راستي چه وقتي ديدن طبيعت مفهوم ديگري پيدا مي کند و زيبايي و جذابيتي ديگر را فراهم مي سازد؟ در صورتي که بدانيم در سراپرده طبيعت، دستي تدبير مي کند و براي اين نعمت ها در جهت آسايش و رفاه انسان در کار است. قرآن کريم در آيات بسياري از تسخير طبيعت براي انسان توسط خدا خبر مي دهد مانند سوره ابراهيم /32 و 33 ، نحل /12 و 14 ، حج /65 و لقمان /29 ، همچنين از رام کردن تمام آسمانها و زمين براي انسان خبر مي دهد : سوره لقمان /20 و جاثيه /12 .
اما مهم اين است که بدانيم طبيعت چه اهميتي دارد و چه زيبايي هايي مي آفريند و چگونه مي توان از آن به گونه اي نيکو استفاده کرد و مهم تر اينکه بدانيم همه اين نعمت ها نشانه خدا و با تدبير خدا هستند و هدفي براي آفرينش آنها وجود دارد و ما انسانها نا سپاسي نعمت نکنيم و به ستم از آن استفاده ننماييم . به همين دليل، در برخي آيات قرآن آمده است که سفر کنيد و در زمين بگرديد و بنگريد چگونه خداوند آفرينش را آغاز کرده؛ سپس باز او جهان ديگري را پديد مي آورد . خداست که بر هر چيز تواناست(عنکبوت/20).
و در روايات رسيده است که « سافروا تصحوا » سفر کنيد تا سالم باشيد، زيرا گشت و گذار در طبيعت، ديدن منظره هاي زيبا و آشنايي با آداب و رسوم ملت ها ، گذشته از آنکه خداشناسي ما را تقويت مي کند و با شگفتيهاي آفرينش خدا آشنا مي سازد و فايده هاي بي شمار مادي و معنوي براي ما ارمغان مي آورد، آدمي را از افسردگي مي رهاند و به سلامتي جسم و روان ما کمک مي کند . اکنون براي اينکه ابعاد گوناگون طبيعت قرآن را نشان داده باشيم به آيات چند که در وصف طبيعت آمده ، اشاره مي کنيم :
اهميت طبيعت در قرآن :
در قرآن کريم بيش از 750 آيه اشاره به ظواهر طبيعت مي کند ابعاد گوناگون جلوه ها و زيبايي هاي آن را يادآور مي شود. در اغلب اين آيات ، ما را توصيه به مطالعه کتاب طبيعت و پند آموزي آن مي کند . بي گمان، هدف اين آيات، طرح علوم طبيعي و بيان قوانين آن نيست ، هر چند به نکاتي اشاره دارد که پس از قرنها اهميت و حساسيت آن شناخته شده و خبر از اين حقيقت مي دهد که گوينده آن در اتصال به مبدا الهي و آفريننده جهان است . آفريننده اي که از همه چيز خبر دارد و با آگاهي آنها را پديد آورده و براي ما رام کرده است. قرآن کتاب هدايت است و منظور از ذکر اين شگفتي ها تدبر در موجودات و توجه به نشانه هاي آن در اصل خلقت است.
پيدايش حيات در زمين و اهميت آب :
يکي از مسايلي که همواره فکر بشر را به خود مشغول کرده، مساله حيات و چگونگي پيدايش آن در زمين است. در سير طبيعت، ما به زندگي موجودات گوناگون برخورد مي کنيم و چگونگي حيات آنها براي ما شگفت انگيز است. قرآن کريم در چگونگي حيات آنها براي ما اشاره مي کند . مثلاً مي گويد : هر چيز زنده اي را از آب پديد آورديم (انبياء/30 ) و يا به نسبت آفرينش جهان مي گويد :
اوست که آسمانها و زمين را در شش دوره آفريده و قدرت استيلاي او بر آب بود (هود/7 ) .
شگفتي طبيعت به تنوع و چگونگي موجودات است : موجوداتي که از آب آفريده شده اند، عده اي بر روي شکم راه مي روند و پاره اي از آنها بر روي دو پا و برخي از آنها بر روي چهارپا. خدا هر چه بخواهد مي آفريند (نور /45 ) .
اهميت آب در طبيعت در قرآن جايگاه مهمي قرار دارد . در تعبيرات گوناگون به شکل توصيف درياها، رودخانه ها، نهرها و ريزباران ها مطرح مي شود، اما آنچه در مرحله نخست جاي دارد و آن را مقدس مي کند اين است که از آب پديده آمده و عرش خدا برآب مستقر شده و در مرحله بعدي حيات انسان و سعادت و لذت هر جانداري در مجموع آفرينش، به آب وابسته است .
قرآن در جايي ، اين شگفتي و زيبايي و اهميت را چنين بيان مي کند : و اوست که از آسمان، آبي فرود آورد پس به وسيله آن از هرگونه گياه برآوريم .
و از آن گياه جوانه سبزي خارج ساختيم که از آن دانه هاي متراکمي برميآوريم و از شکوفه درخت خرما خوشه هايي است نزديک به هم. و نيز از آب باران باغ هايي از انگور و زيتون و انار همانند و غير همانند بيرون آورديم. به ميوه آن چون ثمر دهد و به طرز رسيدنش بنگريد ، بي گمان در اينها براي مردمي که ايمان مي آورند نشانه هاست. ( انعام/99 ) .
زندگي دوباره طبيعت :
يکي ديگر از نمايش هاي خدا در جهان که قرآن از آن ياد مي کند، حيات دوباره طبيعت است، طبيعتي که در فصل زمستان مي ميرد و سبزي و شادابي خود را از دست ميدهد، اما در فصل بهار دوباره زنده شده و جان ديگر مي گيرد . قرآن اين رحمت الهي را با ريزش باران توصيف مي کند (اعراف/57 ) يا در جاي ديگر مي گويد : خداوند بادها را ميفرستد که ابرها را بر انگيزد، آنگاه آن را به سوي سرزمين مرده مي رانيم تا زمين را پس از مرگش دوباره زنده کنيم.
توصيف طبيعت و حيات دوباره آن يکي از نمونه هاي ديگر شگفتي هاي طبيعت در قرآن است، اما جالب است بدانيم هدف اين توصيف مشهود، نشان دادن طبيعتي حيات انسان پس از مرگ است، به عبارت ديگر براي آن است که چگونه پس از آنکه تمام جسم او پوسيد و متلاشي شد، دوباره زنده مي شود، همان گونه که طبيعت زمين پس از پژمردگي و خزان و مرگ، دوباره حيات پيدا مي کند .
دست آورد که وزن خورشيد و به اصطلاح فيزيک دانان ، جرم آن سيصد و سي هزار برابر زمين است.
درجه حرارت خورشيد :
درجه حرارت سطح خارجي خورشيد تقريباً برابر 11000 درجه فارنهايت است؛ ولي حرارت مرکزي آن هفتاد ميليون درجه فارنهايت تخمين زده مي شود و از نظر سانتي گراد 6000 درجه سانتي گراد و حرارت اعماق آن را 20 ميليون درجه سانتي گراد تعيين مي نمايد .
هنگامي که ستارگان محو شدند .
خلاصه ، جهان رو به وضعي است که در آن تمام اجسام به درجه پست مشابهي مي رسند و ديگر انرژي قابل مصرف پيدا نمي شود و زندگي غير قابل امکان مي گردد و اين همان قانون معروف علمي است که مي گويند انتروپي و حالت يکنواختي و پيري جهان رو به تزايد است .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید