آيا افراد موفق موهبتي الهي و استعدادي دو برابر داشتند؟ آيا ما داراي استعدادي معمولي و حافظه اي ضعيف بوديم و محکوم به شکست هستيم؟ هرگز چنين نيست!
(يک اراده قوي بر همه چيز غالب مي شود حتي بر زمان)
زماني که پروفسور محمود حسابي در 90سالگي ، و با وجود داشتن شماره عينک بالاي عينک (13/5 نزديک بين)، هر روز به مدت يک ساعت و در طي 38سال مدام سرگرم مطالعه زبان آلماني بودند آيا باز هم مي توان شکست و ناکامي خود را به گردن کمبود استعدادانداخت؟ ميگويند:از ابو علي سينا سوال شد آبا تو براي تقويت حافظه و رشد دانايي خود از تکنيک استفاده کردي يا صاحب استعداد خاصي بودي ؟ او مي گويد:من از تکنيک استفاده کردم وقتي 4 ساله بودم ، استادي براي درس دادن به منزل ما مي آمد.ايشان دو چيزبه من ياد داد:اول آن که به هر بهانه اي و در هر فرصتي مرا نابغه صدا مي زد و مي گفت: نابغه کوچولوي ما چطور است يا نابغه ي ما امروز چه کار خواهد کرد؟و هميشه تصويري از قدرتمندي و شکوه در ذهن من ايجاد مي کرد دوم : به من آموخت هر روز و در هر موقعيتي در حال بازي و شادي هاي کودکانه و در حال استراحت و انجام ديگر کارها مرتب به خود بگويم ،حاقظه من هر روز بهتر و بهتر مي شود تا اين که سر انجام گفتار و رفتار او موثر شد و من احساس مي کردم حافظه اي باور نکردني دارم . آيا به ما کمک شده که تصويري از قدرت و عزت در ما شکل گيرد؟
« نبوغ نتيجه 99% فعاليت و فقط %1 استعداد است.»
در يک تحقيق انجام شده 95 درصد از کودکان در فلصله 3 تا 5 سالگي مورد مطالعه قرار گرفتند از خلاقيت فراوان بهرمند بودند ، وقتي همين بچه ها در نوجواني مورد ارزيابي قرار گرفتند ، تنها پنج در صد از آنها به شدت خلاق ارزيابي قرار شدند. چه اتفاقي براي اين بچه ها مي افتد؟
در مدرسه به آن ها آموزش مي دهند که اگر مي خواهيد براي شما مشکلي پيش نيايد همراه ديگران شويد و با معلم خود سربحث را باز نکنيد و با سوالات زياد حوصله ديگران را سر نبريد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید