تدبير ش 47
بدون انواع دانش، اقتدار كشور امكانپذيرنيسترمز پيشرفت يك كشور، يعني آن محور اصلي براي اقتدار يك كشور، پيشرفتِ همراه با اقتدار، علم است. آماج بسياري از توطئههاي امروزي كه عليه جمهوري اسلامي هست، علم و اهل علم و دانشجويان علم و محيط علمي است. اين را توجه داشته باشيد! نگذاريد اين تير طبق آن هدفگيري دشمن، به هدفي كه آنها گرفتهاند، اصابت كند! كار علمي را نگذاريد متوقف بشود! از همة اين حرفهايي كه گفته شد، مهمتر، مسئلة علم و تحقيق و پژوهش است. دنياي غرب ثروتش از ناحية علم است، اقتدارش از ناحية علم است، زورگويياي كه امروز ميكند، به خاطر علمي است كه دارد. پول في نفسه اقتدار نميآورد. آني كه اقتدار ميآورد، دانش است.
امروز اگر آمريكا پيشرفت علمي خودش را نميداشت، نميتوانست در دنيا اينجور زورگويي بكند و در همة مسائل عالَم دخالت بكند. ثروت هم اگر به دست ميآيد، از ناحية علم به دست ميآيد. علم را اهميت بدهيد. ايني كه من سالهاست روي مسئلة علم، تحقيق، پژوهش، پيشرفت، نوآوري، شكستن مرزهاي علمي موجود تكيه ميكنم، به خاطر اين است. بدون انواع دانش، اقتـدار كشـور امـكانپـذيـر نيسـت. دانـش، اقتدار ميآورد. 2 2. ۸۸/۰۸/۰۶ بيانات در ديدار جمعي از نخبگان علمي كشور
تدبير ش 49-50
نهادينه کردن علم در کشور موثرترين راه براي رسيدن به آرمان ها
اتحـاديـه انجمـنهـاي اسـلامـي در خـارج ازکشور، ... شجـرهاي طيبه و نهـادي جـوان و مؤمن ]و داراي حركت صحيح[ است... نهادينه کردن علم در کشور، مؤثرترين راه براي رسيدن به آرمان هايي است که نظام جمهوري اسلامي به عنوان يک حرکت عظيم، با اهدافي بسيار والا و ارزشمند به دنبال آن است. ... نظام حاکم بر جهان ناعادلانه است ... در دنياي امروز، انسان در فرهنگ و نظامهاي غلط و در تبعيض و بي عدالتي محصور بوده و بي عدالتي ، يک رسم حاکم بر جهان و جزو ذات و طبيعت نظام سـرمـايـهداري غــربـي بـا شـعـار لـيبرال دموکراسي است.1 1 . ۸۸/۱۰/۰۹ (گزارش خبري) بيانات در ديدار اعضاي اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان در اروپا
تدبير ش 49- 50
علم مايه قدرت است؛ بايد روي علم تأكيد كرد
اگر مقتدر نباشيم، مقتدران عالم بر روي ما اثر ميگذارند؛ مجالي باقي نميماند تا ما بخواهيم حتّي روي همسايگان خودمان يا همكيشان خودمان تأثير بگذاريم؛ چه برسد بر روي كل بشريت. پس بايد قدرت پيدا كرد. اين قدرت بلاشك در ابزارهاي نظامي نيست؛ حتّي در قدرت توليد و پيشرفت فناوري هم نيست. آنچه كه در درجة اول در ايجاد قدرت ملي مهم است، به نظر من دو چيز است: يكي علم است، يكي ايمان. علم ماية قدرت است؛ هم امروز و هم در طول تاريخ؛ در آينده هم همينجور خواهد بود. اين علم يك وقت منتهي به يك فناوري خواهد شد، يك وقت هم نخواهد شد. خود دانش ماية اقتدار است؛ ثروتآفرين است؛ قدرت نظاميآفرين است؛ قدرت سياسيآفرين است. يك روايتي هست كه ميفرمايد: «اَلعِلمُ سُلْطانٌ» - علم، قدرت است - «مَن وَجدَهُ صالَ به و مَن لَم يَجدهُ صَيَلَ عَليه».(شرح نهجالبلاغه،ج 20، ص319) يعني مسئله، دو طرف دارد: اگر علم داشتيد، ميتوانيد سخن برتر را بگوييد، دست برتر را داشته باشيد - «صالَ» يعني اين - اگر نداشتيد، حالت ميانه ندارد؛ «صَيَلَ عَلَيْه». پس كسي كه علم دارد، او دست برتر را بر روي شما خواهد داشت؛ در مقدرات شما دخالت ميكند؛ در سرنوشت شما دخالت ميكند. گنجينة معارف اسلامي پر است از اين حرفها. يكي هم ايمان است ... بنابراين بايد روي علم تكيه كرد. اين پيشرفتهايي كه ذكر كردند، اينها پيشرفتهاي بسيار مهمي است؛ در ساية آزادي و آزادفكري ناشي از انقلاب اسلامي هم به وجود آمده؛ و الاّ اگر در نظام ديكتاتوري وابستة دوران طاغوت زندگي ميكرديم، قطعاً اين براي ما پيش نميآمد؛ يعني گذشت زمان اين پيشرفت را به ما نميداد. ديكتاتوري بود و وابستگي هم بود.9 9. ۸۸/۱۱/۱۳ بيانات در ديدار وزير علوم و استادان دانشگاه تهران
بايد ما به ژرفاي دانش برسيم و دانشهاي جديدي را پيدا كنيم
صحبت اختراعات شد؛ كه حالا مقداري اختراعات انجام گرفته، كارهاي جديدي انجام گرفته. پيشرفتها را شايد من يك مقدار بيشتر هم بدانم؛ چون گزارشهاي گوناگون از جاهاي مختلف به ما خيلي ميرسد؛ اما حقيقتاً بنده راضي نيستم و اين مقدار پيشرفت علم راضي كننده نيست. حالا اينها مطالبي است كه فقط در اين جمعها ميشود گفت. وقتي ميگوييم از اين مقدار پيشرفت راضي نيستيم، نه اينكه ما ميتوانستيم و نكرديم؛ نه، ممكن است هيچ كس هم مقصر نباشد، و بيشتر از اين هم نميشده. ممكن است واقع مطلب هم همين باشد، اما همين واقعيت براي بنده واقعاً خشنود كننده نيست؛ ما هنوز خيلي فاصله داريم تا آنجايي كه بايد به آن برسيم. من توقع زيادي هم ندارم. بنده عرض نميكنم كه حتماً در ظرف ده سال يا بيست سال بايستي به رديفهـاي اول عـلمـي دنيا بـرسيم – حـالا نميگويم رديف اول - ليكن بايد هدف ما اين باشد؛ ولو در ظرف پنجاه سال كشور از اسارت علمي مطلقاً خارج بشود. توليد علم معنايش اين است. علم يك محصولي نيست كه توليدش مثل توليدهاي ديگر باشد؛ به خيلي مقدمات نيازمند است؛ ولي بايد بالاخره ما به آنجا برسيم كه دانش را گسترش و بسط بدهيم، به ژرفاي دانش برسيم، دانشهاي جديدي را پيدا كنيم. دانشهاي ممكنِ براي بشر فقط همين دانشهايي نيست كه ما امروز داريم؛ بسياري دانشها قطعاً وجود دارد كه بعدها بشر به آنها خواهد رسيد؛ كما اينكه بسياري از دانشها تا صد سال پيش نبود. خيلي از اين علوم انساني كه صحبت كردند، تا صد سال پيش، از اينها خبري نبود؛ نه علم وجود داشت، نه تحقيقات علمي در آن رشتهها وجود داشت؛ بعد به وجود آمد. بشر قابليت اتساعش خيلي بيش از اينهاست. عالَم قابليت معرفت و شناختش خيلي بيشتر از اينهاست.9 9. ۸۸/۱۱/۱۳ بيانات در ديدار وزير علوم و استادان دانشگاه تهران
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید