مقالات ها

داستان بهلول و چاقوی دسته طلا

داستان بهلول و چاقوی دسته طلا

کم  گوی  و  بجز  مصلحت  خویش  مگوی چون چیز نپرسند   تو  از  پیش  مگوی دادند  دو  گوش  و  یک  زبان  از  آغاز یعنی  که  دو  بشنو  و  یکی  بیش  مگوی

ادامه مطلب
مناظره بهلول بن عمر و با ابو حنيفه

مناظره بهلول بن عمر و با ابو حنيفه

بهلول بن عمرو كوفي از دانشمندان زيرك و زبر دست و نكته سنج عصر امام صادق و امام كاظم بود...

ادامه مطلب
مناظره بهلول با عمر بن عطاء العدوي

مناظره بهلول با عمر بن عطاء العدوي

بهلول كه نام اصلي او، «وهب بن عمر» بود، اهل كوفه بود. وي از اصحاب و تلامذه حضرت امام صادق عليه السّلام مي باشد و در مقام علمي و فقاهت، به مرتبه ارجمندي قدم گذاشته بود...

ادامه مطلب
عاقل دیوانه نما

عاقل دیوانه نما

بهلول عاقل دیوانه نما یكی از شاگردان امام كاظم علیه ‏السلام، عالم و عارف كامل، بود...

ادامه مطلب
ایمان و شخص راستگو

ایمان و شخص راستگو

روزی بهلول در مجلس «محمد بن سلیمان عباسی»، پسر عموی هارون الرشید حاضر بود و یک نفر از علماء اهل تسنن بنام «عمر بن عطاء العدوی» که از اولاد عمر بن خطاب بود نیز در مجلس حضور داشت. «عمر بن عطاء العدوی» از والی اذن خواست تا با بهلول مشغول مباحثه و مذاکره شود، آنگاه از بهلول پرسید...

ادامه مطلب
رؤیت خدا، عذاب شیطان و اختیار انسان

رؤیت خدا، عذاب شیطان و اختیار انسان

شیطان به‌وسیله آتش، عذاب خواهد شد، و این درست نیست زیرا شیطان از آتش آفریده شده، و چیزی که از سنخ آتش است به‌وسیله آتش، اذیت نمی‌شود...

ادامه مطلب
فرقه نصيريان با اهل حق چه رابطه اي دارد؟

فرقه نصيريان با اهل حق چه رابطه اي دارد؟

براي فهم بيشتر ارتباط اين دو فرقه توجه به دو نكته اساسي ضروري است: اول: پيدايش دوم: افكار ها و باورها. در تاريخ پيدايش فرقه اهل حق اختلاف نظر فراواني وجود دارد به طوري كه برخي پيدايش آن را قرن اول توسط نصير غلام حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي دانند كه آن حضرت را خدا مي دانسته است.[1] اما بحراني اين قول را به محمد بن نصير در زمان امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ نسبت مي دهد و سپس مي گويد: اين داستان مجهول است و در كتاب هاي معتبر نيامده است و سند خوبي نيز ندارد.[2]

ادامه مطلب
ماجرای مسجد بهلول

ماجرای مسجد بهلول

می گویند مسجدی می ساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟ گفتند: مسجد می سازیم. گفت: برای چه؟ پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا. بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند " مسجد بهلول "، شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.

ادامه مطلب