اين عارضه با لرزش اندام هاي حركتي ( دست و پا و گردن ) همراه است و به علت اضمحلال اعصاب مربوطه روي مي دهد كه علت عمده آن گذشت عمر و كهولت مي باشد .
كاهش قدرت بدني و عمل عضلات
با افزايش سن از تعداد رشته هاي عضلات ، قدرت و سرعت انقباضي سلول هاي عضلاني كاسته مي شود. نرمي و انعطاف بافت ها نيز كم مي شود و نهايتاً قدرت ذخيره بدن كاهش مي يابد. فعاليت هاي جسمي مناسب و آموزش هاي اصولي مي تواند منجر به بهبودي قدرت و سرعت عضلات شوند و بر كارآيي فرد اثرات مثبت به جاي گذارند. معهذا به علت پايين بودن توان ذخيره بدن، برنامه هاي فعال سازي سالمندان بايد دقيق و حساب شده باشند.
سوء تغذيه
با افزايش سن ، ترشح معده كمتر مي شود و پوشش دستگاه گوارشي تحليل مي رود. با اين وجود قدرت جذب مواد غذايي تا حدي كاهش پيدا مي كند. يبوست با افزايش سن شيوع بيشتري مي يابد. انزوا و افسردگي با كاهش اشتها خطر كمبود مواد غذايي در سالمندان را بيشتر مي كند.
افزايش فعاليت هاي جسمي بخصوص پياده روي ، علاوه بر كند كردن روند بيماري ها ، در روحيه سالمندان نيز بسيار مؤثر خواهد بود و مصرف مواد غذايي شامل كلسيم و ويتامين ها نيز باعث افزايش سلامتي سالمندان مي گردد.
برخي احساسات مشترك سالمندان
1 – احساس غم و اندوه به خاطر عدم توجه فرزندان و اطرافيان كه عمري براي رفاه آنان تلاش كرده اند.
2 – احساس تنهايي به علت طرد شدن .
3 – احساس يأس و نااميدي.
4 – احساس اضطراب و نگراني.
5 – احساس هرز رفتن و بيهوده بودن .
6 – احساس سر بار بودن.
جدي ترين خطري كه فرد سالمند را تهديد مي كند در انزوا قرار گرفتن او از سوي اطرافيان است. در اين حالت شخص امكان ارتباط صميمي و نزديك با ديگران را از دست مي دهد. تنهايي موجب مي گردد فرد سالمند به تدريج دچار مشكلات رواني شود، لذا درك احساسات و انتظارات سالمندان از اطرافيان و تصحيح ارتباط افراد خانواده با آنها در فرايند بهداشت رواني آنها بسيار مهم است
جدي ترين خطري كه فرد سالمند را تهديد مي كند در انزوا قرار گرفتن او از سوي اطرافيان است. در اين حالت شخص امكان ارتباط صميمي و نزديك با ديگران را از دست مي دهد. تنهايي موجب مي گردد فرد سالمند به تدريج دچار مشكلات رواني شود، لذا درك احساسات و انتظارات سالمندان از اطرافيان و تصحيح ارتباط افراد خانواده با آنها در فرايند بهداشت رواني آنها بسيار مهم است. سالمندان به اندازه اي كه ديگران به آنها به عنوان پير و از كار افتاده نگاه مي كنند خود را ضعيف و نا توان احساس نمي كنند. چنانكه در يك خانواده گرم و مهربان اغلب سالمندان بسيار راحت ، آرام، مقاوم و با نشاط روزگار مي گذرانند در نتيجه اين افراد حوصله نگهداري نوه ها را با همه شيطنت هايشان دارند .
سالمندان به دليل بازنشستگي و دوري از فرزندان، نياز به ارتباط و توجه عاطفي بيشتري را در خود احساس مي كنند كه اين نياز بايد مورد توجه قرار گيرد و ارضا شود.
برنامه ريزي صحيح و استفاده از وجود سالمندان و تجربيات آنها، هم تنهايي آنان را برطرف مي كند و احساس هرز و پوچ بودن را در آنها از بين مي برد و هم منبعي مفيد و ارزشمند از معلومات و تجربيات را در اختيار جوانان نسل بعد قرار مي دهد.
زن يا مردي كه خود را زماني صاحب قدرت و نفوذ مي دانست به يكباره خود را تنها و بدون قدرت مي يابد و اين ناراحتي گاهي به حوادثي نامناسب مي انجامد و موجب ناراحتي رواني سالمند مي گردد.
ويژگي هاي دوران سالمندي
دوران سالمندي كه ما آن را سنين بالاي 60 سالگي تعريف مي كنيم ، داراي برخي ويژگي هاي جسمي ، اجتماعي و رواني است:
1 – يكي از اين ويژگي ها كاهش نسبي قواي جسمي است به طوري كه با بالا رفتن سن ، نيروهاي جسمي فرد به نسبت رو به كاهش مي گذارد.
2 – ويژگي ديگر «بازنشستگي» و دور شدن از موقعيت هاي شغلي گذشته است كه كاهش مسئوليت هاي مرتبط با شغل و در نتيجه كاهش ارتباطات اجتماعي فرد را به همراه دارد.
3 – از ديگر ويژگي ها تنهايي يا احساس تنهايي است. به خصوص در مواردي كه شخص شاهد از دست دادن يكي از دوستان ، بستگان و هم سن و سالان و افراد همدوره خويش است ، لذا هر روز بيش از پيش احساس تنهايي به او دست مي دهد.
پذيرش شرايط دوره سالمندي در بين افراد مختلف و با فرهنگ هاي گوناگون متفاوت است ، برخي به مرور از مشاركت در زندگي اجتماعي كناره مي گيرند و در مقابل ، جامعه نيز آنها را به كنار مي زند به طوري كه ممكن است دچار نوعي احساس بيهودگي و افسردگي شوند. برخي با نقش هاي جديدي كه مطابق با وضعيت آنهاست اين دوره را به دوره اي نسبتاً فعال و رضايت بخش بدل مي سازند.
برنامه ريزي صحيح و استفاده از وجود سالمندان و تجربيات آنها، هم تنهايي آنان را برطرف مي كند و احساس هرز و پوچ بودن را در آنها از بين مي برد و هم منبعي مفيد و ارزشمند از معلومات و تجربيات را در اختيار جوانان نسل بعد قرار مي دهد.
در هر حال علاوه بر خصوصيات فردي ، شرايط اجتماعي و به ويژه شرايط خانوادگي شخص سالمند هم بسيار مهم است. شرايط مناسب خانواده و جامعه مي تواند شخص را به سوي پذيرش وضعيت جديد سوق دهد و شرايط نامناسب خانواده و جامعه مي تواند او را منزوي و تنها كند.
به علاوه ميزان سلامت جسمي شخص سالمند در اين مرحله از زندگي ، عاملي مهم در وضعيت زندگي اجتماعي اوست ، چرا كه براي هر نوع مشاركت اجتماعي در مورد سالمندان ، ابتدا ميزان سلامت آنها مطرح مي باشد.
نظريه توارثي
طبق اين نظريه مسئله توارث در طول عمر ، عامل مهمي محسوب مي شود. يعني سن مرگ والدين و اجداد، صرفنظر از موارد مرگ در اثر سوانح ، معياري است براي تعيين طول عمر فرزندان .
نظريه فرسودگي
اين نظريه زمان را عامل فرسودگي مي داند و معتقد است كه قسمت هاي مختلف بدن به مرور زمان صرفاً فرسوده مي شوند.
نظريه مواد زايد
زندگي ، توليد و دفع مواد زايد را از طريق فرايندهاي عادي پيش مي آورد. بعضي از نظريه پردازان بر اين باورند كه پيري با كاهش قابليت دفع همراه است و اين نه تنها فعاليت عادي سلولي ، بلكه فرايند تصفيه را نيز مختل مي كند.
مسئله سالخوردگي جمعيت عميقاً در اوضاع اجتماعي و اقتصادي يك منطقه تأثير مي گذارد ، كه نمونه بارز آن مسئله بازنشستگي و فراهم ساختن موجبات تأمين اجتماعي و تجهيزات مراكز درماني است.
پيري جمعيت باعث مي گردد تا دو مسئله اساسي يعني تأمين رفاه اجتماعي و تهيه مسكن براي آنها مورد توجه قرار گيرد.
سيستم بازنشستگي براساس پرداخت ميزان معيني پول، مدتهاست كه ارزش خود را از دست داده است ، زيرا علاوه بر كاهش ارزش پول و ناچيز بودن حقوق بازنشستگي ، مشكل سالمندان تنها جنبه مادي ندارد؛ چه اينها اگر پول و درآمد كافي هم داشته باشند به جهت اقتضاي سن نمي توانند به تنهايي وسايل آرامش خود را فراهم سازند و از اين رو بازنشستگي فردي بنا به صورت تهيه و تأمين وسايل آسايش جمعي اشخاص بازنشسته تغيير شكل دهد.
نظريه نقصان دستگاه ايمني
به مرور زمان، دستگاه ايمني بدن ، كارآيي خود را از دست مي دهد ، نتيجه آن كه مكانيسم هاي دفاعي بدن افراد سالمند كاهش پيدا مي كند، زودتر از ديگران تسليم بيماري مي شوند. به علاوه سيستم دفاعي بدن ممكن است نتواند قسمت هاي سالم ارگانيسم را از مهاجمين خارجي تميز دهد و عليه قسمت هاي كماكان سالم وارد عمل شود ، گويي اينها مهاجمين خارجي اند. اين نقصان دستگاه ايمني ، بعضي از امراض مهلك و بعضي از استحاله ها را توجيه مي كند.
نظريه پير شدن سلولي
طبق اين نظريه پير شدن در اثر مرگ رو به افزايش سلول هاي بدن حادث مي شود ؛ البته قابل ذكر است كه مرگ سلول ها مي تواند دلايل متعددي داشته باشد .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید