در سال هفتم سلطنت خشايارشا، استر را به کاخ سلطنتي بردند. پادشاه، استر را بيش از ديگر زنان دوست داشت و بيش از دختران ديگر مورد توجه و علاقه شاه قرار گرفت. به طوري که پادشاه تاج بر سر او گذارد و او را به جاي وشتي ملکه ساخت (عهد عتيق کتاب استر 17-16 :2) و بدين ترتيب يهوديان ايران فرزندان استر نام گرفتند، اين نام نمادين عنوان کتابي است دربرگيرنده مقالاتي درباره اين قوم.
بي شک براي هر اهل صلح و صفايي فرزندان استر همان امت موسي کليم الله هستند؛ امتي که خداوند با پيامبر آن سخن گفت و شرح اين سخن گفتن بر خاتم پيامبران نازل کرد تا در کتابي آسماني نام اين امت اهل الکتاب شود، اما ساکنان غيرمسلمان کشورهاي اسلامي در برخي از مقاطع تاريخ اهل ذمه نام نهاده شدند. اين اقليت هاي ديني بايد مالي را به حاکمان مي بخشيدند که به آن جزيه مي گفتند. يهوديان هم درمقاطعي از تاريخ ايران در زمره جزيه پردازان بودند و وقتي هم که ديگر مشمول قانون اهل ذمه نبودند، با معادلات و مناسبات ديگري براي رسيدن به هم زيستي مسالمت آميز تلاش کرده اند. هم زيستي يهوديان با ايرانيان پيش و پس از اسلام که گاه همراه با مسالمت و گاه بدون آن بود، مستلزم جدا شدن يهوديان ايراني از سياست گذاري هاي خارج از مرزها بود، با همه آشفتگي هاي سياسي داخلي و خارجي، يهوديان توانستند با فراز و فرودهايي حيات و بقاي خود را از ديرباز تاکنون حفظ کنند و اين نشان از موفقيت دو مذهب در رسيدن به تفاهمي فرهنگي و ديني است.
اما براي برهم زدن اين تفاهم قصه و افسانه بسيار است و تاريخ هم که هميشه يراق کرده ايستاده تا با افشاي گذشته حلقه استدلال حال را محکم کند. مي گويند که عيد پوريم نزد يهوديان جشن نسل کشي ايرانيان به فرمان ملکه استر است، ملکه محبوب خشايارشا وي را از نقشه هامان براي قتل عام يهوديان ايران باخبر کرد، خشايارشا هم هامان را خلع و مجازات کرد و به جاي او مردخاي عموي ملکه استر را به جاي او نشاند. پس از اين جايگزيني شبي که خشايارشا از افراط در مصرف مسکرات عقل نداشت فرمان قتل عام مخالفان يهوديان را تأييد کرد و با اين توطئه ملکه استر و مردخاي يک نسل کشي در ايران به راه افتاد که عيد پوريم جشن اين نسل کشي است. ناصر پورپيرار ناشر کتاب فرزندان استر در کتابي با عنوان 12 قرن سکوت موضوع را به تفصيل شرح داده است و حالا با انتشار اين کتاب و نوشتن پانوشت هايي از خود و مترجم سعي دارد تا باز هم صحه گذارد. اين کتاب مجموعه مقالاتي ترجمه شده است که مترجم و ناشر با موضع گيري خاصي بر آن شرح، توضيح و مقدمه نوشته اند. در اين کتاب گويي که دو نماينده از دو طيف متعصب در برابر هم قرار گرفته اند و هريک سعي در متهم کردن ديگري به جزم انديشي و دروغ گويي دارند. بدين ترتيب در پاسخ برخي از نويسندگان مقالات اين کتاب که مي گويند يهوديان در مقطعي از تاريخ ايران حتي حق سوار شدن به الاغ سفيد را هم نداشتند (چون رنگ سفيد نماد پاکي است!) ناشر و مترجم جابه جا به بي اساس بودن مطالب کتاب اشاره مي کنند تا جايي که گاه از عصبي بودن ناشر و مترجم متعجب مي شويم، درست به همان اندازه که در مقالات کتاب از تکرار بي مورد برخي مصائب يهوديان و تفرعن به برتري آنها تعجب مي کنيم. به عنوان نمونه مترجم به لحني غريب در يکي از پانوشت ها آورده است که: مطالب اين فصل به اندازه پشت ناخني مدرک تاريخي ندارد. (ص 43) طنز قضيه در اينجاست که چرا ناشر و مترجم وقت و هزينه خود را صرف ترجمه و چاپ کتابي کرده اند که سطر به سطر در رد مطالب آن توضيح مي دهد. برخي عباراتي که در پانوشت ها آمده بدين شرح است: اين ماجرا خيال بافي است ، اين اشارات از نظر تاريخي نادرست است ، اين ماجرا شوخي طرب انگيز است ، تمام صغرا و کبراهاي غلط و تصوري پيشين طبيعي است که به چنين گزافه بافي نمايي منتهي شود. البته نمونه هاي بسيار ديگري از اين تاخت و تاز موجود است اما طيف دوم هم از هيچ اغراق گويي دريغ نداشته و در سراسر کتاب با اشاره به زندگي يهوديان ايران آن ها را مظلوم ترين، برترين، بافرهنگ ترين و آسيب پذيرترين قشر مردم ايران تصور کرده که زندگي آن ها در طول تاريخ ايران همواره در بحران بوده است. اين تاخت و تاز که ميان متن اصلي و توضيحات مترجم در گرفته بيش از آن که مقالات کتاب را به يک اثر پژوهشي نزديک کند، بيشتر دست آويزي براي گذران وقت و تفريح است.
در اين کتاب کمتر مقاله اي از تفاهم ديني و فرهنگي ايرانيان و يهوديان حرفي زده و پيشرفت هاي فرهنگي يهوديان در اغلب موارد ماحصل شرايط محدود يهوديان در ايران است و اغلب نويسندگان مقالات بر اين نکته به شکلي تأکيد مي کنند که دور از واقعيت به نظر مي رسد. از طرف ديگر قضاوت هاي شتاب زده ناشر و مترجم در پانوشت ها در واکنش به اين موارد کتاب فرزندان استر را بدل به کارزاري مفرح کرده است.
حيات اقتصادي يهوديان در ايران يکي از مباحث مهمي است که هر خواننده اي با ديدن نام اين قوم به عنوان کتاب به دنبال مقاله اي درباره آن است، اما اين تنها موردي از حيات يهوديان در ايران است که هيچ مقاله اي از آن موجود نيست و در ساير مقالات هم چند اشاره کوتاه آمده که آن هم چندان در خور اعتنا نيستند. مقالات موجود در اين مجموعه اغلب وجه تاريخي، فرهنگي و سياسي زندگي يهوديان را دربرگرفته و رفتار اقتصادي يهوديان ايران در آن مسکوت مانده و جاي خود را به موفقيت هاي ورزشي، ازدواج، معماري و هنر داده هرچند که اين موارد براي شناخت فرهنگ يهوديان ايران اهميت دارد، اما نمي توان اين کتاب را همه چيز درباره يهوديان ايران دانست.
به اعتقاد ورنر سومبارت يهوديان به لحاظ نقشي که در شکل گيري اقتصاد مدرن داشته اند، اهميت بسيار دارند. او شرايط عيني آمادگي يهوديان براي سرمايه داري مدرن را در چهار عامل خلاصه کرده که عبارتند از: 1 پراکندگي و آوارگي يهوديان در عرصه اي وسيع 2 - برخورد با آن ها به عنوان غريبه 3 موقعيت آن ها به عنوان شهروند درجه دوم 4 ثروت. اين موارد مهم ترين عوامل موفقيت يهوديان در آمريکا و غرب اروپاست که مي توان آن را با شدت و ضعف هايي به ساير نقاط جهان هم تطبيق داد، بدين ترتيب اين عوامل نقش دوگانه اي را برعهده دارند از يک سو مصداق بارز رفتاري هستند که به اعتقاد عده اي مظلوم نمايي است و از ديگر سو امکانات ناخواسته آن ها براي رسيدن به ثروت است. اما در مقالات اين کتاب تنها ژانت آفاري به اين مهم اشاره کرده که آن هم با ارائه توضيح مختصري از سر موضوع گذشته است. آفاري مي نويسد: اوايل قرن نوزدهم حدود سي هزار يهودي در ايران مي زيستند. تا اواخر قرن نوزدهم از جمعيت 9 ميليوني ايران، پنجاه هزار نفرشان يهودي بودند، ايشان در شهرهاي بزرگ مستقر بودند. برخي به مناصب بانکداري، ماليات چي و خزانه داري دربار و ساير مشاغل رسيدند. با اين حال اکثر يهوديان شغل هاي پايين و ساده تري مثل فروشندگي، نساجي و غيره اختيار کردند.... بااين همه شاهد پيشرفت هاي مهم تجاري و فرهنگي اجتماعي يهوديان هستيم. (صص 138???،) اين رونق اقتصادي در ميان اقوام يهود ايراني در چند مقطع تاريخي ديگر از جمله دوران محمدرضا پهلوي تکرار شد، اما جاي مقاله اي که به بررسي دقيق اين موضوع بپردازد در اين مجموعه خالي مانده، البته داود مناشري در مقاله اي به اين دوران اشاره کوتاهي داشته و درحاشيه همين مقاله نام و عکس تعدادي از سرمايه داران يهودي آمده که عبارتند از: حبيب القانيان، منوچهر بي بيان، موسي کهن زاده، يوسف زادگان، لطف الله حي. اما هيچ توضيحي جز ذکري از نام کمپاني و حوزه فعاليت اقتصادي آنها در متن اين مقاله و مقاله هاي ديگر نيست. در صورتيکه چگونگي فعاليت اقتصادي آنها در دوران پهلوي اهميت بسيار داشته که تا به حال بدان پرداخته نشده است.
کتاب فرزندان استر از اين نظر که مسائل تازه و ناگفته اي را درباره زندگي، فرهنگ و تاريخ حيات زندگي يهوديان ايران گردآوري کرده، کتابي سرگرم کننده است، اما همان طور که پيش از اين آمد، فاقد مباحث و مقالات قابل ملاحظه اي در باب مسائلي چون اقتصاد يهوديان ايران است. اما در مقالاتي از شيرين دخت دقيقيان، آوي داود و داود مناشري شرح حيات سياسي يهوديان ايران به تفصيل آمده است
يوسف و زليخاي جامي به زبان عبري. تصوير معراج حضرت محمد (ص)، به همراه جبرئيل و ميکائيل. شمايل پيامبر(ص) سوار بر براق، بنا به رسم پيکرنگاري هاي اسلامي، نيامده است.
اسراء
و بني اسرائيل را خبر داديم که دوبار در زمين فساد خواهيد کرد و نيز سرکشي خواهيد کرد، سرکشي کردني بزرگ(4) چون از آن دو بار، وعده نخستين در رسيد گروهي از بندگان خويش را که جنگاوراني زورمند بودند بر سر شما فرستاديم. آنان حتا در درون خانه ةا هم کشتار رکدند و اين وعده به انجام رسيد(5) بار ديگر شما را بر آنها غلبه داديم و به مال و فرزند مدد کرديم و بر شمارتان افزوديم(6) اگر نيکي کنيد به خود مي کنيد و اگر بدي کنيد به خود مي کنيد. و چون وعده دوم فرا رسيد، کساني بر سرتان فرستاديم تا شما را غمگين سازند و چون بار اول که به مسجد درآمده بودند، به مسجد در آيند و به هر چه دست يابند نابود سازند(7) شايد پروردگارتان بر شما رحمت آورد. و اگر باز گرديد، باز مي گرديم و جهنم را زندان کافران ساخته ايم(8) (قرآن، اسراء، ترجمه عبدالمحمد آيتي)
کتاب استر
يهوديان در تمام ولايت هاي اخشورش [اردشير] پادشاه جمع شدند تا بر کساني که قصد آزار آنان را داشتند غلبه کنند... و تمام روساي ولايت ها و اميران و واليان و عاملان پادشاه به يهوديان کمک کردند، پس يهوديان جميع دشمنان خود را به دم شمشير زده، کشتند و هلاک کردند و با آنان هرچه خواستند انجام دادند...تمام يهودياني که در ولايت هاي پادشاه بودند، جمع شده و براي جان هاي خود مقاومت کردند و چون هفتاد و هفت هزار نفر از دشمنان خويش را کشته بودند، از آنان آرامي يافتند ولي دست خود را به تاراج نگشودند. (عهد عتيق، استر، 9)
نويسنده : علي قلي پور
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید