تدبير ش25
لزوم تشكيل سمينار مديران حوزه هاي علميه براي انتقال تجارب
از جملهي پيشنهادهايي كه شد و من خوشم ميآيد و ميپسندم، اين است كه مديران مدارس از سرتاسر كشور - مدارس حوزه هاي علميه - سميناري تشكيل بدهند، دور هم جمع بشوند، تجربيات را منتقل كنند؛ اينها خيلي خوب است. 8/9/86
ضرورت تشكيل مؤســسه آمــوزشي براي تبليغات بين المللي
يــكي از پيشنهادها... تــشكيل يــك مؤسسه ي آموزشي است براي تبليغات بين المللي. البته اين را بنده اگر بخواهم درست به ياد بياورم، شايد حدود چهارده پانزده سال قبل مطرح كردم. در آنوقت يكي از آقايانِ بزرگان حوزه كه امروز بحمداللَّه حيات بابركتشان ادامه دارد، ... آمدند اينجا،...ملاقات كردند با من، ... كه آقا چرا شما بــــه ايـن نيــازها جــواب نميدهيد؟ چرا پاسخ نميدهيد؟ اين همه نياز هست. من گفتم حالا ما يك كارهايي البته كرده ايم، اما دست ما هم خالي است؛ حالا الان اين گوي و اين ميدان. شما برويد در قم يك مدرسه براي تربيت مبلّغين ديني براي دنياي خارج از ايران برنامه ريزي كنيد و علي نفقه عياله - همينجور گفتم - خرجش با من؛ هزينه هايش را من، همه را متحمل ميشوم. مدرسه اش را شما بسازيد؛....ايشان رفتند و يك مدتي هم تلاش كردند و به نظرم يك اطلاعيه اي هم در قم داده شد كه كسي كه ميخواهد شركت كند، بيايد اينجا، و بعد هم فراموش شد! تا حالا هم فراموش شده است. اين كار را بكنيد. اين كار بسيار كار خوبي است؛ كار لازمي است. 8/9/86
تدبير ش 26
معناي حكومت در نگاه اسلامي
از نظر اسلام، مسئله ي حكومت فقط اين نيست كه يك قدرتي بيايد در رأس جامعه ي اسلامي قرار بگيرد و كارايي داشته باشد براي ادارهي حكومت و زندگي مردم با نظم و انضباط اداره بشود؛ مسئله فقط اين نيست از نظر اســلام، بلكه حكومـت در نگـاه اسـلامي معنـاي امامت دارد. امامت يعني پيشوايي جسم و دل، هردو. فقط حاكميت بر اجــسام نيست، ادارهي زندگي دنيايـي و روزمـرهي متعارف مردم نيست؛ مديريت دلهاست، تكامل بخشيدن به روحها و جانهاست، بالا بردن فكرها و معنويتهاست. اين معنـاي امـامت اسـت. اسـلام ايـن را ميخواهد. اديان ديگر هم همينجور بـودهاند. حــالا از اديان ديـگر، سـند باقيماندهي متقني در دست بشر نيست، لكن اسلام سند روشن دارد. 8/10/86
خصوصيات جامعه اسلامي
جامعهي اسلامي آن جامعهاي است كه در او عدالت به نحو كامل استقرار داشته باشد؛ اخلاق اسلامي به صورت گسترده در ميان مردم وجود داشته باشد؛ مردمان همان ترازي را به دست بياورند كه پيامبران الهي مي خواستند اين تراز ساخته بشود در ميان جامعهي اسلامي؛ قدرتمند، شجــاع، عــزيز، بــرخوردار از مواهب زندگي و در عين حال عبد خدا؛ تسليم ارادهي پروردگار. آزادي حقيقي براي يك ملت و براي يك انسان اين است كه ارادهي خودش را، هـمت خـودش را، نيـرو و تـوان خودش را به كار بيندازد براي بهروزي خــود و آن بهروزي را در عبوديت خدا و بندگي خدا ببيند. ما دنبال اين هستيم. 12/10/86
مردم سالاري ديني در سايه اعتماد به نفس
ملت ايران با اعتماد به نفس خود اين بناي مبارك را گذاشت؛ توانــست مردمسالاري را به وجــود بياورد، آن هم بـا يـك شيــوهي تازه و بـيسـابقه؛ مردمسالاري ديـني. در هـمهي جـاي دنيا دموكراسيها در يك چهارچوب قرار دارند. هيـچ جـا وجود ندارد كه يك دموكراسياي باشد، اما به وسيله ي يك چهارچوب و يــك هــدفگذاري خاصي هدايت نشود؛ يا به وسيلهي احزاب است، يا به وسيلهي دستگاههاي قضايي است، يا به وسيلهي دستگاههاي خارج از دستگاه قضــايي و اجــرايي است. همه جـاي دنيا اينجــور اسـت. ما اين چهارچوب را اسلام قرار داديم؛ چون ملت ايران ملت مسلمانند؛ چون ملت ايران مؤمـناند. ايـن شــد مـردمسالاري ديني، مردمسالاري اسلامي. 12/10/86
تدبير ش28-29-30
آموزش بدون پــرورش راه بــه جايي نخواهد برد
يكي از بهترين سنتهايي كه در اين كشور ... گذاشتــه شد ...همين معاونــت پرورشـي است...ميدانيم آموزشِ بدون پرورش راه به جايي نخواهد برد، آموزشِ بدون پرورش همان بلايي را بر سر جوامع انساني خواهــد آورد كـه امـــروز بعد از گذشت صد سال، صدوپنجاه سال يا بيشتر، جوامع غربي دارند آن را احســـاس ميكننـــد. اينهــا از آن چيزهايي است كه آثار آن ده ساله و بيست ساله ظاهر نميشود؛ يكوقت چشم باز ميكنيد، ميبينيد يك نسل ضايعشـــده اســـت و كـاريـــش نــميشود كــرد... عــلم بـــدون تربيت اينجور است...نكتهي اساسي، ضايع شدن نســـل انساني است. بنابراين مسئلـــــهي امور پرورشي بسيار مهم اســـت. حالا به صورت معاونت و ســـازماندهي خوب و قوي و كارآمد، نه فقط شكلي. 12/2/87
باتأثيرروحيمعلم برمتعلم، يك نقطهي روشن ونورانياي درقلب دانشآموز باقي بگذاريد
عقيدهام اين است كه شماي معلم فيزيك يا رياضيات يا هندسه يا ادبيات يا علوم اجتماعي يا هرچه، ميتوانيد معلم دين و معلم اخلاق و پرورش دهندهي اخلاقدردانشآموز خودتان باشيد... از اين مسئله غفلت نكنيد كه تربيت كردن هم جزو كار شماست؛ و چه بهتر كه با نفوذ معلمي، با تأثير روحي معلم بر متعلم - از اين امكان - استفاده كنيد و يك نقطهي روشن و نورانياي در قلب دانشآموز باقي بگذاريد. يك كلمه از خدا، يك كلمه از پيغمبر، يك جمله از قيامت، يك كلمه از معنويت و سلوك الياللَّه و محبت به خدا، گاهي ممكن است از شما به عنوان دبير رياضي يا دبير ادبيات يا معلم كلاس اول دبستان يا دوم دبستان صادر شود كه شخصيت اين كودك يا اين نوجوان، اين انساني را كه مخاطب شماست، شكل مطلوب بدهد كه از صد ساعت حرف زدن در شكلهاي ديگر اثرش بيشتر باشد. 12/2/87
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید