مزدك كه بود؟
2-1- « مزدك كسي است كه در روزگار قباد ، پدر انوشيروان، ظهور كرد، و قباد را به مذهبش فراخواند و قباد دعوت او را اجابت كرد. و انوشيروان بر خواري و افتراء او آگاهي يافت، پس او را طلب كرد، او را يافت، او را كشت. ابوعيسي وراق حكايت كرد كه قول مزدكيان در دو عالم و دو اصل مانند قول بسياري از مانويان است، جزء اين كه مزدك ميگفت كه نور به قصد و اختيار عمل ميكند و ظلمت به خبط و اتفاق عمل مينمايد. و نور عالم، حساس و لمت جاهل، كور است و آميزش نور و ظلمت به اتفاق و خبط بوده است نه به قصد و اختيار، و همچنين رهايي ] نو از ظلمت [ به اتفاق رخ ميدهد، نه به اختيار.
2-2- مزدك مردم را از مخالفت و دشمني و جنگ نهي ميكرد. و چون اكثر آن، به سبب زن و اموال روي ميدهد، زن را حلال و اموال را مباح گردانيد و مردم را در آنها شريك كرد، چنان كه در آب و آتش و علف شريك هستند. و از او روايت شده است كه امر به قتل نفوس داده تا آنها را از شر و آميختگي با ظلمت رها كند.
2-3- و مذهب او در اصول و اركان اين است كه آنها سه هستند: آب و خاك و آتش. و هنگامي كه با هم درآميختند، از آميزش آنها مدبر خير و مدبر شر و وجود آمدند، پس آنچه از پاكيزگي آنهاسا، مدبر خير است و آنچه از كدري آنهاست، مدبر شر.
2-4- از او روايت شده است كه معبودش در جهان برين بر كرسي نشسته است، مانند نشستن خسرو 258 در جهان زيرين، و در برابر او چهار نيرو است: نيروي تميز، و فهم، و حفظ، و سرور، چنان كه در برابر خسرو چهار شخص هستند: موبد موبدان، و هيربد بزرگ، و سپهبد، و رامشگر.
و آن چهار، كار جهان را به ياوري هفتي كه فروتر از آنهاست اداره ميكنند: سالار، و بيشكار، و بالوان، و براون، و كازران، و دستور، و كودك. و اين هفت در دوازده روحاني ميگردند: خواننده، و دهنده، و ستاننده، و برنده، و خورننده، و دونده، و كشنده، و زننده، و كننده، و آبنده، و شونده، و باينده.
2-5- و هر انساني را كه اين قواي چهار و هفت و دوازده جمع شود در جهان زيرين رباني ميشود، و تكليف از او برميخيزد. گويد، پادشاه جهان برين فرمانروايي ميكند با حرفهايي كه مجموع آنها نام مهين است. و كسي كه از آن حرفها چيزي تصور كند راز بزرگ بر او گشوده ميشود. و كسي كه از آن محروم بماند، در برابر قواي چهارگانهي روحاني، در كوري جهل و نسيان و بلادت و غم ميماند».
2-6- شهرستاني، مزدكيان را در فرقههاي متعدد معرفي ميكند از جمله: كودكيان ، ابوسليمان ، ماهانيان و سپيدجامگان . و كودكيان در نواحي اهواز فارس و شهر زور هستند و ديگران در نواحي سغد، سمرقند و چاچ و ايلاق هستند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید