فطرت خداجوئی
غریقی است در نقطه ای از اقیانوس که صدها فرسنگ تا ساحل فاصله دارد، غرق شده است راه نجات بر وی از هر سو بسته است ولی به یقین می داند که موجودی هست که از حال وی آگاه است و می تواند وی را نجات دهد. از این رو در امید را به روی خود بسته نمی بیند. مظلومی است ناتوان، در چنگال ظالمی بسیار توانا اسیر، نه کسی از اسارت او آگاه است
ادامه مطلب