نشسته بود زار زار گزیه می کرد. همه جمع شده بودند دورمان. چه میدانستم این جوری می کند. می گویم :" مصطفی طوریش نیس. من ریاضی رد شدم. برای من ناراحته" کی باور می کنه؟
یکصد خاطره از عارف شهید دکتر مصطفی چمران
دانلود
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید