صلیب وارونه( pown cross upside )
صلیب برعکس نشانی از طغیان، سرکشی در برابر فرهنگ مسیحی است. صلیب وارونه نشانه استهزا و رد کردن مسیح میباشد. گردنبندهای آن توسط شیطان پرستان زیادی به کار میرود. این علامت را میتوان همراه خوانندههای راک و روی آلبومهای آنها دید.
صلیب شکسته یا چرخ خورشیدswastika or Sun Wheeic که علامت مذهبی باستانی است. این علامت در کتیبههای بودایی و مقبرههای سلتی و یونانی استفاده شده است. در آیین پرستش خورشید، این علامت به نظر میرسد نشانه مسیر حرکت خورشید در آسمان باشد.
چشم شیطان ( All Seeing Eye)
چشم شیطان یا چشمی که به همه جا مینگرد، آنها معتقدند که این چشم شیطان است و کسی که قدرت کنترل آن را دارد بر تمام داراییها حکومت میکند. این علامت در پیشگوییها به کار میرود. جادوها، نفرینها، کنترلهای روحی و تمامی انحرافات تحت این علامت کار میکنند. این علامت روشنفکران است. بر روی پول رایج ایالات متحده آمریکا این علامت اساس نظم نوین جهانی است.
هرج و مرج(Anarchy)
این علامت به معنای از بین بردن تمام قوانین میباشد. به عبارت دیگر هرچه تخریب کننده است تو انجام بده یعنی همان قانون شیطان پرستی، این علامت توسط پانکها، هوی متالها و راکها به کار میرود.
ضد عدالت (Anti Justice)
تبر رو به بالا علامت عدالت روم باستان بوده است، شیطان پرستان علامت واژگون شده آن را نشانه ضدعدالت یا شورش و طغیان میدانند. فمنیستها از دو تبر رو به بالا به معنی مادر سالاری باستانی استفاده مینمایند.
ابلیسک(obelisk)
مشهودترین نماد شیطانگرایی ستون چهار ضلعی بلندی است به نام ابلیسک، که سمبلی از «رع» خدای خورشید در مصر بوده است. بزرگترین ابلیسک دنیا در واشنگتن ساخته شده که ارتفاع آن به 555 متر میرسد این ابلیسک در نزدیکی کنگره و خانه اصلی فراماسونری است و رئیس جمهورهای آمریکا سوگند خود را در پای آن یاد میکنند.[8]
موسیقی شیطان پرستی :
در سال 1981 نوازنده درام به نام لارس الریچ با انتشار آگهی فراخوان تشکیل گروه هوی متال را اعلام کرد و پس از مدتی موفق به جذب افراد مختلفی شد.چند سال بعد این گروه پیشنهادهای بلک متال را عرضه کرد.
ایده متال بازگشت به تاریکی (یعنی محور اصلی تفکرات شیطان پرستی )، بی رحمى، تجاوزات جنسى، فحاشى،هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی آن است.
خوانندگان این گروه روی صحنه ودر کلیپهای خیابانی دست به خوردن و آشامیدن کثافاتی مانند میوههای فاسد، خون، مردار و... میزنند و از کثیفترین گروههای هنری موسیقی جهان به شمار میروند.
مرلین منسون از چهرههای مشهور و مبتذل موسیقی متال آمیخته با راک است که با ارائه کارهایی با ویژگیهای فوق و با حمایت رسانههای آمریکایی توانست هم طرفداران زیادی از میان شیطان پرستان به دست آورد و هم ثروت کلانی را به جیب بزند. امروزه چهره آراییهای مرلین منسون ترکیبی از نمادهای شیطان پرستی را نشان میدهد و هوادارانش او را با اسم مختصر mm میخوانند.
متالیکا مدافع همجنس بازی است وآلبومی را در سالرورز مر گ« کوئین» همجنس باز معروف آمریکایی منتشر کرد.[9]
علاوه بر موسیقی فیلمهای سینمایی نیز در این باره نقش آفرینی خاص خود را دارند که به صورت مستقیم در راستای تقدس بخشی به شیطان و یا از را ه تبلیغ عرفان کابالا و تصوف یهودی عملا به ترویج شیطان پرستی میپردازند. که از جمله آنها فیلم گابریل(جبرئیل)، فیلم اسرار حروف و رمز داوینچی میباشد.[10]
مشخصههای ظاهری :
طرفداران شیطانپرستی از نظر ظاهری با گردنبندهای اسکلتی، موهای بلند یا سر طاس و انگشترهای تیغ دار دیده میشوند.اکثراً ابروهایشان را میتراشند یا به سمت بالا طراحی میکنند، رنگ آرایششان اغلب مشکى، بنفش و قرمز تند است، پوست بدنشان را با اشکالی مانند جمجمه و نمادهای مخصوص شیطان پرستیها خال کوبی میکنند، لباسهایشان معمولا گشاد و به رنگ مشکی و قرمز میباشد، چکمههای چرمی ساق بلند که اغلب با فلز تزئین شده است، میپوشند.
راههای ترویج شیطان پرستی در ایران
فعالیتهای اینترنتی از تغییر وبلاگها، تالارهای گفت و گو و دریافت خبر نامههای مربوط به اخبار شیطان پرستی در دنی
ترویج نمادها (به صورت آگاهانه و نا آگاهانه) در مغازهها به ویژه فروشگاههای پوشاک جوانان و بانوان
ترویج موسیقی متال در قالب گروههای مختلف موسیقی
پارتیهای شبانه و میهمانیهای خاص دوستانه جهت آشنایی آنها با اندیشهها و ظواهر شیطان گرایی
تلاش برای کم رنگ نمودن شعائر و جلوههای اعتقادی و افول معنویت.[11]
یادآورى
در پایان یاد آوری دو نکته جهت رفع برخی شبهات احتمالی ضروری به نظر میرسد. یکی مقایسه ای خواهد بود میان ادیان توحیدی یهود، مسیحیت واسلام درباره شیطان و دیگری اشارة کوتاهی خواهد شد به شیطان پرستی بومی و سنتی ساکن در غرب ایران.
مقایسه شیطان در ادیان توحیدى
یهود: شیطان در عهد عتیق در نقش یک مار به عنوان زیرک ترین حیوان به سراغ آدم و حوا میآید و پس ازآن که خداوند آنها را از خوردن درخت معرفت خوب و بد منع میکند تا مبادا بمیرند، به آنها مژده میدهد که اگر از درخت نیک و بد بخورید چشمان شما باز خواهد شد و عارف نیک و بد خواهید شد و پس از آنکه حرف شیطان را پذیرفته و از آن درخت خوردند چشمانشان به معرفت باز شد، در این جا خداوند گفت همانا انسان مثل یکی از ما شده است.[12]
و لذا برخی در صدد توجیه بر آمدند و گفتند این عمل والدین اولیه ما اشتباهی معمولی یا خطایی از سر بی فکری نبوده است بلکه عصیان عمدی بر ضد خالق بود، به عبارت دیگر آنها میخواستند خدا شوند، آنها مایل نبودند مطیع اراده خدا گردند، میخواستند امیال خود را انجام دهند و خدا هم با اخراج آنها از بهشت آنها را مجازات نمود.[13]
مسیحیت: در عهد جدید شیطان وسوسه گر حضرت مسیح است که در نهایت او فریب وسوسههای شیطان را نخورد همچنین تاکید شده باید بیدار و هوشیار بود و از طریق ایمان جلوی تیرهای او را گرفت و در مقابل او مقاو مت نمود.[14]
با توجه به اینکه مسیحیان هر دو عهد را قبول دارند،[15]به نظر میآید تأثیرپذیری آنان از آموزههای عهد قدیم درباره شیطان در زندگی سیاسی و اجتماعی به ویژه پس از رنسانس بیش از عهد جدید بوده است. زیرا طبق برداشت تورات شیطان وسوسه گر همان عقل است و شجره ممنوعه همان درخت آگاهی است که انسان با تمرد از دستورات خدا به آگاهی و معرفت میرسد و به همین دلیل از بهشت خدا رانده میشود.[16] [17]
اسلام: شیطان از ماده شطن به معنای دور شده از رحمت و لطف خداست،[18] که در آیات متعددی ( 70 بار به صورت مفرد و 18بار به صورت جمع ) به آن اشاره شده است.و ابلیس اسم خاص است که در حدیث امام رضا(ع) به همان معنای دور شده از رحمت خدا[19] و موجودی که حق را باطل و باطل را حق جلوه میدهد،. و وعدههای فریبنده میدهد.[20] و از نظر تقدس ومأموریتهای الهی در عداد ملائکه به حساب نمیآید و موجودی بوده هرچند اهل عبادت فراوان بوده اما عدم تعبد و تسلیم او در مقابل اوامر الهی موجب طغیان و عصیان و سپس مغضوب درگاه الهی شد و دشمن قسم خورده انسان گردید. و لذا همواره برای رهایی از شرآن باید به خدا پناه برد.
شیطان پرستی بومي :
شیطان پرستی رایج و وارداتی غیر از شیطان پرستی بومی ساکن در مناطق کردنشین عراق و ایران است، این فرقه که یزیدیه نیز نام دارد، پیشینه آن به پیش از ورود اسلام به ایران باز میگردد، و تحت تأثیر ادیان زرتشتی و مانوی قرار گرفته است و عقاید مهرپرستانه و ثنویت زرتشتی بر آن تأثیر داشتهاند. مورخین تأثیراتی از دین یهود و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در منابع برشمردهاند.
موسس و در واقع مجدد آن پس از ورود دین اسلام، «عدی ابن مسافر اموی» است. یزیدیها او را به عنوان مرشد خود میپذیرند و با راهنماییهای او تا حد زیادی از عقاید گذشتگان خود پیش از اسلام بیگانه میشوند. مقبره او در نزدیکی اربیل عراق واقع است.
آنها معتقدند خدا نخستین موجودی را که خلق کرد، شیطان یا همان ملک طاووس بوده است. ذات ملک طاووس با ذات خدا یکی است و پس از ملک طاووس به شش ملک دیگر قائلند که رابط بین خدا و خلق هستند.و آنکه راه نیک و بد را به انسان نشان میدهد همانا ملک طاووس است.ملک طاووس اهریمن نیست، و از ارکان آفرینش به شمار میرود.
یزیدیها شیطان را به عنوان معارض و خصم خدای متعال نمیپرستند، بلکه شیطان را ملکی میدانند که هرچند سبب طغیان و سپس مغضوب درگاه الهی شد، شورشی که بر حق و از روی حکمت خداوند میدانند ولی او به جهنم افتاد، 7000 سال در آنجا بگریست چندانکه هفت کوزه از اشک دیدگانش پر شد و مشمول لطف و بخشش پروردگار گردید.
آنها به تناسخ ارواح عقیده دارند،به عقیده آنها ارواح دو قسمند:
اول شریره که در حیوانات بد جنس حلول میکنند و همیشه در عذابند.
دوم ارواح پاک که در فضا پرواز مینمایند تا برای مردم زنده اسرار کائنات و مغیبات را کشف نمایند و این ارواح با عالم غیب در تماس دائم هستند.
آنان معتقدند که روزه سه روز است و مسلمانان اشتباها سی روز را روزه میگیرند. برای آنها خوردن گوشت خروس حرام است زیرا ملک طاووس به شکل خروس است. آنان همچنین کاهو نمیخورند وآن را بدترین خوردنی میدانند، چون شیخ عدی آن را حرام کرده است. همچنین تراشیدن سبیل را حرام میدانند. یزیدی حق ندارد آب دهان خود را بر زمین بریزد، زیرا این عمل اهانت به طاووس ملک است. نام شیطان یعنی ملک طاووس جایز نیست برده شود، یا اسمی شبیه به آن مانند کلمة شیطان، قیطان، شر و شط و شبیه اینها و نیز لفظ ملعون یا لعنت را هم نباید بر زبان بیاورند.[21]
نقد و تحلیل :
زمینههای پیدایش شیطان گرایی را به صورت اختصار در عوامل زیر میتوان جستجو کرد:
1. پس از رنسانس و برداشته شدن سختگیریهای افراطی و متعصبانه ارباب کلیسا، ناهنجاریهای متعددی فراهم آمد به ویژه گرایش به شیطان پرستی عملاً نوعی نه گفتن و کنار گذاشتن رویکرد کلیسا محوری در طول قرون وسطا بوده است. و لذا میبینیم مقدسات مسیحیان پسوند شیطانی میگیرند. مانند انجیل و کلیسای شیطانی.
2. تلاش برای جایگزینی اومانیسم و نگرشهای تجربه گرایانه را نیز نمیتوان نادیده گرفت، زیرا محوریت دادن به انسان و امیال و لذات او تنها از راه دینهای خواسته و ساخته بشری ممکن خواهد بود و شیطانگرایی بهترین جلوه برای بازگشت به سیاهیها و تاریکیها است.
3. رهبری یهودیان به ویژه صهیونیسم نیز در پیدایش و گسترش این فرقه چشمگیر و آشکار است هم از نظر تاریخی و تبارشناسى،شیطانیسم قدیمی و مدرن ریشه در دین یهود دارد و هم از نظر سیاسی و اجتماعی امروزه یهودیت با ابزار و امکانات گسترده به ویژه از طریق دنیای کتاب و سینما تلاش در ترویج همه جانبه این فرقه دارد.
افزون بر اینکه سنخیت میان عرفان یهود یعنی کابالا با پدیده شیطانگرایی به وضوح مشهود است که اشتراک در نمادها مانند پنتاگرام یا ستاره پنجپر یکی از نمونههای روشن آن است.
4. استفاده از شور و انگیزه جوانان به ویژه در کشورهای مسلمان از دیگر مؤلفههای فراگیری این گرایش است. فعالیتها از طریق پارتیهای شبانه، گروههای موسیقی و میهمانیهای دوستانه آغاز میگردد در ادامه با تبلیغ نمادها و مشخصههای ظاهری و در نهایت زمینه آشنایی آنها با اندیشهها و رویکردهای شیطانی را فراهم میکنند، که نمونهای از فعالیتهای داخلی آنان در شبکه سوم سیما تحت عنوان برنامه شوک پخش گردید.
5. علاوه بر موارد پیش گفته که میتوان آنها را عوامل خارجی در ترویج شیطانگرایی نام نهاد، عدم اطلاع کافی از عرفان حقیقی و اسلامی نیز آسیب دیگر پیدایش تمام نحلههای نوپدید است.
از این رو میتوان گفت علاوه بر اینکه دستگاههای تبلیغی و فرهنگی کشور موظف به تبیین ماهیت شوم پدیده شیطانگرایی و عرفانهای نوظهورند باید خود را ملزم به ارائه و ترویج جلوههای زیبا و فطرت طلب عرفان اسلامی نمایند که این از طریق تدوین آثار و نوشتههای روان، دلنشین و قابل فهم عموم و تهیه فیلمهای کوتاه و بلند و راهاندازی سایت و وبلاگهای اینترنتی و برگزاری جلسات در فضاهای علمی به ویژه جهت دانشجویان و جوانان امکانپذیر است.
نتیجه آنکه در اسلام شریعت، طریقت و حقیقت ارکان اساسی حرکت و کمال بشری به حساب میآیند که نادیده انگاشتن هر کدام از آنها باعث خلل در رسیدن به مقصود میگردد. همان چیزی که خلأ آن به ویژه شریعتزدایی در مکاتب وارداتی به وضوح دیده میشود، به قول مولانا، شریعت چراغ، طریقت راه و حقیقت مقصد است و به قول شبستری در گلشن راز:
شریعت پوست، مغز آمد حقیقت
میان این و آن باشد طریقت
خلل در راه سالک نقض مغز است
چو مغزش پخته بیپوست نغز است
سوتیترها :
میتوان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد.در زمانهای قدیم انسانها در برابر هر چیزی که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسلیم میشدند و سجده میکردند.
عمدهترین اعتقادات شیطان پرستان از این قرار است: خدایی در این نوع شیطان پرستی نیست و جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد.
شیطان پرستی رایج و وارداتی غیر از شیطان پرستی بومی ساکن در مناطق کردنشین عراق و ایران است،این فرقه که یزیدیه نیز نام دارد، پیشینه آن به پیش از ورود اسلام به ایران باز میگردد، و تحت تأثیر ادیان زرتشتی و مانوی قرار گرفته است و عقاید مهرپرستانه و ثنویت زرتشتی بر آن تأثیر داشتهاند.
ایده متال بازگشت به تاریکی (یعنی محور اصلی تفکرات شیطان پرستی )، بی رحمى، تجاوزات جنسى، فحاشى،هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی آن است.
طرفداران شیطانپرستی از نظر ظاهری با گردنبندهای اسکلتی، موهای بلند یا سر طاس و انگشترهای تیغ دار دیده میشوند.اکثراً ابروهایشان را میتراشند یا به سمت بالا طراحی میکنند، رنگ آرایششان اغلب مشکى، بنفش و قرمز تند است، پوست بدنشان را با اشکالی مانند جمجمه و نمادهای مخصوص شیطان پرستیها خال کوبی میکنند، لباسهایشان معمولا گشاد و به رنگ مشکی و قرمز میباشد، چکمههای چرمی ساق بلند که اغلب با فلز تزئین شده است، میپوشند.
پینوشتها:
[1] . نکته قابل توجه این که این نوشتار بیشتر ناظر بر مباحث اجتماعی شیطان پرستی و تکیه بر روشنگری و دغدغه مندی تدوین شده است، نه مباحث علمی و ریشه شناسی پژوهشی، که خود در مجال و مقال دیگری باید پی گرفته شود.ولذا سعی شده بیشتر از آثاری با ویژگیهای فوق استفاده گردد.
[2] . ر.ک: تاریخ جادوگری، ایرج گلسرخی،ص333-341
[3] . همان،ص342
[4] . ر.ک: قبیله حیله، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ویژه نامه روز نامه ی جام جم با عنوان کژ راهه.
[5] . مباحث مربوط به شیطان پرستی لاوایی در معدود آثار موجود اشاره شده است، به ویژه رجوع شود به : مقاله جامعه شناسی شیطان پرستی، مریم سعادتی، نشریه اینترنتی جامعه شناسی ایران.
[6] . ر.ک: تبار شناسی شیطان پرستی در باورهای یهود، حمید رضا مظاهری سیف،نشریه اندیشه نوین دینی بهار 1386 و سایت تبیان.
[7] . با توجه به اهمیت نمادها واصراری که پیروان این فرقه عامدانه یا جاهلانه بر استفاده از آنها دارند، در این نوشتار سعی شده است در حد امکان به صورت مختصر وگویا مورد بحث قرار گیرند،اما جهت بررسی تفصیلی لازم است به منابع مربوط به اسطوره وجادو شناسی مراجعه نمود.
[8] . ر.ک: اسطورههای مصری،جرجهارت، عباس مخبر. تهران، نشر مرکز1374، ص26-34،ویژه نامه کژ راهه( تاملی در عرفانها و شبه عرفانهای دروغین) روزنامة جام جم اسفند، 1386، صص24-25.
[9] . ر.ک: شیطان در موسیقی غرب، بابک توسلی، نشریه نگاه تازه،شماره سوم و چهارم،صفحه147. قبیله حیله، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،ویژه نامه ماه مبارک رمضان 1429ق(1378ش).
[10] . جهت آشنایی با وضعیت فریبنده دنیای فیلم وسینما در اشاعه تفکرات انحرافی رجوع شود به مجله پویا، شماره 6، ویژه عارف نمایان، زمستان 1386.
[11] . ر.ک: قبیله حیله، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،ویژه نامه ماه مبارک رمضان 1429ق( 1378ش).
[12] . عهد عتیق، سفر پیدایش، باب دوم ایه 16و17وفصل سوم ایات 1- 8 و23.
[13] . مسیحیت چیست؟، ویلیام میلر،ص16،به نقل از تفسیر نمونه ج6، ص122.
[14] . متی، باب 4 ایات 1-12،لوقا، باب4،ایات 1-16، نامه پولس به افسسیان، باب 6، ایات 11-20و نامه اول پطرس حواری، ایات 8-9.
[15] . مسیحیان معتقدند خدا دو عهد باانسانهابسته است، یکی عهد قدیم که انسان بر شریعت الهی گردن نهد که ابتدا با حضرت ابراهیم وسپس در زمان حضرت موسی تجدید وتحکیم شد وعهد جدیدکه پیمان برسر محبت خداوعیسی مسیح است.( سلیمانى، کتاب مقدس صص28- 33) .
[16] . ر.ک: مجموعه آثار، ج2،ص29.
[17] . علاوه بر این که به نظر استاد مطهری همین برداشت است که تاریخ اروپا را در هزار و پانصد سال گذشته به دو عصر ایمان و علم تقسیم نمود و علم و ایمان را در مقابل یکدیگر قرار داد. (همان)
[18] . ر.ک: مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانی، ذیل واژه شطن.
[19] . سفینه البحار، ج1، ص99
[20] . ر. ک: پرتوی از قرآن، ایت الله طالقانی، ج6، ص150.
[21] . ر.ک: یزیدیان یا شیطان پرستان،محمد التونجی،ترجمه احسان مقدس،تهران، عطایی.
* * *
پدیدآورنده: مسلم محمدى
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید