تدبير ش 8
با پيشرفت درعلم و ايمان سد راه استكبار شويد
بهترين راه مبارزه ى با استكبار و دشمنان، همين است كه ما در ساختن و پيشرفت كشورمان، هر چه مىتوانيم سعى كنيم؛ پيشرفت علمى، پيشرفت فناورى، پيشرفت اخلاقى، همبستگى ملى و محكم كردن پايهى ايمان و انگيزه هاى معنوى؛ هر چه كه در اين چيزها ما پيشرفت كنيم، دشمن بيشتر عقب مىنشيند و اين مهمترين مبارزه ى ملت ايران است. 6/2/85
بايد يك تاريخ مستند قوي از مشروطيت ارائه شود
آنچه من برآن اصرار دارم،مسأله تاريخ نگاري مشروطه است كه از سالها پيش با دوستان متعددي اين را در ميان گذاشته ام و بحث كرده ام . ما واقعاً احتياج داريم به يك تاريخ مستند قوي روشني از مشروطيت. مشروطيت را بايد درست تبيين كنيم، كه البته وقتي اين تاريخ تدوين و آماده شد ، در سطوح مختلف ، چه در سطوح دانش آموزي و دانشگاهي ، چه در سطوح تحقيقي پخش و منتشر خواهد شد. حقيقت اين است كه ما هنوز از مشروطيت يك تاريخ كامل جامعي نداريم ؛ اين در حالي است كه نوشته هاي مربوط به مشروطيت ... در اختيار مردم است ؛ دارند مي خوانند و بر داشت هايي از قضيه مشروطيت مي كنند كه اين برداشت ها غالباً هم صحيح نيست. 9/2/85
تدبير ش 9
با شناسایی استعدادها، « تولید علم» را در دستور کار دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی قرار دهید
بايد علم را - كه مايهى اقتدار ملى است - همه جدى بگيرند و دنبال كنند. كشورى كه مردم آن از علم بىبهره باشند، هرگز به حقوق خود دست نخواهد يافت. نمىشود علم را از ديگران گدايى كرد. علم، درونجوش است؛ درونزاست. بايد استعدادهاى يك ملت به كار بيفتد تا يك ملت به معناى حقيقى كلمه عالم بشود ... آن كسانى كه با حركت علمى كشور مخالفند؛ آن كسانى كه دانشگاهها، مراكز تحقيقى، مركز علمى را مىخواهند از علم و از تحقيق و پژوهش دور كنند، براى دشمن كار مىكنند. دشمن، بيشترين جايزه را حاضر است به اين افراد بدهد. 14/3/85
با تشخيص نيازهاي حقيقي و اساسي كشور،كليد و ابزار تأمين و تحقق آن را فراهم آوريد
براى يك كشور خيلى مهم است كه اولاً، نيازهاى حقيقى و اساسى خودش را درست بشناسد و تصميم بگيرد كه اين نيازها را برطرف كند؛ ثانياً، ابزار برطرف كردن اين نيازها را كه در درجهى اول، فكر و نيروى انسانى است، در اختيار داشته باشد؛ اين براى يك كشور خيلى مهم و تاريخساز است؛ اين تمدنساز است. فرقِ كشورهايى كه مىتوانند سرنوشت خود و بلكه بخشى از دنيا را به دست بگيرند، با آن كشورهايى كه مثل پر كاهى در امواج سياستهاى جهانى به اين طرف و آن طرف مىروند، در همين است. كليد اصلى هم علم و بر اثر علم، فناورى است؛ بايستى آن كشور و ملتى كه تصميم دارد سرنوشت خودش را خودش بسازد و خودش، خودش را به خوشبختى برساند، اين كليد را پيدا كند .25/3/85
ميدان را براي شكوفائي استعدادهاي علمي فراهم كنيد
اميرالمؤمنين(ع) : ... «العلم سلطان؛ من وجده صال و من لم يجده صيل عليه»؛ علم، قدرت است - از اين دو حال خارج نيست - هر كس دانش را به دست آورد، مىتواند قدرتمندى و قدرتنمايى كند؛ هر كس دانش را به دست نياورد، قدرتنمايى و قدرتمندى عليه او انجام مىگيرد. بزرگترين خيانتى كه در طول اين صدوپنجاه، دويست سالِ روزگار رشد روزافزون علم به كشور ما شد، اين بود كه نگذاشتند يا زمينه را فراهم نكردند كه اين ملت بااستعداد ... بتواند جاى خودش را در دنياى علم امروز پيدا كند... امروز در كشور ما ميدان براى بروز استعدادها و رشد علمى و مهارت فنى و فناورى باز است...براى ملت ما هيچ عيدى بزرگتر از اين عيد نيست كه انسان احساس كند جوانهايش به خودشان اعتماد دارند؛ اعتقاد دارند؛ باور دارند كه مىتوانند كارهاى بزرگ را انجام بدهند و اين عزم راسخ را پيدا مىكنند كه اين كار را انجام بدهند. عزيزان! اين كار را انجام بدهيد.اين ميدان، ميدان گستردهاى است. 25/3/85
با تكيه بر ايمان ، حركت رو به رشدفناوري هسته اي را استمرار ببخشيد
مىگويند اين چشمه ى جوشنده ى استعداد انسانى را از بين ببريد، تا ما به شما يك لولهى سه اينچى آب بدهيم و هر وقت هم خواستيم قطع كنيم و هر وقت هم خواستيم بهاى اين آب را بهاى آبروى ملى و حيثيت ملى شما قرار بدهيم ... ما زير بار اين حرف نخواهيم رفت.
ما استمرار و روزافزونىِ اين حركت را جزو اهداف برجستهى خودمان مىدانيم. كنندهى كار شماها هستيد؛ الحمدللَّه هم همت داريد، هم استعداد داريد، هم شوق و ذوق داريد؛ پشتوانهى اين حركت شما هم «ايمان» است. اين را بدانيد كه كليد علمى كه گفتم مىتواند يك ملت را متحول كند، با ايمان به دست مىآيد؛ با ايمان نگه داشته مىشود؛ با ايمان به كار مىافتد. ايمان قوى، يك چنين نقشى مىتواند داشته باشد. با ايمان، همه ى كارها آسانتر انجام مىشود تا بدون ايمان. الحمدللَّه هم ايمان داريد، هم انگيزه و همت و تصميم و عزم راسخ داريد، هم توانايى استعداد و فكر داريد. شما بايد اين كار را بكنيد؛ بايد اين كار پيش برود... امروز در دنيا سانتريفيوژهاى نسل چهارم و پنجم هم توليد شده؛ شما انشاءاللَّه خواهيد توانست روى دست آنها بزنيد؛ خواهيد توانست پيش ببريد. اى بسا كه شيوههاى توليد همين مواد - چه از معدن تا توليد «6uf »يا غنىسازى آن - راههاى خيلى ميانبرتر و خوبترى داشته باشد كه شما آنها را كشف خواهيد كرد؛ من شك ندارم كه شما مىتوانيد اين كارها را بكنيد و مىتوانيد حركت را سريعتر، آسانتر و بهتر انجام دهيد. 5/3/85
نوآوري در دين و توليد علم ديني را وجهه همت خود قرار دهيد
بعضيها خيال مىكنند كه نوآورى در دين امكان ندارد! گنجينهى منابع اسلامى و دينى ما بىپايان است؛ ما به قدر وسع خودمان، فقط چند سطل آب از اين چشمهى جوشان برداشتهايم؛ تلاش كنيم و فكرهاى نو و حرفهاى نو در زمينههاى مختلف توليد كنيم. اين قرآن يك اقيانوس بى پايان است؛ خيلى حقايق هست؛ نه «خيلى»، بلكه بيشترِ حقايق عالم را كه ما از قرآن مىتوانيم بفهميم، هنوز نفهميدهايم. فكر كردن، استخراج كردن، نوآورى كردن و سخن نو را در مقابل افكار عمومى متفكران و انديشمندان مسلمان قرار دادن، يكى از كارهاى ماست. البته پيداست كه اين كار مثل همهى كارهاى ديگر، بايد با اسلوب و فن خود انجام بگيرد؛ اين يك متد دارد و خارج از آن متد نمىشود كار را انجام داد. 29/3/85
با تلاش مضاعف، زمينه و شرايط جهاد براي رسيدن به بالاترين رتبه علمي را فراهم نمائيد
جهاد علمى ... جزوِ مبانى اصولگرايى است - «جهاد علمى». چند سال است من تكرار كردهام: بايد نهضت توليد علم در كشور راه بيفتد ... بايد به سمت كارهاى بزرگ برويم.ببينيد يك وقت هست شما مىتوانيد هواپيمايى را كه ديگران اختراع كردهاند و ساختهاند، خودتان بدون كمك ديگران در داخل كشور بسازيد، اين خيلى خوب است؛ اين بهتر از خريدن هواپيماى ساخته شده است؛ اما يك وقت هست شما خودتان يك چيزى در سطح هواپيما در كشورتان توليد مىكنيد؛ اين است آنچه كه ما لازم داريم؛ما بايد بر ثروت علمى بشر بيفزاييم. نگويند نمىشود؛ مىشود. يك روزى بشريت فناورى ريزترينها – نانوتكنولوژى – را نمىشناخت؛ بعد شناخت. امروز صد تا ميدان ديگر ممكن است وجود داشته باشد كه بشر نمىشناسد؛ اما مىتوان آنها را شناخت و مىتوان جلو رفت. البته مقدمات دارد؛ اما آن مقدمات را هم مىشود با همت فراهم كرد ... من اين را از شما جامعهى علمى كشور توقع مىكنم كه شما پنجاه سال ديگر ... در رتبه بالاي علمي دنيا قرار داشته باشيد ... اگر بخواهيم اين اتفاق بيفتد، از الان بايد سخت كار كنيم. شرطش تنبلى نكردن است؛ غفلت نكردن است؛ خسّت نورزيدن است؛ از ورود در اين راه وحشت نكردن است و ميدان دادن و پرورش نخبگان علمى است ... مىتوانيم تلاشمان را مضاعف كنيم. 29/3/85
با برنامه ريزي صحيح، زمينه شکوفایی استعدادها را مهيا سازيد
نعمت بزرگ ديگرى كه امروز در كشور ما وجود دارد، شكوفايى استعدادهاست... اين جوانهاى ما كجا بودند؟ ! اينها را كه ما از خارج نياوردهايم. اينها همين زمين حاصلخيزِ فطرت انسانى در كشور ما هستند. تربيت باران و خورشيد انقلاب و اسلام اينها را بارور كرد و رشد و شكوفايى داد ... وقتى اين جوان در اينجا ميدان كار پيدا مىكند و استعدادش شكوفا مىشود، احتياج پيدا نمىكند كه به بيرون از اين مرزها سرك بكشد؛ او دلش مىخواهد كار كند ... ما در اينجا بايد ميدان را باز كنيم كه اين جوان احساس كند كه اين استعداد را مىتواند به فعليت تبديل كند . پرى رو تاب مستورى ندارد چو در بندى سر از روزن برآرد
شما وقتى يك ميدان فوتبال را جلوى يك جوان قوىِ توانا گذاشتيد، مشغول فوتبال مىشود و هنرنمايى مىكند؛ اما وقتى اين ميدان جلويش نبود، يا خمود مىشود، يا مىرود دنبال يك ميدان فوتبال مىگردد كه آنجا بدود. بايد ميدان را باز كرد؛ ... البته ما وظايفي داريم ... اين شكوفايى استعدادها يكى از نعمتهاى بزرگ است كه انسان آن را در همه جا، در نيروهاى علمى ما، در نيروهاى ادارى ما، در نيروهاى مسلح ما مشاهده میكند. 29/3/85
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید