در پیکر مادر، یک کارخانه شیمیائی اتوماتیک موجود است که خون را به صورت یک غذای بسیار لطیف و سودمند و گوارا تبدیل می کند، که برای تغذیه نوزاد و دستگاه گوارش وی، مناسب باشد. فرآورده پردازش این کارخانه را شیر نامند. شیر در مخزنی به نام پستان جمع می شود و از نوک پستان به وسیله مکیدن نوزاد بیرون می آید و جزء بدن وی می شود. اندازه حجم نوک پستان، با اندازه دهان بچه، تناسب دارد. نوک پستان، دارای سوراخهای بسیار ریزی می باشد که بوسیله مک زدن نوزاد باز شده و به طور معمول خودبخود بسته می گردد تا شیر بیهوده هدر نگردد. پس از آنکه جنین در رحم مادر قدم گذارد، کارخانه شیرسازی، سر از خواب خرگوشی بر می دارد و کم کم شروع بکار می کند، هر چه جنین رشد کند، فعالیت این کارخانه رو به افزایش می رود تا در وقت ولادت شیری که با مزاج نوزاد سازگار باشد، آماده باشد. پس از ولادت هر چه کودک بزرگتر شود و دستگاه گوارش وی نیرومندتر گردد، این کارخانه تغییراتی در محصول خود می دهد. از این رو پزشکان می گویند: شیر دادن نوزاد را با شیر زنی که مدتی است وضع حمل کرده صلاح نیست.
چه کسی کارخانه شیرسازی را در پیکر زن قرار داده و در پیکر مرد، قرار نداده است؟چه کسی این کارخانه را در وقت بارداری، بکار می اندازد؟ دستگاهی که سالها خوابیده بود؟ آیا این کارخانه برای بکار افتادن نیاز به سرویس کردن نداشت؟کدام متخصص آن را سرویس کرد؟ چه کسی مخزن شیر را در بالاتنه زن آن هم پیش رو قرار داد؟ چه کسی حجم نوک پستان را با دهان نوزاد متناسب ساخت؟ چه کسی در محصول این کارخانه بر حسب رشد کودک تغییر می دهد؟ هر چه باشد این ها نشانه دانش بی پایان و قدرت بی پایان و حکمت بی پایان و رحمت بی پایان آن کس می باشد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید