حتما شما هم زنان و مردان جوانی را دیده اید که به علت های مختلف از ازدواج خود پشیمان هستند یا این که دوران مجردی را به زندگی زناشویی ترجیح می دهند. بعضی ها به دلایلی مانند، کم سن و سال بودن هنگام ازدواج، اجبار والدین، تنهایی، نداشتن تجربه و آگاهی کافی از زندگی زناشویی و اختلاف های پدر و مادر تن به ازدواج داده اند و آن را ناموفق می پندارند و آرزو دارند به گونه ای از شر آن خلاص شوند.
درست است که در ازدواج های ناموفق معمولا اشتباه هایی وجود داشته و بعضی توافق ها نسنجیده صورت گرفته یا به طور کل آن وصلت از پایه اشتباه بوده است اما به هرحال آن وصلت انجام شده است و بهتر است بعد از اشتباه بزرگی (ازدواج نامناسب) که رخ داده است با تامل و درایت بیشتری نسبت به حل ادامه موضوع اقدام شود.
شاید در برخی از زندگی ها طلاق آخرین و بهترین راه باشد اما راه های متفاوتی وجود دارد که می تواند پایه های سست یک زندگی مشترک را تنومند نموده و طول عمر آن را به سال های متمادی افزایش دهد. اغلب مشکلات زندگی زوج های جوان به علت عدم تجربه و اطلاعات کافی از نحوه کنترل زندگی مشترک می باشد و این که دختر و پسر جوان نیاموخته اند چگونه همسرداری کنند و چگونه بر مشکلات پیش آمده غالب شوند یا چگونه ایجاد علاقه کنند!
برای هر کاری "داشتن تجربه" و "راهنمایی شدن" مهم ترین ملزوماتی است که موجب رسیدن به نتایج مطلوب در آن کار می شود و عدم آگاهی و نداشتن راهنمای مناسب هم متقابلا بزرگ ترین ضربه ای است که می توان بر پیکره اهداف خود وارد کرد.
اختلاف های احتمالی
- بعضی از زوج های جوان بعد از ازدواج متوجه می شوند که به یکدیگر علاقه ندارند یا با روشن شدن مسایل خاصی و پیش آمدن مشکلاتی علاقه آن ها نسبت به یکدیگر از بین رفته است.
- به دلایل مختلف اقتصادی و اجتماعی و ... زن و مرد از باهم بودن خسته شده اند و زندگی مجردی را به زندگی مشترکشان ترجیح می دهند.
- زن و مرد با یکدیگر تفاهم ندارند و سلایق و عقاید آن ها در اغلب زمینه ها متفاوت است.
- زن و مرد با یکدیگر بد رفتارند و پرده حیا و عفت کلام بین آن ها از بین رفته است.
- فرد دیگری را مناسب زندگی خود می دانند و ته دل از وصلت صورت گرفته رضایت ندارند.
- طرف مقابل را همسطح خود نمی دانند و از ادامه زندگی با او بیزارند.
- توان حل مشکلات پیش آمده را ندارند و احساس می کنند که با طرف مقابل تناسب فکری در رفع مشکلات را ندارند.
- تصور می کنند مشکلاتی که در زندگی زناشویی آن ها وجود دارد به هیچ عنوان حل شدنی نیست و امکان رسیدن به نتیجه دوطرفه وجود ندارد.
راه حل های پیشنهادی
- اولین و بهترین راه مشاوره است، زوج های ایرانی معمولا میانه خوبی با مشاوره ندارند. برداشت ما از مشاوران خانواده به طور کل اشتباه است و آن ها را تنها به چشم افرادی می بینیم که قصد خالی کردن جیب ما را دارند و توانایی حل مشکلات را هم ندارند اما واقعیت این است که مشاور باتجربه و متخصص، حکم یک راهنمای مناسب و کوله باری از تجربه را دارد که مشکلات پیش آمده را چنان نرم و کم رنگ می کند که دیگر جای هیچ اختلافی باقی نمی ماند. او شیوه رویارویی و رفع مشکلات زوج ها را به آن ها می آموزد و دید و برداشت ذهنیشان را آن طور که پسندیده است تغییر می دهد و شکل می بخشد.
یک مشاور دلسوز و توانمند می تواند راه و رسم و قوانین زندگی زناشویی را به مردان و زنان بیاموزد و ایراد و اشکال های رفتاری و کرداری آن ها را در زمینه های مختلف گوشزد و کند و برای تغییر آن ها برنامه ریزی کند.
- با یکدیگر واضح و صریح صحبت کنید، ناراحتی های خود را صریح و گویا به همسرتان بگویید، هرآن چه شمارا ناراحت و عصبانی کرده است را در کمال آرامش و متانت برایش بیان کنید، خواسته ها و توقعات خود را دقیق و جز به جز برایش شرح دهید. در مقابل به گونه ای انعطاف پذیر باشید و انتقادپذیرانه برخورد کنید تا او هم بتواند به راحتی مشکلات و خواسته هایش را بیان کند. درشناخت یکدیگر کوشا باشید و به همدیگر در این زمینه کمک کنید.
- وقت بیشتری را با هم بگذرانید، بعضی از زوج های جوان آن قدر از یکدیگر فاصله گرفته اند که دیگر علاقه ای نسبت به هم احساس نمی کنند، تنها به تفریح و میهمانی می روند و در خانه کم تر با یکدیگر صحبت می کنند.
یک زوج ایده آل باید همه جا و هرلحظه از حال یکدیگر با خبر باشند و از حداکثر زمان برای با هم بودن استفاده کنند و بیشتر به گفتگو بپردازند، شوخی کنند، آشپزی کنند با هم مطالعه کنند یا به هر کار مشترکی که هر دو علاقه دارند مشغول شوند. مهم این است که در کنار یکدیگر لحظات خوشی داشته باشند زیرا در کنار هم بودن علاقه ایجاد می کند، محبت را بیشتر می کند و زن و مرد می توانند بیشتر با یکدیگر تعامل داشته باشند. البته باید یادآور شد که ارتباط ها باید بر مبنای محبت ورزی، فداکاری و ابراز علاقه باشد نه دعوا و جرو بحث.
- به ورزش و بازی های مورد علاقه یکدیگر بپردازید، لحظات خوش و به یاد ماندنی زندگی مشترکتان را بیشتر کنید. میهمانی بدهید، ورزش کنید و هر کاری که موجب طراوت و شادابی هر دوی شما می شود را دونفری انجام دهید.
- به صورت طنز با یکدیگر صحبت کنید، شوخ طبع باشید و از جملات و کلمات طنز حداکثر استفاده را بکنید. مواظب باشید که شوخی ها و جملاتتان تحقیرکننده و توهین آمیز نباشد!
- با یکدیگر با احترام و ادب رفتار کنید، فحش و ناسزا ندهید و از گفتن کلمات ناشایست بپرهیزید. با عصبانیت و تندخویی بایکدیگر رفتار نکنید و سعی کنید رفتارتان محبت آمیز و سخنانتان همراه با مهربانی و خوش رویی باشد.
- از جملات "دوستت دارم"، "تو بهترین فرد زندگی من هستی" و جملات مشابه به موقع و هنگام انتظار استفاده کنید.
- اشتباه های خود را بپذیرید و به موقع از همسرتان عذرخواهی کنید.
- هرگاه از همسرتان انتقاد می کنید از کارهای خوب او تعریف کنید، اما به گونه ای این کار را بکنید که برایش مشتبه نشود قصد فریبش را دارید!
- با خانواده همسرتان رفتار خوب و متعادلی در پیش بگیرید، یادتان نرود که خانواده همسر شما خانواده دوم خود شما می باشند.
- پشت سر همسرتان و خانواده او نزد دیگران بدگویی نکنید، بهتر است اگر مشکلی دارید با خود آن ها در میان بگذارید.
- همسرتان را به شیوه های مختلف غافلگیر کنید، برای مثال، قبل از آمدن او به خانه، مقدمات یک جشن با شکوه (دونفره یا همراه با فرزندان) را فراهم کنید و غذا و موزیک یا فیلم مورد علاقه همسرتان را تهیه کنید و سپس به او تماس بگیرید و بگویید که کمی کسالت دارید و در خانه استراحت می کنید، هنگامی که وی وارد خانه شد با روی خوش به پیشوازش بروید و به گونه ای جذاب و متنوع از او استقبال کنید سپس جشن با شکوهتان را آغاز نمایید.
- رفتارهایی که همسرتان را آزار می دهد ترک کنید یا به گونه ای انجام دهید که احساسات او کم تر تحریک شود.
- بر سر اختلاف هایتان توافق کنید، سعی کنید با صحبت و گفتگوی منطقی و عاقلانه، بر سر هر موضوعی که با هم اختلاف دارید به نقطه مشترکی برسید که هر دو احساس رضایت کنید. با کمی انعطاف و ازخود گذشتگی دوطرفه می شود بر سر اختلافات عمیق به توافق رسید. سپس از آن زمان به بعد به شیوه توافقی رفتار کنید.
- سخت گیری نکنید و تعصب خشک نداشته باشید، مشکلات را جدی نگیرید و به طور کل با مسایل سخت گیرانه برخورد نکنید، نا امیدانه با همسرتان صحبت نکنید و به او نگویید که "نمی توانی" یا "نمی شود!"
- در مشکلات یکدیگر شریک باشید، مشکل همسر شما، مشکل شما هم هست حتی اگر مربوط به خانواده وی باشد بازهم شما موظفید تا از هر کمکی دریغ نکنید. نسبت به موفقیت و شکست های همسرتان حساسیت و واکنش صحیح نشان دهید و در مواقع ناراحتی وضعیت او را درک کنید و دلجویی نمایید.
- از همسرتان توقع بیش از حد نداشته باشید، مخصوصا از نظر اقتصادی همسرتان را در تنگنا قرار ندهید. حد و مرز خواسته هایتان را متناسب با روحیه او مشخص کنید تا ناخودآگاه به وی آزار نرسانید!
- برای انجام کارها از او رخست بجویید، همسر شما شریک زندگی شماست و شایسته است هنگام اتخاذ تصمیماتی که زندگی او را تحت تاثیر قرار می دهد با وی مشورت کنید و نظرش را جلب کنید.
- آموخته های خود را به همسرتان آموزش دهید و سعی کنید سطح علمی، اجتماعی و شخصیتی او را همواره پا به پای خودتان رشد دهید.
- نگذارید نقش شما در زندگی همسرتان و نقش همسرتان در زندگی شما کم رنگ شود، همواره در زندگی مشترک تاثیرگذار باشید و نقش همسری خود را ایفا کنیدو نگذارید همسرتان احساس کند که در زندگی شما نقش و مسئولیتی ندارد.
‹همین نکات ریز و پیش پا افتاده هستند که با رعایت آن ها می توان سختی های زندگی مشترک را به دورانی باشکوه و لذت بخش تبدیل کرد.›.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید