دانشمندان گفته اند که این تارها آنقدر نازک است که هر کدام از 4هزار تار بوجود آمده است. این تارها به اندازه ای سبک و کم وزن است که 213 گرم آن، از پاریس به نیویورک میرسد و یک کیلو و 250 گرمش، زمین را دور میزند. کارتونک از این تارها خانه می سازد. شاخه درختی را به شاخه دیگر اتصال می دهد سیم تلگرافی شکار قرار می دهد. وی تارها را به موادی صمغی آلوده می کند تا چسبندگی پیدا کند و خانه ای محکم از آن درست شود یا دامی چسبنده برای شکار باشد که نتواند از آن بگریزد. خانه کارتونک، از دو اثر و مثلثات و زوایا تشکیل شده است. کارتونک تارها را با نظم و حساب معینی به هم وصل می کند و بدون آلات و ابراز این اشکال هندسی منظم را به وجود می آورد.
کارتونک بدون آنکه با چشم خود نگاه کند، تارها را بوسیله پاهایش می تند و خانه خود را بنا می کند. وی در ساختن این اشکال هندسی نه پرگار تحت اختیار دارد و نه صفحه نقاله. کارتونه درآغاز، نقطه ای را مرکز قرار می دهد. سپس دائره هائی بر گرد آن ترسیم می کند. مثلث هائی را که ترسیم می کند، متساوی الساقین می باشند فواصل این تارها، با حساب دقیق، همه متساوی هستند. هرگاه قسمتی از خانه آسیبی ببیند، فورا آن را مرمت می کند.
آیا کارتونک این دستگاه شیمیائی را از کجا آورده است که مواد غذائی را به تار تبدیل می کند؟ چه کسی به وی آن را بخشیده است؟ به راه انداختن این دستگاه و بهره برداری از آن را، کارتونک از که آموخته است؟ خانه سازی را از که تعلیم گرفته است؟ دائره و مثلث را چه کسی به وی یاد داده است؟ به یقین ماده از این تعلیمات عاجز است. چنانچه بشر که ماده تکامل یافته است از تعلیم دادن به یک کارتونک عاجز است تا چه رسد به همه کارتونک ها. این تعلیمات را کسی به کارتونک داده است که علمش فوق علم بشر است قدرتش فوق قدرت بشر است. او میداند به چه زبانی به کارتونک تعلیم دهد و قدرت اجرای تعلیمات خود را نیز به کارتونک می دهد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید