الف. آيا در مسأله ي بقاي بر تقليد از مجتهد ميّت، رجوع به مجتهد حيّ اعلم لازم است؟
ب. بقاي بر تقليد از ميّت چه حكمي دارد؟
ج. دختري كه يك الي سه ماه قبل از فوت حضرت امام خميني(ره) 9 سال قمري او تمام شده است، آيا مي تواند از ايشان تقليد نمايد؟
حضرت آيةالله بهجت؛ الف. بلى؛ مقلّد در بقاي بر تقليد از ميت، بايد طبق نظر مجتهد زنده عمل نمايد.
ب. در مسايلي كه به فتواي مجتهد ميت عمل كرده، مي تواند باقي بماند و درفرض اعلميّت ميّت واجب است. و در مسايلي كه عمل نكرده بايد از مجتهد زنده تقليد كند.
اگر مجتهد زنده بعداً اعلم شد، واجب است در تمامي مسايل به او عدول نمايد. و اگر مسايلي را از مجتهد ميت ياد گرفته و بنا داشته عمل كند، چنانچه عمل نكرده يا شك در عمل كردن دارد (در صورت بقاي بر تقليد ميت) نمي تواند در آن مسايل بر تقليد باقي بماند هر چند مجتهد ميت اعلم باشد.
اگر مسايلي را از مجتهد ميّت ياد گرفته و بنا داشته عمل كند، چنانچه عمل نكرده، يا شك در عمل كردن دارد (در صورت بقا بر تقليد ميّت) نميتواند در آن مسايل بر تقليد باقي بماند، هر چند مجتهد ميّت اعلم باشد.
حضرت آيةالله خامنه اى؛ الف. درجواز بقا بر تقليد ميت، درصورتي كه مورد اتفاق فقها باشد، اجازه از اعلم واجب نيست.
ب. بقا بر تقليد از ميت در همه ي مسايل حتي در مسايلي كه تاكنون مكلّف به آن ها عمل نكرده است، جايز و مجزي است، ولي سزاوار است كه احتياط در بقا بر تقليد ميت اعلم ترك نشود.
ج. اگر در زمان حيات آن حضرت از ايشان، ولو در بعض مسايل تقليد ننموده، نمي تواند تقليد كند.
حضرت آيةالله سيستانى؛ الف. بلى؛ بايد براي بقا بر تقليد ميت، به مجتهد حيّ اعلم رجوع نمايد.
ب. اگر مجتهد ميت، اعلم از مجتهد زنده باشد بايدـ با علم به اختلاف در مسايل محل ابتلا ولو اجمالاًـ بر تقليد او باقي بماند و چنانچه مجتهد زنده اعلم از او باشد بايد به مجتهد زنده رجوع كند. و اگر اعلميتي در ميان آن ها معلوم نشود، يا مساوي باشند، مخيّر است عمل خود را با فتواي هر كدام تطبيق نمايد، مگر در موارد علم اجمالي يا قيام حجّت اجمالي بر تكليف ـ مانند موارد اختلاف در قصر و تمام ـ كه بنا براحتياط واجب بايد رعايت هر دو فتوا را بنمايد.
ج. اگر مميز بوده و تقليد كرده تا اعلميت حي ثابت نشده، بايد باقي باشد.
حضرت آيةالله صافي گلپايگانى؛ الف. بلى؛ در مسأله ي بقاي بر تقليد ميت، لازم است به حيّ اعلم مراجعه شود. بلى چنانچه همه ي فقها در خصوص مسأله و حدود و خصوصيات آن، نظر متفق داشته باشند، رجوع به حيّ اعلم در اين مورد لازم نيست.
ب. اگر مجتهدي كه انسان از او تقليد مي كند، از دنيا برود، بايد از مجتهد زنده تقليد كند، و كسي كه در مسأله اي به فتواي مجتهدي عمل كرده، يا آن را ياد گرفته و ملتزم به عمل آن شده باشد، اگر بعد از مردن آن مجتهد در آن مسأله به فتواي مجتهد زنده رفتار نكرده باشد، مي تواند در آن مسأله به فتواي مجتهدي كه از دنيا رفته، باقي باشد، بلكه جواز بقا بر تقليد او در ساير مسايل نيز بعيد نيست، ولي اگر مجتهد ميتي كه از او تقليد مي كرده، اعلم از حيّ باشد، بقا بر تقليد او بنابر احتياط، واجب است. چنانچه اگرمجتهد حيّ از ميت اعلم باشد، عدول به حيّ واجب است.
ج. از جواب «ب» روشن مي شود.
حضرت آيةالله شبيري زنجانى؛
ب. بقاء برتقليد مجتهد متوفي درصورتي كه اعلم از احياي باشد، واجب است و در صورت تساوي جايز ميباشد. و در صورت تساوى،اگر به فتواي مجتهد متوفي عمل كرده باشد،لازم است بر فتواي او باقي بماند واگر عمل نكرده باشد از هر يك از آن ها بخواهد مي تواند تقليد كند و اگر مجتهد زنده اعلم شده باشد،بايد به او مراجعه شود.
ج. مي تواند.
حضرت آيةالله مكارم شيرازى؛ الف. بلى؛ مقلّد در مسأله ي بقاي برتقليدازميت بايد به مجتهد حيّ اعلم رجوع نمايد.
ب. تنها در مسايلي مي تواند باقي بماند كه به آن عمل كرده باشد، و در مسايلي كه عمل نكرده، بايد طبق فتواي مجتهد حيّ عمل كند.
ج. تنها در مسايلي كه در زمان حيات امام راحل(ره) طبق فتواي ايشان عمل كرده، ميتواند باقي باشد و در بقيه، بايد مطابق رساله مرجع تقليد زنده عمل كند.
حضرت آيةالله نوري همدانى؛ الف. بلى؛ مقلّد در مسأله ي بقا بر تقليد ميت بايد از حيّ اعلم تقليد كند.
ب. كسي كه در بعضي از مسايل به فتواي مجتهدي عمل كرده، بعد از مردن آن مجتهد مي تواند در همه ي مسايل از او تقليد كند، مگر اين كه مجتهد زنده اعلم از ميت باشد، كه در اين صورت رجوع به آن زنده واجب است.
ج. از جواب «ب» روشن مي شود.
حضرت آيةالله وحيد خراسانى؛ الف. بلى؛ مقلّد درمسأله ي بقا برتقليد از ميت بايد به مجتهدحيّ اعلم رجوع نمايد.
ب. اگر مجتهدي كه وظيفه ي انسان تقليد از او بوده از دنيا برود،در صورتي كه اعلم بودن مجتهد زنده از ميّت برايش ثابت شود،در مسايل مورد ابتلايي كه علم ـ اگر چه اجمالاً ـ به اختلاف بين ميّت و حيّ دارد، واجب است به حيّ رجوع كند، و در صورتي كه اعلميت مجتهد ميّت برايش ثابت بوده، مادامي كه اعلم بودن مجتهد زنده برايش ثابت نشود، بايد به فتواي مجتهد ميّت عمل كند، چه در زمان حيات او التزام به عمل به فتواي او داشته، يا نداشته باشد، و چه عمل به فتواي اوكرده، يانكرده باشد وچه فتواي او را يادگرفته، يا ياد نگرفته باشد.
ج. از جواب «ب» روشن مي شود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید