اشاره:
تربيت فرزند از مهمترين مسائلي است كه هر پدر و مادري بايد نسبت به آن دقت و اهتمام داشته باشند، چنانچه مولاعلي (ع) فرمودند: خير ما ورث الاباء الابناء الادب - بهترين چيزي كه پدران براي فرزندان به ارث مي گذارند ادب است. پس هيچ ميراثي در اسلام، گرانمايه تر از ادب و تربيت صحيح براي فرزند نيست. تمايلات نفس اماره، انسان را به سوي بديها و پليديها و علي الدوام، او را به فساد و زشتيها دعوت مي نمايد، لذا تكليف انساني و ديني او اقتضا دارد كه خود را به حسن عمل و كردار شايسته موظف سازد و خود را تربيت كند. قرآن، انسان را به خود سازي دعوت نموده و تكليف مي نمايد كه خود را بسازد. اما آيا اين تكليف به خودسازي در رسيدن به سعادت براي انسان كافي است؟ هرگز! آدمي براي رسيدن به سعادت و شايستگي به ناچار اهل و اولاد خويش را هم بايد بسازد و تربيت كند؛ «قوا انفسكم و اهليكم نارا » از خود سازي به ساختار خانواده بپردازيد تا از آتش جهنم مصون بمانيد. براي تربيت اولاد، دين مقدس اسلام، راهكارها و آموزه هايي را در اختيار ما قرار داده است. در اين نوشتار سعي بر آن داريم اصول تربيت فرزند را در چند محور اساسي بررسي نماييم؛
انتخاب همسر
مسئله تربيت فرزند از انتخاب همسر شروع مي شود. درست است كه هنوز فرزندي وجود ندارد كه تربيتش آغاز گردد، ولي اگر يك همسر فهيمه و عالمه و مومنه و مهرباني كه شرايط تربيت صحيح فرزندان آينده ما را در دست بگيرد، اختيار نماييم به خوبي مي توانيم صاحب يك يا چند فرزند صالح و شايسته باشيم، چرا كه بيشترين بار تربيتي و اخلاقي روي دوش مادرها نهاده شده است و اين مادر با كفايت است كه مهمترين دوران تربيتي كودكان را بر عهده دارد. قرآن كريم مي فرمايد: مردان مومن با زنان مومنه و زنان مومنه با مردان مومن ازدواج نمايند. و در جايي ديگر فرموده است: «نسائكم حرث لكم» - زنان شما كشتزار شما هستند - چه تعبير زيبايي. يك كشاورز وقتي مي خواهد بذر را بيفشاند بهترين زمين در بهترين موقعيت را انتخاب مي كند. رحمي كه محل پرورش فرزند است بايد پاكترين رحمها باشد تا فرزند هم از خصوصيات اين مادر به لحاظ ژنتيك ارث ببرد. ازدواج هم كفو و هم شان در ايجاد فرزند صالح و تربيت صحيح و تعيين صلاحيتها تاثير بسزايي دارد. اگر مسئله كفو و هم شاني در مسائل رعايت شود، يك جوان متعهد و مسئول و يا يك دختر پاك سرشت و عفيف، بيشتر به خواسته هاي مشروع خويش راه مي يابند و نسلها به پاكي و نجابت و اصالت گرايش بيشتري پيدا مي كنند.
دوران بارداري
پس از انعقاد نطفه، دوران پرماجراي حمل و بارداري شروع مي شود. در دوران بارداري، مسئوليتهاي خطير مادري آغاز و مادر از همان ابتداي حمل، بار سنگين تربيتي كودك را به عهده مي گيرد. پيامبر بزرگ اسلام (ص) مبناي سعادت و شقاوت كودك را از همان آغاز بارداري تعيين كرده و مي فرمايد: بد بخت كسي است كه در رحم مادر گرفتار شقاوت مي گردد و خوشبخت كسي است كه از رحم مادر سعادتمندي او پي ريزي مي گردد. از عوامل تاثير گذار بر جنين، تغذيه مادر است. سلامت جسم و روح جنين بسته به تغذيه مادر است. خداي متعال مي فرمايد: «فلينظر الانسان الي طعامه» - آدمي بايد به دقت به غذاي خويش بنگرد - به حليت و حرمت غذا و هم به سلامت آن و هم به تاثير مثبت و منفي و جانبي آن و دهها عوامل ديگر... مادر كه حامل فرزند خود است دقت ويژه اي بايد داشته باشد.
دوران شيرخواري
شير در تغذيه كودك نقش بنيادين دارد. اگر بنياد يك بنا سست و كج و ضعيف باشد، بقا و دوام و استحكام آن، خدشه دار مي گردد. پس از اجراي وظايف سنگين بارداري، اينك فرزندي پاك به دنيا آمده و مادر وظيفه سنگين تري را به عنوان شيردهي به عهده دارد. با تاسف، زنان متمدن امروز، براي فرار از شير دادن به بهانه هاي مختلف از جمله تغيير اندام و تغيير زيباييها و... يا داشتن كارهاي اداري و اقتصادي و فرهنگي در بيرون از خانه، يا به خاطر داشتن اختلاف با شوهر، كودكان بي گناه خود را به وسيله شير خشك و يا غذاهاي مصنوعي و ساختگي مشتبه و مشكوك تغذيه مي كنند. بدين وسيله بزرگترين خيانت را به نوزادان خويش روا مي دارند. اما مكتب انسان ساز اسلام، شير مادر را مناسبترين غذايي كه خالق مهربان، قبل از ولادت در سينه مادر آماده كرده، معرفي مي نمايد. پيامبر بزرگ اسلام (ص) فرمود: «ليس للصبي خير من لبن امه» - براي كودك از شير مادر چيزي بهتر و برتر وجود ندارد. كودك نه تنها از شير مادر لذت مي برد و سلامت و اعتدال خود را حفظ مي كند، بلكه به طور كلي وجود مادر با آن عواطف گرم و تحمل هرگونه رنج و زحمت، به خاطر تامين رفاه و حصول آسايش كودك، يگانه عامل خوشبختي و پايه گذار اعتدال و سلامت اوست. مهمتر آن است مادر شيرده، در ضمن اينكه چه غذايي را ميل كند تا از لحاظ مواد مفيد و ويتامينها كودك خود را تامين كند، بايد در حليت يا حرمت و شبهه ناك بودن لقمه اي كه بعدا تبديل به شير شده و به بچه مي دهد، دقت كافي نمايد. غزالي مي گويد: شير حاصل از حرام، بركت ندارد و اگر كودك از اين شير تغذيه كند، سرنوشت او با پليدي آميخته خواهد شد.
دوران خطير طفوليت
دوران پس از شيرخوارگي كودك، دوران پر مسئوليتي است براي پدر و مادر، كه كوچكترين غفلت وبي توجهي در تربيت و تغذيه جسمي و روحي كودك، عوارض غير قابل جبراني به بار مي آورد. در اين سن، شالوده تربيتي و شخصيتي كودك ريخته مي شود. مثلااگر مادر به او وعده هاي دروغ بدهد، دروغگو بار مي آيد. اگر كلمات قبيح و زشت بر زبان بياورد، همان را ياد مي گيرد و به ديگران خطاب مي كند، چون آن كلمات در حافظه او بايگاني شده است. خواجه نصيرالدين طوسي عالم بزرگوار شيعه در تربيت كودك مي گويد: كودك را بايد به هر خلقي نيك، كه از اوصادر شود مدح گويند و اكرام كنند، و بر خلاف آن توبيخ و سرزنش صريح ننمايند كه بر قبح و بدي اقدام نموده است، بلكه او را به تغافل نسبت دهند تا بر تجاسر و خودسري اقدام نكند و اگر بر خود مي پوشد پوشيده دارند، و از عادي گرفتن توبيخ و از كشف معايب، احراز بايد كرد كه موجب وقاحت مي شود. پيامبر خاتم (ص) فرمود: «من كان عنده صبي فليتصاب له» - هركس كودكي دارد بايد با او و مطابق فكر و فهم او كار كند. توان فكري و عقلي و جسمي كودك، بسيار ضعيف است و از فكر و عقل و درك او بر نمي آيد كه كار عقلاو بزرگسالان را انجام دهد. پس بايد با او مدارا كرد و كاري كه از تحمل و قدرت او عاجز است نبايد به او تحميل گردد و از او خواسته شود. مدرسه و كودكستان نمي تواند جاي مادر را در تربيت بگيرد. «الكسيس كارل» مي گويد: افراد انساني را نمي توان چون ماشينهاي يك كارخانه، يكسان و يك شكل ساخت. از آنجا كه افراد آدمي متفاوتند و از عهده تربيت دسته جمعي به خوبي بر نمي آيند، تربيت خصايص اخلاقي، هنري و مذهبي كودك نيز ضروري است. نقش پدر و مادر در اين اوان، آن قدر بزرگ است كه نمي توان از آن چشم پوشيد
بنابراين والدين، به ويژه مادر در تربيت فرزند بايد از خواب و آرامش خويش بكاهد و با كارشناسي خاص مادري خود، به زيربناي تربيتي و سازندگي كودك خويش توجه بيشتري نمايد، همواره با پرورش جسمي، پرورش روح و روان و اخلاق او را نيز به طور جدي به عهده داشته باشد. مادر در تربيت رواني كودك بايد درس شهامت، شجاعت، سخاوت، بلند همتي و سيادت و كرامت نفس را به او بياموزد و سعي كند جبن و ترس و هر چيزي را كه از آن مي ترسد يا ترس آور است از بچه دور كند و از همان كودكي با تدبير و تجربه شايسته خود شجاعت، صبر، تحمل را به فرزند القاء نمايد. حساس ترين فراز مسئوليت والدين خصوصا مادر اين است كه درس ولايت و دوستي اهل بيت پيامبر (ص) را به فرزندشان بياموزند تا او مهر و محبت امامان معصوم (ع) را در قلب كوچك خود جاي دهد و اين ولايت به گونه اي فرزند را در برابر انحرافات آينده بيمه مي نمايد.
دوران جواني
دوران تربيتي كودك تا سنين جواني، مراحل متفاوتي را طي مي كند. رسول گرامي اسلام (ص) فرمود: «الولد سيد سبع سنين، و عبد سبع سنين، و وزير سبع سنين» - فرزند آدمي در هفت سال اول زندگي، آقاي پدر و مادر است، در هفت سال دوم، فرمانبردار و مطيع پدر و مادر است و در هفت سال سوم، وزير و مشاور خانواده است. منظور از آقايي آن است كه چنانچه اشتباهي انجام دهد مواخذه نمي شود و اگر كار مثبتي داشته باشد مورد تحسين قرار مي گيرد. در هفت سال دوم چون به حد تميز و تشخيص رسيده است لذا فرمانبردار پدر و مادر است و مي توانند او را امر و نهي كنند. در هفت سال سوم، وزير است به اين معنا كه پدر و مادر، او را مشاور خود قرار دهند در تصميم گيري هاي منزل با او مشورت كنند تا او براي خود احساس بزرگي و شخصيت نمايد و راه و رسم زندگي و تعامل با مشكلات را ياد گيرد. اين سه مرحله ناظر بر روانشناسي پسر و تربيت اوست. اما دختر به لحاظ جنسيت و عاطفي بودن، تربيت خاص خود را مي طلبد. در هفت سال اول، دختر ريحانه است، بيش از پسر نياز به محبت و عاطفه دارد، نوع بازي و اسباب بازي و كيفيت كارهاي او با پسر تفاوت اساسي دارد. در هفت سال دوم، آموزه هاي مخصوص دختران از قبيل حجاب، حيا، محرم و نامحرم آموخته شود و هفت سال سوم بايد او را براي خانه داري و مديريت يك زندگي مستقل آماده كرد.
اگر به فرزندان خود در اوان رشد، راه مبارزه و مجاهده با نفس را بياموزيم به فضائل و تكامل انساني راه خواهند يافت. مولاعلي (ع) فرمود: كسي كه قبل از بلوغ (در راه رشد و تكامل) با خواهشهاي نفساني خويش مجاهده نكرده باشد، در بزرگي به مقام فضل و شايستگي نايل نمي شود. در روايات آمده كه فرزندانتان را از شش سالگي به نماز ترغيب و تشويق نماييد تا برايشان ملكه شود و عادت نمايند و سفارش به آموختن قرآن در روايات نيز آمده است. جواني كه تلاوت قرآن نمايد قرآن با گوشت و خون او تركيب شده و او را از انحرافات مصون مي دارد.
پيامبر گرامي اسلام فرمود: «الشباب شعبه من جنون» - دوران جواني، شعبه اي از جنون است. اين تعبير رسول گرامي واقعا حالت جواني و بيدار شدن غرائز جنسي، پديدار شدن حس غرور و خود بزرگ بيني كاذب را به زيبايي تصوير نموده است. والدين در رفتارهاي خود با جوان بايد نهايت دقت را داشته باشند. با او لج بازي نكنند، به آراء و افكارش احترام بگذارند و او را تمجيد و تحسين نمايند تا بتوانند مهار جواني فرزند را به دست گيرند. در روايات، تاكيد فراوان بر دوست مناسب و رفيق آگاه براي جوان شده، لذا والدين بايد نهايت دقت خود را بر دوستان فرزندانشان مبذول نمايند و آنها را بشناسند، چون جوان بيش از هر كسي سخن دوست و رفيق خود را مي شنود.
سخن آخر
در زمانه اي كه مورد تهاجم فرهنگي غرب قرار گرفته ايم و دشمن، تمام هم و غم خود را بر اين گذاشته تا جوانان را از جامعه اسلامي جدا نمايد و آنان را به لجنزاري كه خودشان در آن غوطه ورند بكشاند، بر هر پدر و مادر مهربان و دلسوزي لازم است نهايت مدارا را نسبت به جوانان داشته باشند، اشتباهات آنها را ناديده بگيرند و اگر چنانچه گناهي از فرزند خود ديدند او را ترغيب به توبه كنند، چرا كه توبه جوان محبوب تر از هر چيز نزد خداي متعال است. به ياد داشته باشيم اگر نهالي كج رشد كند تا به سن رشد است مي توان آن را صاف كرد اما اگر تنومند شد، ديگر راست كردن آن محال است. جوانان را بيشتر دريابيم.
* كارشناس فقه و معارف اسلامي *
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید