تدبير ش 12
بايد به مقوله آموزش و پيشرفت علمي اهتمام ويژه اي بشود
از جمله ى شاخصه هاى مهم اصولگرايى، ...«اهتمام به علم و پيشرفت علمى» است. شما ببينيد چه زمانى در آغاز پيدايش اسلام گفته شد كه: «طلب العلم فريضه على كل مسلم و مسلمه» يا «مؤمن و مؤمنه»؛ يعنى همان وقتى كه نماز و زكات و اين چيزها آمد، طلب العلم هم آمد؛ «اطلبوا العلم ولو بالصين» هم آمد. من بارها تكرار ميكنم، اين به خاطر همين است كه جامعه، بدون علم نخواهد توانست آرمانهاى خودش را بالا بياورد. مثل اين است كه انسان حرف حقى داشته باشد؛ اما اصلاً زبان گفتنش را نداشته باشد. نداشتن علم اينطورى است. علم موجب ميشود كه شما بتوانيد آن آرمانها، آن اهداف و آن خط روشن و جادهى روشنِ صراط مستقيمى را كه در دست و اختيار شماست، مطرح كنيد و كسان بيشترى را از بشريت، به آن هدايت كنيد. علم نداشته باشيد، اين امكانپذير نخواهد بود. بنابراين، علم - كه وسيلهى رشد ملى، بشرى، انسانى و اوج گرفتن در محيط عام بشريت است - جزوِ چيزهاى لازم است و بايد به اين اهتمام داشته باشيد. 06/06/85
مراكز علمي و تحقيقاتي سپاه را با مراكز استفاده كننده از آن ، متصل و مرتبط كنيد
چيزى...كه من روى آن تكيه ميكنم: «متصل شدن مراكز علم و تحقيق با مراكز استفاده كنندهى از علم و تحقيق»؛ اينها همديگر را زير نظر داشته باشند و از هم استفاده كنند. هم آنها ميتوانند تحقيق اينها را جهت بدهند، هم اينها ميتوانند فعاليت آنها را جهت بدهند.
25/06/85
مجهز شدن به سلاح علــــم، براي ما يك هدف راهبردي و حياتي است
ما ميخواهيم در اين كشور، معلوم باشد كه تحصيل علم و خود علم و تأثير آن در آيندهى كشور، يك نقطهى برجسته و اساسى براى نظام جمهورى اسلامى است. در حقيقت اين نقطهى اساسى و برجستهاى در ذهن ملت ايران و براى اين ملت است. ما از اين ناحيه ضربه خوردهايم؛ از ناحيهى عقبماندگى در علم ضربه خوردهايم... ما اين عقبافتادگى تاريخى را بايد جبران كنيم، يعنى ما ضربه را از بىعلمى خوردهايم اگر امروز دنياى اسلام از لحاظ اقتصادى عقب است، از لحاظ فرهنگى يا سياسى عقبمانده است، اين به خاطر آن است كه رقيب، يعنى دنياى غرب، مجهز به سلاح علم است. از سلاح علم براى غلبهى در ميدانهاى سياست، اقتصاد و فرهنگ استفاده ميكند.ما بايد اين سلاح را به دست آوريم. بايد بتوانيم مسلح به علم شويم تا تهديد رقيب - يا رقيب يا دشمن، حالا همهشان يك جور نيستند - نتواند آنطورى كه تاكنون كارآمد بوده است، كارآمد باشد. ما بايد اين را داشته باشيم. اين يك هدف راهبردى بسيار بلند ملت و بسيار مهم و حياتى است. علم را بايد به دست آورد. 25/06/85
تدبير ش 13
با باور به امكان اعتلاي نيروهاي مسلح، و شناسايي كمبـودها، براي رسيدن به رتبه اول علمي جهان دريك دوره پنجاه ســــــاله، برنامهريزي كنيد
انتظارم اين است كه ما پنجاه سال ديگر (نمىگويم ده سال، پانزده سال ديگر) در دنيا و در سطح عالم، حرف اول علمى را بزنيم؛ يعنى مرزهاى علم را ما تعيين كنيم. كار به جايى برسد كه زبان ما - كه زبان فارسى است - در دنيا زبان علم بشود. اين، آن افقى است كه جلوِ چشم من است. براى اينكه به اين نقطه برسيم، اولاً بايد باور كنيـم كه اين ميشود. اگر شما كه استاديد، آن آقا كه دانشجوست و آن شخص سومى كه مدير و در رأس تشكيلات است، باور نداشته باشد كه اين كار عملى است، بدانيد قطعاً نخواهيم رسيد. بايد باور كنيم. من حرفم اين است. من ميگويم زمينههاى اين باور موجود است. اولاً استعداد ما ايرانيها در زمينههاى علمى، در دنيا اثباتشده است؛ از طرق مختلف، اين معنا تحقيق و بررسى شده است و از نظرمن، قطعى است....يعنى متوسط استعدادِ ايرانى از متوسط استعداد جهانى، سطحش بالاتر است. هم زمينههاى طبيعى كشور، اين را نشان ميدهد... استعداد انسانى هست، استعداد طبيعى هست و تجربهى كاركرد هم هست. ما نگاه مي كنيم هر جايى كه تلاش كرديم، زحمـت كشيديم و يك توجهى نشان داديم، پيش رفتيم....كار كرديم، نتيجهاش را هم داريم مشاهده مي كنيم... و اين ماجراى سلولهاى بنيادى كه اينها با امكانات كمتوانستند به آن دست پيدا كنندوپيشرفتي ه در اين زمينه دهاند ... اينها يك داستانهايى است كه واقعاً جا دارد به عنوان مايه هاى افتخار، جلوِ چشم ما باشد... بايد اين قدمها را پىدرپى برداريم، بايد پيش برويم و بايد باور كنيم كه «ميتوانيم». من حرفم اين است. شما با اين باور و با اين نگاهِ همراه با اذعان و قبول قابليتِ اين جوانهاى مؤمن ما و پيشرفتى كه كردهاند كمبودها را يكى يكى بشمريد؛ هيچ اشكالى ندارد. اين ما را تشويق خواهد كرد به اين كه اين كمبودها را كم كنيم و روزبهروز پيش برويم. 13/7/85
«شجاعت علمي»،«اعتماد به نفس» و«پركاري »علاجكار پيشرفت علمي ماست.
آنچه كه اساتيد ما براى پيشرفت علم، وجههى همت خودشان بايد قرار بدهنــــد، اولاً «شجاعت علمى» در همهى بخشهاست؛ هم در بخشهاى علوم انسانى، هم در بخشهاى علوم تجربى، هم در بخشهاى نزديك به عمل و فناورى، و هم در بخشهاى علوم پايه. نظريه را دنبال كنند، توليد كنند، خلق كنند، ابداع كنند، نقد كنند؛ چشمبسته و تقليدى نبايد كار را دنبال كرد. مشكل ما در گذشته هميشه اين بوده كه در زمينههاى مختلف...چشمبسته و تقليدى نگاه كرديم كه ببينيم غربيها چه مي گويند ...ما از شاگردى كردنِ پيش كسى كه بلد است،ننگمان نميآيد، ولى مي گوييم نبايد فكر كنيم كه ما هميشه بايد شاگرد بمانيم. معناى اين نگاه تقليدى، اين است: ما هميشه بايد شاگرد بمانيم. نوآورى لازم است. اعتماد به نفــــسِ شخصى و اعتماد به نفسِ ملى در اساتيد ما، يك ضرورت است. اولاً، استاد ما شخصـاً اعتماد به نفس داشته باشد و كار علمى بكند. به آن كار علمىاش تكيه بكند و افتخار كند. ثانياً، اعتماد به نفسِ ملى داشته باشد. به قابليت و تواناييهاى اين ملت اعتماد داشته باشد. اگر اين معنا در يك استاد وجود داشته باشد، اين سرريز خواهد شد در محيط درس، در كلاس درس، در انتقال به دانشجو و تأثير تربيتى خودش را خواهـــــد گذاشت. ثالثاً پركـــــــارى؛ ما يك مقدارى از ناحيهى كمكاريهايمان و تنبليهـــــايمــــــان در بخشهــــــــا و سطوح مختلف - ضربه خورديم. بايد كار كرد و از كار نبايد خسته شد. بنابراين نوآورى و ابتكار، شجاعت علمى، اعتماد به نفس شخصى و ملى و كارِ متراكم و انبوه، علاج كارِ پيشرفت علمى ماست. مخاطب اين هم اساتيد دانشگاهند. 13/7/85
در عبور از مرزهاي علم،وانجام كارهاي بكر علمي،راههاي ميانبرراكشف و بكار بگيريد.
بنده از چند سال قبل...مسئلهى توليد علم و نهضت علم و خط شكنى علمى را مطرح و درخواست كردم. امروز خوشبختانه اين به يك خواست عمومى در محيطهاى دانشجويى و علمى تبديل شده است...اما... خط شكنى علمى و عبور از مرزهاى علم همچنان در كشور ما، جدى نشده است. ما مي خواهيم علما و دانشمندان ما، راههاى ميانبر را پيدا كنند؛ (بشر بايد) راههاى كشف نشده از اين بينهايت مسيرهايى كه در عالم طبيعت وجود دارد را، يكى پس از ديگرى كشف بكند. ما مي خواهيم راههاى كشف نشده را كشف بكنيم. اينكه مي توانيم فلان ابزارِ فناورى را، فرض كنيد سانتريفيوژرا براى كار هستهاى، كه ديگران قبل از ما، سالها پيش، پيدا كردند و توليد كردند و استفاده و بهرهبردارى كردند، خودمان بسازيم، البته كار بزرگى است كه بدون كمك ديگران توانستهايم انجام بدهيم و نسلهاى جديد آن را توليد كنيم، در اين شكى نيست؛ اما اين يك كار بكر نيست؛ اين كار انجام شده و راه رفتهاى است كه ديگران رفتهاند و ما هم كه بنا بوده تا پنجاه سال ديگر، تا صد سال ديــگر محروم بمانيم - بنا نبود اين فناورى و اين دانش به كشورى مثل كشور ما و ملت ما داده بشود - جوانها، دانشمندان و پژوهشگران ما توانستهاند با پيگيرى و تلاش خودشــان به دست آورند و اين چيز باارزشى است؛ امامنميگويم در مينهى علم و فناورى، آن كارى را كه ذهن بشر به آن دست نيافته است، آن را وجههى همت قرار بدهيد و دنبال بكنيد؛ اين طورى است كه ما خط مقدم علم را شكستهايم و يك قدم به جلو برداشتهايم. آن وقتميتوانيماين را ادعا بكنيم؛ و اين ممكن است. البته برداشتن قدمهاى جديد، مستلزم پيمودن راههاى رفتهشده و طىشـــــــدهى به وسيلهى ديگران است؛ در ايــــن شكـى نيست. اما هيچوقت نبايد ذهن را از كاوش و جستجو براى يافتن راههاى ميانبر محروم و ممنوع كرد. 13/7/85
مراكز پژوهشي سپاه ،جريان تحقيقات رامتناسب با نيازهاي آني وآتي هدفدار كنند
ما بايد تحقيق را...در كشور اولاً با توجه به نيازهاى آن، هدفدار كنيم؛ يعنى ببينيم واقعاً كشور به چه احتياج دارد و پژوهشها را در جهت نيازهاى كشور قرار بدهيم... اين لازمهاش اين است كه ما بانك اطلاعات و مركزى داشته باشيم. همه بتوانند بدانند چه انجام شده... و چه ....براي تكميل يك پژوهش( لازم است) تا بتواند اين قطعات گوناگون در كنار هم جمع بشود... ما گاهى در زمينههايى يك زنجيرهاى داريم؛ حلقههاى وسطِ اين زنجيره مفقود است. تأمين اين حلقهها خيلى اهميت خواهد داشت. پس هدفدار كردن تحقيق علمى با توجه به نيازهاى كشور و نيازهاى صنعت و بقيهى بخشهاى حياتى كشور است. 13/7/85
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید