سياستمدار بر جسته اي ، وقتي نامزد اداره مهم شهرداري بود ، به سه سياه پوست آفريقايي رسيد و گفت که او به کسي که بهترين دليل را براي جمهوري خواه شدن ارائه کند يک بوقلمون چاق مي دهد . نفر اول گفت : « من جمهوري خواه را کسي مي دانم که به ما سياهان آزادي مي دهد.»
سياستمدار گفت : « بسيار خوب، پيتر . بيل، حالا مي خواهم دليل تو را بشنوم .» بيل گفت : « خوب ، من جمهوري خواه را کسي مي دانم که براي ما احترام قائل است .» سياستمدار فرياد کشيد : « بسيار خوب ، حالا سام ، تو چه داري بگويي ؟»سام در حالي که داشت سرش را مي خاراند و اين پا و آن پا مي کرد ،گفت : « آقاي رئيس ، من جمهوري خواهم به خاطر اين که آن بو قلمون را مي خواهم !»
نکته : بسياري از انسانها از روي ترس يا طمع عقايد خودشان را ابراز مي کنند ، نه از روي آگاهي يا عشق .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید