در گذشته، این مسأله فقط در میان فلاسفه و در کتب فلسفی مورد بحث و گفتگو واقع می شد ولی در زمان ما به میان همه طبقات کشیده شده است، کمتر کسی را می توان یافت که لااقل در ذهن خود و برای خود این مسأله را طرح نکند. فلاسفه الهی از این دیدگاه بحث می کردند که اگر بنا شود همه مردمی که از دین خارجند اهل شقاء و عذاب الهی باشند لازم می آید که در نظام هستی غلبه با شر و قسر باشد، در حالی که این مطلب از اصول قاطع و مسلم است که اصالت و غلبه برای سعادتها و خیرهاست نه برای بدبختیها و شرور.
بشر، گل سرسبد آفرینش است، همه چیز دیگر برای خاطر او ( البته به مفهوم صحیحی که حکیمان از این مطلب درک می کنند نه به مفهومی که معمولا کوته نظران می اندیشند ) خلق شده است. اگر بنا باشد که بشر خودش برای دوزخ آفریده شده باشد یعنی مال اکثریت انسانها دوزخ باشد پس باید اعتراف کرد که خشم خدا بر رحمتش می چربد، زیرا اکثریت مردم از دین حق بیگانه هستند، تازه آنها هم که به دین حق مشرفند، از لحاظ عمل دچار ضلالت و انحرافند. این بود طرح بحث در نزد فیلسوفان.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید