[418]
به عقیده بعضی حجاب و خانه نشینی زن ریشه روانی دارد. زن از ابتدا در خود نسبت به مرد احساس حقارت می کرده است از دو جهت: یکی احساس نقص عضوی نسبت به مرد، دیگری خونروی ماهانه و حین زایمان و حین ازاله بکارت.
اینکه عادت ماهانه نوعی پلیدی و نقص است، فکری است که از قدیم در میان بشر وجود داشته است و به همین دلیل زنان در ایام عادت مانند یک شی ء پلید درگوشه ای محبوس بوده اند و از آنها دوری و اجتناب می شده است.
شاید به همین علت است که از پیغمبر اکرم درباره این عادت سؤال شد. ولی آیه ای که در پاسخ این سؤال نازل شد این نبود که حیض پلیدی است و زن حائض پلیداست و با او معاشرت نکنید، پاسخ رسید که نوعی بیماری تن است و در حین آن بیماری از همخوابگی احتراز کنید (نه از معاشرت) :
یسئلونک عن المحیض قل هو اذی فاعتزلوا النساء فی المحیض(17).
از تو درباره حیض سؤال می کنند. بگو نوعی بیماری است، در حال این بیماری با
[419]
زنان نزدیکی نکنید.
قرآن این حال را فقط نوعی بیماری مانند سایر بیماریها خواند و هرگونه پلیدی را از آن سلب کرد.
در سنن ابو داود جلد اول صفحه 499 در شان نزول این آیه می نویسد:
«انس بن مالک گفت عادت یهود این بود که همینکه زنی از آنها حائض می شد او رااز خانه بیرون می کردند، نه با او غذا می خوردند و نه از ظرف او آب می آشامیدند ونه با او در یک اتاق می زیستند. لهذا از رسول خدا در این باره سؤال شد و این آیه نازل گشت. رسول خدا از دوری گزیدن از آنها منع کرد و فرمود جز همبستری هیچ ممنوعیت دیگری ندارند.»
از نظر اسلام زن حائض حکم یک انسان به اصطلاح «محدث» را یعنی انسان فاقد وضو و غسل را دارد که در آن حال از نماز و روزه محروم است.
هر موجب «حدث» نوعی پلیدی است که با «طهارت» یعنی وضو یا غسل مرتفع می گردد. بدین معنی حیض را نیز می توانیم مانند جنابت، خواب، بول و غیره پلیدی بدانیم. ولی این نوع پلیدی اولا اختصاص به زن ندارد و ثانیا با غسل یا وضو مرتفع می گردد.
در میان یهودیان و زردشتیان با زن حائض مانند یک شی ء پلید رفتار می شده است و این جهت، هم در زن و هم در مرد این فکر را به وجود آورده که زن موجودپست و پلیدی است، و مخصوصا خود زن در آن حالت احساس شرم و نقص می کرده خود را مخفی می ساخته است.
قبلا از ویل دورانت نقل کرده ایم که گفت:
«پس از داریوش مقام زن مخصوصا در میان طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود راحفظ کردند. ولی در مورد زنان دیگر گوشه نشینی زمان حیض که برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگانی اجتماعی ایشان را فرا گرفت.»
[420]
و هم او می گوید:
«نخستین مرتبه که زن حیا و شرم را احساس کرد آن وقت بود که فهمید در هنگام حیض نزدیک شدن او با مرد ممنوع است.»
درباره اینکه زن ابتدا در خود احساس نقص می کرده است و سبب شده که هم خود او و هم مرد او را موجود پست بشمارد سخنان زیادی گفته شده است. خواه آن سخنان درست باشد و خواه نادرست، با فلسفه اسلام درباره زن و پوشیدگی زن رابطه ای ندارد. اسلام نه حیض را موجب پستی و حقارت زن می داند و نه پوشیدگی رابه خاطر پستی و حقارت زن عنوان کرده است، بلکه منظورهای دیگری داشته است، چنانکه بعدا خواهیم گفت.
17 - بقره/ 222
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید