهاي بدست آورد.
ناتان دست در دست برادران ديگرش در پاريس، وين، ناپل و پدرش در فرانكفورت طي جنگهاي خونين ناپلئون با خدماترساني به تمامي طرفهاي جنگ و البته سرويسدهي اختصاصي به سيستم اقتصادي انگلستان روتچيلدها را به معروفترين بانكداران اروپا تبديل كرد. دربارة ثروتي كه روتچيلدها در دوران جنگهاي ناپلئوني اندوختند، اطلاع دقيقي در دست نيست. ناتان روتچيلد بعدها گفت، ثروتش از زمان ورود به انگليس تا پايان جنگهاي ناپلئوني 2500 برابر شده و كسي نميداند ثروت اوليه او چقدر بوده است.
نقش روتچيلدها در اروپاي بعد از جنگهاي ناپلئوني عظيم و حيرتانگيز است. در سال 1815 ميلادي (سال سقوط ناپلئون) ناتان ماير روتچيلد بانكدار دولت بريتانيا، برادر كوچكش "جيمز روتچيلد" مشاور مالي و بانكدار مورد اعتماد لويي هجدهم، پادشاه فرانسه و برادر بزرگترش "سالومون روتچيلد" بانكدار كل خاندان سلطنتي اتريش بود. از اين زمان بيشتر معاملات مالي انگلستان با سراسر قاره اروپا از طريق دفاتر "بنياد روتچيلد" انجام ميشد. از همين دوران است كه بتدريج در محافل سياسي و مطبوعاتي اروپا روتچيلدها به "پادشاه يهود" شهرت يافتند.
اين عنوان گزافه نبود، در سدة نوزدهم بريتانيا قدرت برتر جهان بشمار ميرفت و به تبع آن سرمايهداران يهودي مستقر در انگليس و در رأس آنان روتچيلدها رهبران طبيعي يهوديان جهان شمرده ميشدند. به دليل اين جايگاه در ساختار سياسي يهوديان است كه برادران روتچيلد به قدرت بيرقيب مالي دنياي غرب بدل شدند و با اعطاي وامهاي كلان در مقام "بانكدار اصلي دولتهاي اروپايي" جاي گرفتند. طي 4 سال پس از سقوط ناپلئون روتچيلدها نوك قلة ثروت در اروپا بودند.
به نوشتة مورخان "دانشگاه عِبري اورشليم" براي يك مدت طولاني، تقريباً هيچ وام مهم دولتي در اروپا نبود كه روتچيلدها در آن مشاركت نداشته باشند. تنها ناتان روتچيلد، رئيس بنياد روتچيلد لندن و رأس خاندان روتچيلد طي سالهاي پس از سقوط ناپلئون تا زمان مرگ خود به سال 1836 چند نوبت به دولتهاي پروس، ناپل، روسيه، پرتغال، اتريش، فرانسه، برزيل و حتي "پاپ" وامهاي كلان و مهم پرداخت كرد.
يك سال پس از مرگ ناتان "ملكه ويكتوريا" زمام امور بريتانيا را در دست گرفت. او حدود 64 سال بر انگلستان حكومت كرد. مورخان ثروت روتچيلدها در آغاز سلطنت ملكه ويكتوريا را200 ميليون پوند استرلينگ تخمين ميزنند. اين ثروت در دوران رياست "ليونل روتچيلد" جانشين ناتان افزايش چشمگيري يافت. در دوران 43 سالة رياست ليونل بر خاندان روتچيلد تنها بنياد روتچيلد لندن 18 فقره وام به دولت بريتانيا و ساير دولتها پرداخت كرد. جمع مبلغ وامهاي فوق يك ميليارد و ششصد ميليون پوند استرلينگ تخمين زده ميشود. اين رقم معادل با چهل ميليارد پوند امروز است.
اهميت روتچيلدها در تأمين نيازهاي مالي بريتانيا چنان عظيم بود كه زماني "پالمرستون" (سياستمدار انگليسي كه در ادوار مختلف وزارت جنگ، وزارت امور خارجه و نخستوزيري انگلستان را برعهده داشت) به ملكه ويكتوريا به خاطر "سعادت برخورداري از حمايت روتچيلدها" تبريك گفت.
"وينستون چرچيل" پسر همين لرد "راندولف " است. او همان كسي است كه در زمان نخستوزيرياش تمام تلاش خود را در جهت زمينهسازي تشكيل دولت يهود پس از پايان جنگ اول جهاني بكار برد
پس از مرگ ليونل پسر ارشدش "ناتانيل روتچيلد"، رياست بنياد روتچيلد لندن را در دست گرفت كه مانند گذشته به علت برتري اقتصادي نسبت به ساير روتچيلدهاي اروپا جايگاه "رياست كل خاندان روتچيلد" را هم بدست آورد.
ناتانيل از سوي دربار بريتانيا مقام "باروني" دريافت كرد و به "لرد روتچيلد اول" شهرت يافت. او برجستهترين و متنفذترين شخصيت تاريخ روتچيلد است. ناتانيل اولين يهودي راهيافته به مجلس لردهاي بريتانيا محسوب ميشود و در همين زمان است كه بعنوان "پادشاه يهود" شهرت پيدا ميكند.
با توجه به آن چه دربارة سابقة خاندان روتچيلد ارائه شد، آيا ميتوان مرزي ميان انگلستان با خاندان روتچيلد قايل شد و آيا اروپاي قرن نوزدهم و سالهاي آغازين قرن بيستم، چيزي جز حاصل تكاپوي "سرمايهداران يهودي" و در رأس آنان خاندان روتچيلد بود؟ مورخان نوشتهاند، افتخار شخصيتهاي درجه اول بريتانيا اين بود كه ناتانيل روچيلد را در انظار عمومي "ناتي" خطاب كنند. اكثر كساني كه اين افتخار را داشتند و علاوه بر آن غالباً در اقامتگاه خصوصي ناتانيل ميهمان او بودند، به وزارت و رياست دولت دست يافتند كه 2 تن از نامدارترين آنان لرد "راندولف چرچيل" و "آرتور جيمز بالفور" بودند.
"وينستون چرچيل" پسر همين لرد "راندولف " است. او همان كسي است كه در زمان نخستوزيرياش تمام تلاش خود را در جهت زمينهسازي تشكيل دولت يهود پس از پايان جنگ اول جهاني بكار برد و حالا ديگر جاي تعجب نخواهد داشت كه بدانيم همين آقاي "آرتور جيمز بالفور" است كه طي نامهاي به "بارون ادموند روتچيلد" كه رئيس شعبة فرانسوي روتچيلدها بود، مژدة موافقت انگلستان با تشكيل "موطن يهود" در فلسطين را ميدهد. اين نامه مبدأ تاريخ فاجعهبار اشغال فلسطين محسوب شده و به نام "اعلامية بالفور" شهرت پيدا كرد.
قبس زعفراني
بخش سياست تبيان
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید