خداوند در: آيات 56 تا 58 سوره ذاریات هدف از آفرینش جن و انس را عبادت خداوند معرفی می کند و در سوره ملک آیه 2 این هدف را مساله آزمايش و امتحان انسانها از نظر حسن عمل معرفى می کند.و در سوره طلاق آیه 12،علم و آگاهى از قدرت و علم خداوند به عنوان هدفى براى آفرينش آسمانها و زمين (و آنچه در آنها است) ذكر شده است.و در سوره هود آیه 118 و 119 رحمت الهى هدف اصلى آفرينش انسان معرفی شده است.هدف اصلى همان عبوديت است كه در آيات مورد بحث به آن اشاره شده، و مساله علم و دانش و امتحان و آزمايش اهدافى هستند كه در مسير عبوديت قرار مى گيرند، و رحمت واسعه خداوند نتيجه اين عبوديت است.
این موضوع در روایات نیز بررسی شده است از جمله :
در حديثى از امام موسى بن جعفر ع آمده كه از حضرتش سؤال كردند معنى اين سخن پيامبر چيست كه فرموده اعملوا فكل ميسر لما خلق له تا مى توانيد عمل كنيد كه همه انسانها براى هدفى كه آفريده شده اند آمادگى دارند؟ امام فرمود:ان اللَّه عز و جل خلق الجن و الانس ليعبدوه، و لم يخلقهم ليعصوه و ذلك قوله عز و جل وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ فيسر كلا لما خلق له، فويل لمن استحب العمى على الهدى:ترجمه: خداوند بزرگ جن و انس را براى اين آفريده كه او را عبادت و اطاعت كنند، براى اين نيافريده است كه نافرمانيش نمايند، و اين همان است كه مى فرمايد وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ، و چون آنها را براى اطاعت آفريده راه را براى رسيدن به اين هدف براى آنان آسان و هموار ساخته، پس واى به حال كسانى كه چشم بر هم گذارند و نابينايى را بر هدايت ترجيح دهند توحيد صدوق (طبق نقل الميزان جلد 18 صفحه 423). اين حديث اشاره پر معنايى است به اين حقيقت كه چون خداوند انسانها را براى هدف تكاملى آفريده وسائل آن را از نظر تكوين و تشريع فراهم ساخته و در اختيار او گذارده است.در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم كه امام حسين ع در برابر اصحابش آمد و چنين فرمود: ان اللَّه عز و جل ما خلق العباد الا ليعرفوه، فاذا عرفوه عبدوه، فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه :ترجمه: خداوند بزرگ بندگان را نيافريده مگر به خاطر اين كه او را بشناسند، هنگامى كه او را بشناسند عبادتش مى كنند، و هنگامى كه بندگى او كنند از بندگى غير او بى نياز مى شوند علل الشرائع صدوق (طبق همان مدرك).
سؤالی كه در اينجا مطرح مى شود اين است كه اگر خداوند بندگان را براى عبوديت آفريده است پس چرا گروهى راه كفر را پيش مى گيرند؟آيا ممكن است اراده خداوند از هدفش تخلف پذيرد؟كسانى كه اين ايراد را مى كنند در حقيقت اراده تكوينى و تشريعى را با هم اشتباه كرده اند زيرا هدف عبادت اجبارى نبوده، بلكه عبادت و بندگى توأم با اراده و اختيار است، و در چنين زمينه اى هدف به صورت آماده كردن زمينه ها تجلى مى كند، فى المثل هنگامى كه گفته مى شود من اين مسجد را براى نماز خواندن مردم درست كرده ام، مفهومش اين است آن را آماده براى اين كار ساخته ام نه اينكه مردم را به اجبار به نماز وادارم، همچنين در موارد ديگر مانند ساختن مدرسه براى تحصيل و بيمارستان براى درمان و كتابخانه براى مطالعه.به اين ترتيب خداوند اين انسان را آماده براى اطاعت و بندگى ساخته و هر گونه وسيله را اعم از عقل و عواطف و قواى مختلف را از درون و پيامبران و كتب آسمانى و برنامه هاى تشريعى را از برون براى آنها فراهم نموده است.مسلم است اين معنى در مؤمن و كافر يكسان است هر چند مؤمن از امكانات خود بهره بردارى نموده و كافر ننموده است.
به همین دلیل در حديثى از امام صادق (ع ) مى خوانيم كه وقتى از تفسير اين آيه(وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ) از آن حضرت سؤال كردند، فرمود:
خلقهم للعبادة: آنها را براى عبوديت آفريده است.راوى مى گويد: سؤال كردم: خاصة ام عامة؟ آيا گروه خاصى منظور است يا همه مردم؟امام فرمود: عامة: همه مردم بحار الانوار جلد 5 صفحه 314 حديث 7.و در حديث ديگرى از همان امام (ع ) نقل شده كه وقتى از تفسير اين آيه سؤال كردند فرمود:خلقهم ليأمرهم بالعبادة: آنها را آفريد تا دستور عبادت به آنها دهد همان مدرك حديث 5..اشاره به اينكه هدف اجبار به عبادت و بندگى نبوده بلكه زمينه سازى براى آن بوده است، و اين در حق عموم مردم صادق مى باشد . البته اسلام در همه جا روى كيفيت عمل تكيه مى كند نه روى كثرت و كميت عمل.در حديثى در همين زمينه از امام صادق ع چنين نقل شده: ليس يعنى اكثر عملا و لكن اصوبكم عملا، و انما الاصابة خشية اللَّه، و النية الصادقة، ثم قال الإبقاء على العمل حتى يخلص اشد من العمل، و العمل الخالص، الذى لا تريد ان يحمدك عليه احد الا اللَّه عز و جل ترجمه: خداوند كثرت عمل را نمى خواهد بلكه درستى عمل را مى خواهد، و درستى عمل به آن است كه با خدا ترسى و نيت پاك توأم باشد، سپس فرمود:نگهدارى عمل از آلودگى به ريا و نيات نادرست مشكلتر از خود عمل است و عمل خالص عملى است كه نخواهى هيچكس جز خدا ترا بخاطر آن ستايش كند تفسير برهان جلد 2 صفحه 207.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید