واژه بداء در قرآن بیشتر به همان معناى ظهور و انكشاف آمده، چنان كه در آیات 47 و 48 سوره زمر و آیه 121 سوره طه و آیه 34 سوره یوسف و آیه 11 سوره فاطر آمده است. اما آیاتى نیز در قرآن مجید موجود است كه به معناى اصطلاحى بداء اشاره دارد و در بعضى از آنها به این معنى صراحت دارد؛ از جمله:
1- «یَمْحُو اللّه ُ ما یَشاءُ وَ یُثْبتُ وَ عِنْدَهُ اُمُّ الْكِتابِ؛ خداوند هر چه را بخواهد محو و نابود مى سازد و هر چه را بخواهد اثبات مى كند و لوحِ محفوظ نزد اوست» ( رعد / 39). مفسرانِ عامّه از قبیل طبرى، قرطبى و ابن كثیر ذیل این آیه روایتى را به این مضمون نقل كرده اند كه خلیفه دوم عمر بن خطّاب اطراف خانه خدا طواف مى كرد و مى گفت: «اللهم ان كنت كتبتنى فى اهل السّعادة فأثبتنى فیها و ان كنت كتبتنى فى اهل الشّقاوة و الذّنب فامحنى و اَثبتنى فى اهل السّعادة و المغفرة، فانّك تمحو ما تشاء و تثبت و عندك امّ الكتاب».خدایا اگر مرا در زمره سعادتمندان قرار داده اى استوارم بدار و اگر از شقاوتمندان و گنهكارانم مقرر فرموده اى از آن میان نام مرا محو كن و در زمره سعادتمندان ثبت گردان؛ زیرا تو هر چه را بخواهى محو و اثبات مى كنى!» و از ابن مسعود، صحابى پیامبر صلى الله علیه و آله نیز همانند قول یاد شده را نقل كرده اند، چنان كه از قول ابى وائل نزدیك به این عبارت را آورده اند.
2- «هُوَ الَّذِى خَلَقَكُمْ مِنْ طِینٍ ثُمَّ قَضى اَجَلاً وَ اَجَلٌ مُسَمّى عِنْدَهُ ثم انتم تمترون ؛ او كسى است كه شما را از گل آفرید، سپس براى شما عمرى مقرر داشت، و اجل حتمى نزد اوست، آن گاه شما باز هم در قدرت او شك مى كنید» ( انعام / 2). از ابن عباس نقل كرده اند كه در پاسخ كسى كه پرسید: «چگونه در اجل و عمر آدمى زیادت ممكن است؟» به این آیه استشهاد كرده، مى گوید: «اجل اول در آیه یعنى از اول تولد تا مرگ، ولى اجل دوم به معناى آنچه نزد خداوند است مى باشد كه كسى جز خدا آن را نمى داند. اگر بنده اى از خدا بترسد و صله رحم به جا آورد، خداوند هر چه بخواهد از عمر برزخى او كم كرده، بر عمر دنیایى اش مى افزاید و اگر نافرمانى كند یا قطع رحم نماید، خداوند هر چه بخواهد از عمر دنیایى او كاسته، بر عمر برزخى اش مى افزاید». ابن كثیر پس از نقل سخن ابن عباس مى گوید: «این سخن با روایتى كه احمد، نسائى و ابن ماجه آورده اند موافق است. نقل كرده اند كه رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «انّ الرّجل لیحرم الرّزق بالذّنب یصیبه و لا یَرُدُّ القدرَ الاّ الدّعاء و لا یزیدُ فى العمر الا البرّ؛ انسان گاهى به خاطر گناه از روزى مقدَّر محروم مى گردد و چیزى جز دعا، تقدیر (سرنوشت) و بلا را باز نمى گرداند و جز نیكى، عمر را نمى افزاید».
3- «فَلَولا كانَتْ قَرْیَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها اِیمانُها إلاّ قَومَ یُونُسَ لَمّا آمَنُوا كَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْىِ فی الحیوة الدنیا و متعناهم الی حین» چرا هیچ شهرى نبود كه به موقع ایمان بیاورد تا ایمان او سودش دهد؟ مگر قوم یونس كه وقتى ایمان آوردند عذاب خوارى را در زندگى دنیا از آنها برداشتیم و تا مدتى از زندگى دنیا برخوردارشان كردیم ( یونس / 98). از این آیه شریفه به خوبى استفاده مى شود كه عذابى سخت براى قوم یونس مقرر بوده كه بر اثر توبه برداشته شده است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید