* تأثير وضو در اجابت دعا
آيتالله مجتبي تهراني در ادامه صحبت خود اظهار داشت: اما برويم سراغ عوامل ديگري كه به دعا كمك ميكنند؛ در روايات صوم و صلاة بود. ما ميبينيم بعضي از روايات «وضو» را هم مطرح ميكنند. البته نماز بيوضو كه نماز نيست؛ در همه آن روايات بود كه وضو بگير و نماز بخوان. اما صِرفِ خودِ وضو به صورت مستقل و جداي از نماز هم براي دعا كاربرد و نقش دارد. روايت از امام حسن (عليه السلام) است كه حضرت ميفرمودند: «يَا ابْنَ آدَمَ مَنْ مِثلُكَ وَ قَدْ خَلَّى رَبُّكَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَكَ»، اي فرزند آدم، اي پسر آدم، چه كسي مثل تو است؟ و حال آنكه پروردگارت فاصله ميان خودش و تو را برداشته است؛ «مَتَى شِئْتَ أنْ تَدْخُلَ إلَيْهِ تَوَضَّأْتَ وَ قُمْتَ بَيْنَ يَدَيْهِ»، هر وقت خواستي كه به حضور او برسي، وضو ميگيري و در برابر او ميايستي؛ «وَ لَمْ يَجْعَلْ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ حِجَاباً وَ لَا بَوّاباً»؛ بدون اينكه ميان خودش و تو دربان يا حاجبي قرار داده باشد؛ «تَشْكُو إلَيْهِ هُمُومَكَ وَ فَاقَتَكَ وَ تَطْلُبُ مِنْهُ حَوَائِجَكَ وَ تَسْتَعِينُهُ عَلَى أُمُورِكَ». ميآيي و از گرفتاريها و نيازت به او شكوه ميكني و نيازهايت را از او ميخواهي و در كارهايت از او كمك ميجويي.
وي تصريح كرد: اين روايت كه در باب دعا و استجابت دعا است، وضو را به طور مستقل مطرح ميكند. ميفرمايد وضو بگير و در مقابل خدا بايست و هر چه ميخواهد دل تنگت بگو! گرفتاريهايت را بگو! هر چه هست را بگو! آن چيزهايي را هم كه ميخواهي، همه را به او بگو! هيچ حجابي هم در كار نيست. حضرت فرمود بوّاب و درباني هم ندارد تا لازم باشد كه اجازه بخواهي؛ بلكه راه باز است.
* وجه مشترك نماز و روزه و وضو
وي بيان داشت: من ميخواهم آن وجه مشترك بين نماز و روزه و وضو را بگويم كه چيست؛ هر سه اينها امور قُربي هستند. نماز اصلاً پيكرهاش كُرنش است و عبادت است؛ روزه، پيكرهاش پرستش است. وضو هم مربوط به خدا است و آن هم همان است. البته وضو با آن دو تفاوتي دارد كه نميخواهم وارد اين مسائل شوم. اما آنچه بين اين سه مشترك است، اين است كه هر سه براي خدا است. نماز را براي خدا ميخوانم؛ روزه را براي خدا ميگيرم؛ وضو را هم براي خدا ميگيرم. پس وجه مشتركشان «خدا» است. او معبود است و اين كارها همه براي او است. اينها همه انسان را به سوي معبودش متوجه ميكند. تو كه ميخواهي دعا كني و از او چيزي بخواهي، بايد توجه تامّ به او داشته باشي. بايد كارهايي بكني كه آن كارها تو را متوجه خدا كند. لذا روايات ما براي قبل از دعا كردن، اين امور عبادي را مطرح ميكنند.
* تأثير «رو به قبله نشستن» در اجابت دعا
آيتالله تهراني افزود: در بعضي از روايات ـگرچه اينها را عامه نقل ميكنندـ اينطور دارد كه رو به قبله بنشين و دعا كن. در يك روايت دارد: «أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَانَ إِذَا جَاءَ مَكَانًا فِي دَارِ يَعْلَى اسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ وَدَعَا». اين يعلَي شخصي بوده كه پيغمبر اكرم(صلّياللهعليهوآلهوسلّم) به خانه او ميرفتند و در جايي رو به قبله مينشستند و بعد شروع ميكردند به دعا كردن. در يك روايت ديگر اينطور آمده است كه: «رَافِعاً يدَيهِ مُسْتَقْبِلاً القِبْلَي يدْعُوا». يعني حضرت دستهايشان را بلند ميكردند و رو به قبله دعا ميفرمودند. البته در اين روايت اينطور دارد كه «إِذَا جَاءَ مَكَانًا فِي دَارِ يَعْلَى»، معلوم ميشود آن خانه در مكّه و نزديك به حرم بوده و حضرت در مكاني مينشستند كه كعبه را ميديدهاند و رو به قبله مينشستند.
* انتقال از خانه به صاحبخانه...
اين استاد اخلاق ادامه داد: چه بسا در اين روايت يك نكته معرفتي هم باشد و آن اين است كه خانه را كه ميديده، منتقل به صاحب خانه ميشده است. زيبايي اين روايت در اين نكته است. انسان خانه را كه ميبيند، منتقل به صاحبخانه ميشود. اينكه حضرت در آن جاي بخصوص خانه و رو به قبله مينشسته، براي همين انتقال از خانه به صاحبخانه بوده است. چون ميخواستند از صاحب اين خانه تقاضا كنند. گفتم تمام اين امور و آدابي را كه ما ميبينيم در باب دعا مطرح ميشود كه قبل از دعا انجام دهيد، در همه آنها همين حقيقت نهفته شده و آن توجه تامّ به معبود است؛ منظور اصلي از همه اين آداب و شرايط، زمينهسازي براي «انقطاع از مخلوق و اتصال به خالق» و توجه تامّ به معبود است. آنچه كارساز است، اين است و اين آداب و شرايط، چهبسا اشاره به همين معنا داشته باشد.
* توسّل به اولياي خدا؛ اكسير اعظم در دعا
وي در ادامه اظهار داشت: مطلبي كه من در گذشته مطرح كردم و الآن فقط تذكري ميدهم براي اينكه وارد توسلم شوم، اين است كه توسل به اولياي خدا، اكسير اعظم است در باب دعا؛ يعني نقش سازندگي آن تا اين حد مهم است. سال گذشته اين بحث را مطرح كردم و گفتم كه اين توسل به دو نحو هم هست كه البته نميخواهم اينجا تكرار كنم. لذا من جلسه گذشته هم عرض كردم كه در وادي اولياي خاصّ خدا چهبسا مسأله به گونه ديگري است و ديگر نيازي به اين عوامل كمكي نيست. مثلاً ممكن است با يك توجّه ولياللهالأعظم همه اين سيرها، به طور سريع انجام شود؛ چه در بحث مقتضي، چه در بحث به فعليت رساندن و چه در بحث سرعت اجابت. اين حقيقت هست و ما هم اين را ميبينيم.
* معناي مصباح الهدي و سفينة النجاة
آيتالله تهراني تصريح كرد: يكي از اموري را كه من ميتوانم به عنوان مثال نقل كنم ـكه واقعاً حسين (عليه السلام) در اين واقعه غوغا كرده و اين حقيقت را عملاً نشان داده استـ ماجراي وهب نصراني و همسرش است. البته حسين (عليه السلام) در جاهاي متعددي همين معنا را نشان داده كه چه دستگيريهايي كه كرده است. اين تعبيري كه از پيغمبر اكرم (صلّياللهعليهوآلهوسلّم) راجع به امام حسين (عليه السلام) وارد شده است، بيجهت نيست؛ «إنَّ الحُسَينَ مِصْبَاحُ الهُدَي وَ سَفِينَةُ النَّجَاة».
امام حسين (عليه السلام) هم «ارائه طريق» و هم «ايصال به مطلوب» ميكند. پيغمبر هر دو مورد را ميگويد. «مصباح الهدي» يعني چراغي روشنيبخش است و راه را از چاه تشخيص ميدهد، اما خودت بايد بروي. معناي «مصباح الهدي» اين است؛ چراغ راهنما است. معناي چراغ راهنما اين است كه او راه را به تو نشان ميدهد، اما خودت بايد راه بروي. ولي «سفينة النجاة» ايصال به مطلوب است. اين همان دستگيريهايي است كه حسين (عليه السلام) ميكند. «سفينة النجاة» يعني قايق نجات است. كار قايق نجات چيست؟ كارش اين است كه تا ميبيند كسي دارد غرق ميشود، دست مياندازد و او را از مهلكه بيرون ميكشد. معناي سفينه نجات همين است. به كسي كه در حال غرق شدن است، نميگويد از آن طرف برو؛ بلكه دستش را ميگيرد و نجاتش ميدهد.
پينوشتها:
1. بحارالأنوار 91 96
2. سوره بقره، آيه 45
3. الكافي 2 507
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید