در زمينه يادگيري و اساس آن يعني حافظه نظريه ها و مکاتب مختلفي وجود دارد . هر کدام از آنها علاوه بر نکات مفيد و کاربردي داراي نقاط مورد اختلاف بوده و به راحتي نمي توان فهميد که به طور کامل و صد در صد با هم اتفاق نظر ندارند .به عنوان مثال :
در زمينه يادگيري و فعل و انفعال آن و چگونگي فرايند اموختن در موجودات بيش از پانزده نظريه و مکتب وجود دارد . از جمله : نظريه بازتابي پاولف ، نظريه وابسته گرايي ثورندايک . شرطي شدن عامل . شرطي شدن مجاورتي . نظريه يادگيري گشتالت . نظريه رشد شناختي . نظريه انسان گرايي و ... که شايد بحث درباره هر کدام در حوصله اين کتاب نگنجد و کاربرد آنچناني هم براي خوانندگان نداشته باشد . بنابراين سعي کرديم با دقت و حساسيت از ميان تمام بحث هاي مطرح در حوزه روان شناسي نکات مهم و کليدي را شناسايي و اصول و عوامل مهمي را که براي تقويت حافظه و افزايش قدرت يادگيري لازم است . به زبان اختصار و بيان ساده بازگو کنم . قضاوت درباره مکتبهاي مختلف و نظريه هاي گوناگون را به عهده اهل فن و علاقه مندان آن مي گذارم .
نخستين نظريه پردازان حافظه افلاطون و ارسطو بوده اند . ارسطو حافظه را توان نگهداري و به خاطر آوردن را توان يادآوري مي دانست .
مي توان گفت : حافظه توانايي به خاطر سپردن و قدرت به ياد آوردن است . فيزيولوژيستها با نگاه زيستي حافظه را تغيير در هورمونها و انتقال دهنده هاي عصبي و در نهايت ماهيت بيوشميايي سلولهاي مغزي مي دانستند .
به عنوان مثال : آوانگار در تگزاس تعدادي موش صحراي را که به تاريکي علاقه مند بودند مورد آزمايش قرار داد آنها را به وسيله شوک برقي به سمت ديگر قفس که روشن بود مي راند و اين کار را آنقدر تکرار مي کرد که موشها شرطي شدند و به محض قرار گرفتن در نيمه تاريکي قفس به سمت روشن ان حرکت مي کردند سپس اين موشهاي شرطي شده را کشت و شيره مغزي انها را به موش ديگري تزريق کرد او با تعجب مشاهده کرد انها نيز همانند موشهاي قبلي به سمت روشن قفس حرکت مي کنند . اين بدان معني است که يادگيري اثر شيميايي در موشهاي اول ايجاد کرده بود .
گروهي ديگر معتقد بودند هر آنچه ما فراموش مي کنيم در واقع از ذهن پاک نمي شوند بلکه به وسيله ي عناصر ديگر پوشانده مي شوند و امکان دسترسي به ان سخت مي گردد . به طور مثال به وسيله هيبنوتيزم مي توان اطلاعات به ظاهر فراموش شده ي دوران کودکي را به خاطر اورد . به عنوان مثال داستان ان مرد آلماني که پس از تصادف و خوردن ضربه به سرش در بيمارستان در حالتي نيمه هوشيار و به زبان اسلاو صحبت کرده و باعث تعجب همگان شده بود زيرا او نه آشنايي خاصي با اين زبان داشته و نه در آن سرزمين زندگي کرده بود اما سرانجام مشخص شده بود که در دوران کودکي اش دايه اي اسلاو داشته است که به زبان محلي براي او لالايي مي خوانده و آنچه او در حدود 40 سالگي مي گفت تکرار ان اشعار بوده است .
نظريه پردازش اطلاعات
تازه ترين رويکرد با ديدگان روان شناسي يادگيري . روانشناسي خبر پردازي يا همان پردازش اطلاعات است . در تمام طول تاريخ همواره به دنبال الگويي بودند که يادگيري ذهني انسان را با آن مقايسه کنند مثلا : در قرن هفدهم ميلادي ساعت و ديگر ماشينهاي ساده به عنوان الگوي ذهني يادگيري آدمي معرفي مي شدند . زماني که رفتار گرايي و شرطي سازي رويکرد غالب بود . يادگيري انسان با يادگيري حيوانات مقايسه و همان روش ها و فرمول ها درباره او به کار گرفته مي شد . غافل از اين موضوع که شايد به اين روش بتوان اصول کلي يادگيري را تبيين کرد اما اين روشها هرگز در مورد موجود پيچيده اي به نام انسان و رفتارها و واکنشهاي هوشمندانه او کافي نيست . در قرن بيستم بهترين وسيله براي مقايسه کامپيوترها بودند که اطلاعات را دريافت و پردازش کرده و در موقع لزوم ارائه مي دادند .
طبق آخرين نظريات حافظه و فرايند آن به سه قسمت تقسيم شد .
1. حافظه حسي : محرک هاي محيطي مختلف از جمله نور و صدا ابتدا وارد حافظه حسي شده و براي مدت بسيار کوتاهي از 1 تا 3 ثانيه در آنجا مي ماند و اين همان مدت لازم براي انتقال انها به حافظه کوتاه مدت است . در هر لحظه ذهن در معرض ميليون ها محرک حسي قرار دارد . مثلا در حال مطالعه اين کتاب صداهاي مختلف به گوش شما مي رسند چشمان شما مرتب با نور محيط و فاصله شما ب کتاب تحريک مي شوند گيرنه هاي سطح پوست . با لباس شما و محيط در ارتباط بوده و زبري و نرمي آن را دريافت و به مراکز مغزي مخابره مي کنند . اين کار به قدري عادي شده که قبل از اين اشاره حتي سنگين لباسهاي خود را هم بر روي پوست خود احساس نمي کرديد اما اکنون و با توجه هوشيارانه انها را حس مي کنيد . شرط اصلي انتقال اين پيام ها توجه است اگر به آنها توجه نکنيم به سرعت حذف و اطلاعات جديد به جاي ان وارد مي شود اين يکي از شگفتي ها و توانايي هاي مغز است که در صورت نبود ان و به علت تراکم بيش از اندازه ورودي ها و محرک ها مغز به حالت فلج در مي امد . پس نخستين عامل در يادگيري توجه و دقت است .
2. حافظه کوتاه مدت : به طور خلاصه مي توان گفت حافظه کوتاه مدت يا حافظه فعال آن بخشي از حافظه ماست که اطلاعات را مدت کوتاهي 15 تا 0 ثانيه در خود نگهداري مي کند اگر اطلاعات در اين قسمت مورد پردازش قرار گرفته و تکرار شوند به حافظه دراز مدت منتقل مي شوند پس شرط اساسي انتقال به مرحله بعدي در اين مقطع پردازش معنايي و تکرار آنها مي باشد .
شايد اين مطلب کمي ساده به نظر برسد اما در بعضي از کتابهايي که تا کننون مطالعه کردم تمام مفهوم يک کتاب همين مطلب بوده است .
مهمترين فايده حافظه کوتاه مدت رفع نيازهاي آني ماست . وقتي مي خواهيد به دوستي تلفن بزنيد پس از خواندن شماره تلفن از روي دفتر تلفن و يکي دوبار تکرار وقتي که مي خواهيد شماره مذکور را بگيريد . اين اعداد در حافظه کوتاه مدت شما باقي مي ماند و پس از ان خود به خود پاک مي شوند همچنين پس از درک معني و مفهوم يک جمله يا پاراگراف کلمات تشکيل دهنده آن از ياد ما مي روند در مرحله قبلي يعني حافظه کوتاه مدت دو علت عمده براي فراموشي وجود دارد . اول چون حجم آن محدود است و اطلاعات جديد بايد وارد شوند اطلاعات قديمي خود به خود پاک مي شوند که بعه آن در روانشناسي پديده جانشيني مي گويند . دوم حذف خود بخودي بر اثر گذش زمان يا محو اثر که به آن نظريه رد حافظه مي گويند .
3. حافظه بلند مدت : اطلاعات و موادي که در دو مرحله قبلي بر اثر توجه و تکرار از مابقي اطلاعات جدا شده و به اين مرحله رسيدند به خوبي ثبت مي شوند حافظه بلند مدت به فراخور نام خود توان نگهداري اطلاعات را به مدت بسيار طولاني و حتي نامحدود دارد . روانشناسان معتقدند که اطلاعات وارد شده به حافظه دراز مدت هرگز از بين نمي روند و با وجود شرايط مناسب همواره قابل بازيابي و يادآوري هستند . عمده ترين دلايل فراموشي ظاهري در اين بخش را سرکوبي . تداخل اطلاعات و مشکلات بازيابي مي دانند .
جابربن حيان شيمي دان معروف از امام صادق سوال کرد چرا بعضي از مردم حافظه شان ضعيف است . حضرت فرمود : انچه فراموشي مي اورد به کار نيانداختن نيروي حافظه است سپس فرمودند : نيروي حافظه مانند ساير نيروهاي بدن است اگر بخواهد توانمند باشد بايد به کار گرفته شود .
شايد صدها دليل ديگر وجود داشته باشد . که ما را با اين همه ستعداد و توان از دسيابي به هدف فوق باز ميدارد .
تو امپراتوري هستي که خوابيده و در خواب مي بيند گدا شده است لطفا بيدار شو . تو همان امپراتوري
اشو
تست : لطفا کلمات زير و شماره هر کدام را در مدت 100 ثانيه حفظ کنيد .
1.قدرت 2.کيف 3.جعبه 4.قشنگ 5.عشق 6.آبي 7.لوکوموتيو 8.صابون 9.کامپيوتر 10.ستاره 11.شطرنج 12.آهن 13.قضاوت 14.نمکدان 15.فيل 16.خودکار 17.شيشه 18.طلا 19.فلفل 20.عکس
حالا 5 دقيقه استراحت کرده و مشغول کار ديگري شويد سپس سعي کنيد کلمات را با شماره انها به خاطر بياوريد اگر 5 گزينه و کمتر را نوشتيد ناراحت نباشيد چرا که 90 درصد مردم همانند شما هستند . اگر بيش از 5 گزينه را نوشتيد به خود بباليد در هر حال نتيجه اين تست اصلا مهم نيست چرا که به شما قول ميدهم در صورت همراهي و حوصله و با انجام تمرينهاي کتاب پس از مدت کوتاهي موفق به حفظ کردن دها ليست 50 و 100 کلمه اي خواهي شد .
بدون توجه به سن و سالتان بدون توجه به اينکه چگونه تربيت شديد و بدون توجه به اين که کدام مدارج تحصيلي را طي کرديد بدانيد هنوز از امکانات بالقوه خود استفاده نکرده ايد .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید