« و اوست که باد ها را با نويد رحمت فرستاد و از ابر آب طهور فرو فرستاديم » .
آب باران در آيه آبِ طَهُور ناميده شده است. واژه طهور و طهارت (بمعني مصدري) بمعني : پاکي از نجاست است . يعني پاکي از چرک ، پليدي ، بو ، عرق ، گنديدگي و مواردي از اين قبيل. و طهُور بمعني فاعلي و وصفي بمعني: چيزي است که موارد مزبور را ندارد يا آنها را برطرف مي کند .
چرا آب باران را آب طَهُور ناميده است ؟ به اين خاطر که اگر آب هاي زمين در روند تبخير شدن و به جو رفتن و ابر شدن و باريدن نمي بودند آبهاي زمين مي گنديد ، چون در هر لحظه ميليونها جانور در آنها متولد مي شود و مي ميرد . در سال حدوداً 380 هزار کيلومتر با آن فوائد زيادي که دارند يکي از نشانه هاي توحيد است ، به ذکر آن پرداخته ، اضافه مي کند :
" و ما در زمين کوههاي مستقر و ثابتي انداختيم "
( والقينا فيها رواسي )
اين کوهها علاوه بر اين که از ريشه به هم پيوسته اند و همچون زرهي زمين را در برابر فشار دروني ناشي از لرزش ها حفظ مي کنند ، و علاوه بر اين که قدرت طوفانها را در هم شکسته و وزش باد و نسيم را به دقت کنترل مي نمايند ، محل خوبي براي ذخيره ي آنها به صورت برف و يا چشمه ها مي باشند . سپس به سراغ مهمترين عامل زندگي بشر و همه ي جانداران يعني گياهان مي رود ، مي فرمايد :
" و ما در روي زمين از هر چيز ( گياه ) موزون رويانديم "
( و انبتنا فيها من کل شي موزون )
در کره زمين شايد صدها هزار نوع گياه داريم با خواص مختلف و آثار متنوع و گوناگون که شناخت هر يک دريچه اي است براي شناخت " الله " و برگ هر کدام از آنها دفتر از " معرفت کردگار " .سوره حجر آيه 19
« و از ابر آبي به اندازه فرو مي فرستيم و آنرا در زمين جا مي دهيم و ما در بردن آن (يعني بردن آن اندازه اي که بارانده ايم ) توانائيم - و با آن باغهاي خرما و انگور براي شما توليد مي کنيم ، که هم فراورده هاي زيادي در آن براي شما هست و هم از آن مي خوريد ( مومنون 18-19 )» . « آيا نمي بيني خدا آبي را از ابر پائين مي آورد و آنرا در آب راهها در درون زمين راه مي برد ، سپس با آن رويشها با رنگهاي گوناگون درمي آورد ، سپس پژمرده مي شود ، پس از آن آنرا زرد شده مي بيني ، سپس آنرا خرد خرد مي گرداند. در اين روند براستي براي ناب انديشمندان يادآوري افزون نهفته است ( زمر 21 ) » .
« سلوک » بمعني : راه رفتن يا راه بردن در جاي تنگ يا تنگ تر است - « ذِکري » بمعني : يادآوري زياد است ( و منظور از آن در آيه اينست که " گياهان فراوان پيش روي ما يافت مي شوند و روند و فرايند زندگي و مرگ آنها ، مرتب يادآور و بنمايش گذرانده روند و فرايند مرگ و زندگي براي انسان است " ) . « الباب » جمع لب ، بمعني چيز ناب ( يعني چيزي که ناخالصي ندارد ، آفت ندارد ، شيله و پيله اي در آن نيست ، چيزهاي هرز در آن نيست ) . و به مغز و انديشه ناب اطلاق شده ( يعني مغز و انديشه اي که در خردورزي و انديشمندي هيچگونه شيله و پيله ، پيش داوريها ، پيشينه هاي ذهني ، مکتبها ، فلسفه ها ، آداب و رسوم ، منافع شخصي و گروهي و غيره ندارد و با مسائل ، برخورد حق بينانه و واقع بينانه مي کند ) .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید