ج-اسلام و صلح
اسلام، دین صلح و آرامش است و همیشه دراسلام، صلح و آرامش، بر جنگ و قتال برتری داشته است. و پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (علیه السّلام) همواره قبل از شروع جنگ، دشمنان را دعوت به صلح و گفتگو میکردند.
در قرآن نیز دستورات صریحی مبنی بر پذیرش صلح و اولویت آن وجود دارد:
“ان جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل علی الله انه هوالسمیع العلیم و ان یرید و ان یخد عوک فان حسبک الله هو الذی ایدک بنصره
و بالمومنین”
و اگر آنان تمایل به صلح نشان دادند تو نیز به آن متمایل شو و برخدا تکیه کن که او شنوا و داناست و اگر بخواهند تو را فریب دهند خدا برای تو کافی است و همان کسی است که تورا با یاری خود و یاری مومنان تقویت کرد. در آیه 90 سوره نساء نیز آمده است که اگر: “ کافران و ظالمان از جنگ کناره گرفتند و دست کشیدند وبا شما طرح صلح انداختند دیگر بر آنها دست نگشایید و شما را بر ایشان در آن صورت راه ودستی نیست. ”
شیخ محمود شلتوت نیز در این باره با توجه به آیات سوره انفال میگویند، هرگاه دشمنی، دست از جنگ بکشد و از کشتار و خونریزی خودداری کند و پیشنهاد صلح دهد و دراین پیشنهاد خدعه و حیلت و نیرنگ به کار نبرده باشد باید پذیرفت و نباید بی دلیل خون مسلمان را تباه ساخت.
از نظر ایشان، جنگ فقط و فقط برای این است که دفع ظلم و تجاوز شود و در واقع جنگ به منظور تحکیم صلح و برقرار ساختن میزان عدالت است. ایشان ضمن تفسیری جالب از آیه 64 سوره انفال که میگوید: “ و برای آنان هرچه نیرو میتوانید جمعآوری کنید”. تهیه ساز و برگ جنگ را تنها به خاطر دفع شرتجاوزکار و نوعی بازدارندگی در راستای برقراری صلح و امنیت میدانند. ایشان دلیل قرآن برای تاکید زیاد بر کلمه “سلام” را این میداند که در دلهای مردم بذر صلح بپاشد تا بر مبنای سازش عمل کنند.
متفکر شهید مرتضی مطهری نیز به آیات صلح در قرآن اشاره میکند از جمله به “والصلح خیر”، (نساء 128:) صلح بهتر است و “یا ایها الذین آمنوا و ادخلو فیالمسلم کافه (بقره، 208) و نیز به آیات سوره انفال و سوره نساء، ایشان نیز با توجه به این آیات، به ماهیت صلح آمیز اسلام، تاکید دارند. البته ایشان ضمن تاکید بر صلح و دوری از جنگ، معتقدند که صلح غیر از تسلیم است و معنای صلح را همزیستی شرافتمندانه میدانند.
البته ایشان تسلیم شدن وتحمل زور و زیر بار رفتن را صلح نمیدانند. از این رو، استدلال میکنند که اسلام هرگز تحمل ذلت را اجازه نمیدهد و ضمن تاکید بر دفاع در برابر متجاوز، در عین حال طرفدار صلح است.
د- ارزشهای انسانی درجنگ و جهاد
با تمام تاکیدات بر صلح و ممنوعیت کامل هر نوع تجاوز و سلطه طلبی، اسلام درجنگهای ناگزیر بر رعایت ارزشهای انسانی و حفظ حرمت، انسان تاکید دارد. مقصود از ارزشهای انسانی، عبارتست از اصول و قواعد اخلاقی که تمامی انسانها با هر عقیده و مسلکی که دارند، در جنگ به آن پایبندند و میتوان گفت این اصول، از فطرت الهی انسانها ناشی میشود. آیین مقدس اسلام نیز این اصول و قواعد را محترم میداند ودر جنگ به آن پایبند است.
برای نمونه میتوان به مواردی در این زمینه اشاره کرد:
دعوت به اسلام قبل از جنگ: از آنجا که هدف از جهاد مقدس اسلامی دعوت انسانها به توحید است، لذا در جهاد باید ابتدا مشرکان را به اسلام دعوت کرد و اگر مسلمان شدند جنگی در نخواهد گرفت. در روایتی، امیر مومنان علی (ع)، از پیامبر (ص) نقل کرده است که پیامبر اسلام (ص) در هنگام اعزام ایشان به یمن به ایشان سفارش کردهاند که تا، کسی را به اسلام دعوت نکرده با او جنگ نکند و اگر خداوند بوسیله وی، یک نفر را هدایت کند برای ایشان از تمام آنچه خورشید بر آن تابیده و غروب کرده (یعنی تمام دنیا) بهتر است. پس مشاهده میشود که دعوت و گفتگو از نظر اسلام، مقدم بر جنگ است.
پذیرش تقاضای پناهندگی: اگر کافری از مسلمانان یا از حاکم اسلامی، تقاضای پناهندگی یا “امان” کرد، مورد قبول قرار میگیرد، در این زمینه، فرد فرد مسلمانان والبته با محدودیتهایی حق امان دادن دارند و هیچکس حق ندارد در مدت امان، فرد پناهنده را اسیر کرده یا بکشد.
مصونیت پیران، کودکان، زنان و مجانین در جنگ: مصونیت گروههای مذکور، از جمله نمونههای احترام به ارزشهای انسانی است و سپاه اسلام حق ندارد متعرض گروههای انسانی مذکور شود.
ممنوعیت پیمان شکنی: اسلام دستور میدهد که اگر با دشمن قراردادی بستید تا هنگامی که او خیانت نکرده است، باید وفادار به پیمان باشید. پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و علی (علیه السّلام) سخت به این اصل وفادار بودند.
ممنوعیت اعمال ضد انسانی: اسلام از مثله کردن دشمن (یعنی بریدن گوش و بینی و...) منع کرده است و پیامبر (ص) همواره قبل از اعزام نیرو به جهاد، این سفارش را به مسلمانان میکردند. اسلام بدین نحو هرگونه دست زدن به اعمال غیر انسانی را درجنگ، ممنوع اعلام کرده است.
برخورد انسانی با اسیران: هدف از اسیر گرفتن، تضعیف نیروی انسانی دشمن و آشنا کردن اسرا با اسلام است. اسلام ضمن دستور به برخورد انسانی با اسرا، راههایی برای آزادی آنان، تدارک دیده است.
ه ـ جهاد وترور
با بررسی مفهوم و معنای جهاد در اسلام و همچنین مطالعه و مشاهده اولویت آن بر جنگ، بدین نتیجه میرسیم که جهاد نمیتواند توجیهی برای دست زدن به ترور باشد. اول اینکه، جهاد از نظر اسلام، قبل از همه چیز امری دفاعی است. یعنی دفاع از کیان و ناموس اسلام و مسلمین و مملکت اسلامی در برابر تجاوزات عملی دشمنان اسلام. از سوی دیگر، سیره پیامبر (ص) نشان میدهد که ایشان، ابتدا از جنگ حتی دفاعی نیز منع میکردند تا اینکه آیات مربوط به جهاد نازل شد. سیره عملی دعوت ایشان، همواره با دعوت به گفتگو و صلح وسعی در دوری از جنگ، همراه بود.
جهاد قبل از هر چیزی، امری فردی وعبادی است و به معنای مبارزه با هوی و هوس و خواهشهای درونی و نفسانیات است و پس از آن در عرصه عمومی، برای دفاع و مقابله در برابر تجاوز، مشروعیت مییابد.
از سوی دیگر، اسلام دین صلح و سلام و آرامش است و بر صلح تاکید فراوانی دارد. در هنگام جنگ نیز اسلام همواره بر مراعات ارزشهای انسانی تاکید داشته است. از نظر اسلام بایستی از کشته شدن و آسیب رساندن به افراد بیگناه، زنان و کودکان و غیر نظامیان، جلوگیری کرد. پس چگونه است که بعضیها، ترورهای کور و بی هدف خود را که منجر به کشته و زخمی شدن بیگناهان، مردم عادی، زنان و کودکان میشود را با عنوان جهاد توجیه میکنند؟ مشاهده میشود که این امرودست زدن به ترور به عنوان جهاد به هیچ وجه قابل توجیه نیست و نمیتوان به هیچعنوان، قتل و خونریزی، زخمی کردن و ترساندن افراد بیگناه، زنان وکودکان را با توسل به فریضه جهاد، جنبه شرعی و اسلامی بخشید.
از طرف دیگر، استفاده از عنوان جهاد ابتدایی نیز نمیتواند مشروعیت بخش ترور باشد. قرآن کریم در آیه 9 سوره تحریم خطاب به پیامبر (ص) چنین فرموده است:
“یا ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین و اغلظ علیهم “: ای رسول گرامی، با کفار و منافقان به جهاد و کارزار بپرداز و بر آنها شدت عمل وسختگیری در پیش گیر.
از طرف دیگر، از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که میفرمایند: من مأمور هستم که تا استقرار توحید همیشه با مشرکان پیکار کنم تا آنکه بگویند، خدایی به جز خدای یگانه نیست.
مضمون این آیات و روایات، با اینکه بر جهاد ابتدایی در اسلام دلالت دارد ولی به هیچ وجه، اختیار راهاندازی جهاد ابتدایی را به فردفرد مسلمانان نمیدهد، بلکه طرف خطاب در این آیات و روایات، شخص پیامبر (ص) هست که فردی معصوم و بری از هر گونه گناه و اشتباه هست وتعمیم اختیارات اشرف مخلوقات به فردفرد مسلمانان، جای بسی اشکال دارد.
از آنجایی که پیامبر (ص) در تمامی مراتب انسانی و اخلاقی و الوهی، بالاترین و والاترین انسان هستند، از این رو اختیارات و تکالیف خاص خود را داشتهاند که بسیاری از آنها منحصر به شخص ایشان بوده است و شخص دیگری نمیتواند ادعای داشتن این اختیارات را داشته باشد. اختیار جنگ ابتدایی نیز یکی از اختیارات فرد معصوم بوده است و به نظر میرسد غیر معصومین را راهی به این اختیار نباشد. پس، حتی جهاد ابتدایی نیز مجوزی برای دست یازیدن به اعمال تروریستی نیست و با بررسی مسئله جهاد نیز متوجه میشویم که دین اسلام، ترور و اعمال تروریستی را به هر عنوان و تحت هر شرایطی محکوم میکند و از این رو، توسل به فریضه جهاد نیز مجوزی برای ترور ومبنایی نظری برای آن نمیتواند باشد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید