كوزه پوكه
يكي از شيوههاي خنك نگه داشتن آب در منطقه، نگهداري آن در پوكههاي بزرگ بود كه هميشه دور و بر پوكه را نمدار و مرطوب نگه ميداشتيم.
منبع: كتاب خلاقيتها
كوكتل مولوتفچي
قضيهي كوكتل مولوتفچي به دوراني مربوط است كه هنوز بنيصدر رئيس جمهور و فرماندهي كل قوا بود. بسيج را از كمبود مهمات رنج ميبرد. در اين اوضاع مردم خود را براي جنگ در جبهه آماده ميكردند اما سلاح و مهمات نبود، با اين حال آنها در مقابل دشمن ايستاده بودند از ميان سلاحها آرپيجي 7 بيشتر خواسته ميشد. همه به اين فكر ميكردند كه در نبود سلاح چگونه تانكهاي دشمن را از بين ببرند و به همين دليل طرح كوكتل مولوتف مطرح شد در همين مورد مركز اطلاعات و تحقيقات سندي منتشر شد كه دراين سند آمده است :
«... كار شروع شد، شيشههاي آبليمو ارزش زيادي پيدا كرده بودند، دو، سه نفر از افراد مشغول پر كردن شيشهها شدند و مانند شيشههاي آبغوره آنها را در كنار دارخوين زير آفتاب چيدند. با اين تفاوت كه از هر شيشه يك طناب يا پارچهاي بيرون زده بود. براي نشكستن آنها نيز، داخل كولهپشتيها را به وسيلهي برزنت به شش قسمت تقسيم كردند. حالا غير از رزمندگان آرپيجيدار، رزمندگان نترس ديگري كولههاي كوكتل مولوتف را حمل ميكردند، پس در هر واحد يكي دو نفر از اين كولهها داشتند.
منبع: ماهنامه سبزسرخ 6/5/80
كيسه شخصي
وقتي در عملياتي فرماندهان احتمال مي دادند نيروها بعد از فتح خاكريزهاي دشمن ناچارند مدتي آنجا بمانند سفارش مي كردند؛ وسايلي مثل يك دست لباس و بعضي لوازم ضروري ديگر فردي را با خودشان ببرند.
بچه هايي كه سلاح سبك داشتند از كوله پشتي استفاده مي كردند ولي كساني مثل بي سيم چي، آر پي جي زن و كمكش، نارنجك انداز و ... با استفاده از لباسهاي كهنه باقي مانده يا پارچه گوني، كيسه اي كوچك ميدوختند و به پايين كوله آر پي جي زن يا بي سيم وصل ميكردند. بعداً كه كيسه ماسك ضد شيميايي آمد بچه ها وسايلشان را داخل آن ميگذاشتند.
منبع: كتاب خلاقيت ها صفحه 118
كيسههاي زباله
در عمليات «بيتالمقدس 2» گردان ما خطنگهدار بود. شب با بچهها كيسههاي زبالهي سياهرنگ را جمع ميكرديم و مقداري پشم يا پنبه يا پارچهي كهنه را به نفت و بنزين يا روغن سوخته آغشته ميكرديم و آن را باسيم فلزي به دهانهي كيسه ميبستيم و آتش ميزديم.
دود باعث ميشد كيسه به سمت بالا حركت كند. به هوا كه ميرفت خوب آتش ميگرفت و به سرعت اين سو و آن سو ميرفت. در اين موقع، پدافندهاي هوايي شروع به تيراندازي ميكردند. هم بچهها تفريح ميكردند هم مواضع سلاحهاي آتشبار دشمن شناسايي ميشد.
منبع: كتاب خلاقيتها
گراگيري غيرمسلح
در خط شلمچه يكي از نيروها هر شب روي خاكريز ميرفت و با دقت به سمت دشمن نگاه ميكرد. وقتي دشمن از سنگر كمين خود رسام ميانداخت، اين برادر آنجا را نشانه ميكرد و روي خاكريز چوبي نصب ميكرد، به گونهاي كه موازي با آن سنگر كمين باشد.
صبح فردا خمپاره 60 را موازي چوب و سنگر كمين قرار ميداد و با يك شليك آن را منهدم ميكرد.
منبع: كتاب خلاقيتها
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید