تدبير ش 11
در استفاده از مناسبت ها، بكوشيد درس امروز ائمه معصومين را به جوانان منتقل نمائيد
طلوع هر ستاره ايي در آسمان تاريخ بشر براي انسان يك عيد است. ولادت هر يك از برجستگان بشريت ، از اولين و آخرين ، آن كساني كه راه سعادت را در مقابل مردم باز كردند و در اين را ه تلاش كردند، يك عيد جداگانه براي انسانهاست، اين عيد براي مسلمين هميشگي است. ما امروز بعد از گذشت قرنهاى متمادى، با اين عيد(ولادت اميرالمومنين)، با اين پديده،چگونه بايد برخورد كنيم؟ اسم على را بردن، كه كافى نيست؛ خود را منتسب به او دانستن، كه كفايت نمىكند؛ ما كه شخصيتهاى بزرگ تاريخ و پيشوايان دينى و انبياء و اولياء را فقط به عنوان يادگارهاى تاريخى نمىشناسيم؛ اينها درسند؛ اينها الگويند؛ اينها دستگير و راهنماىِ قدم به قدمِ زندگىاند. ما چه درسى از اينها مىگيريم؟ اين مهم است. امروز امت اسلامى از اميرالمؤمنين و از وجود مكرم نبى اعظم اسلام (صلّى اللَّه عليه وآله) و از ديگر بزرگانِ راه روشن الهى چه درسى را بايد بگيرد؟ كدام سرمشق را در زندگى بايد عمل كند؟ اين مهم است. با اين نگاه، به اميرالمؤمنين بايد نگاه كرد. 17/5/85
نظام جامع آموزش درسي سپاه و بسيج را هدفمند تدوين نمائيد
رشد علمى كشور يك فرايند است. دانشگاه يك جزيره ى جدا از قبل و بعد خود نيست. براى اينكه ما بتوانيم رشد علمى كشور را به معناى حقيقى كلمه تأمين بكنيم، اين فرايند را بايستى تضمين بكنيم؛ يعنى از دبستان، تا بعد از مقاطع عالى دانشگاهى. بعد از مقاطع عالى دانشگاهى، مراكز تحقيقاتى و پيشرفتهاى تحقيقاتى و ارتباط با صنعت و پيشبرد فناورى در كشور و پديد آوردن جهش هاى فناورى در بخشهاى مختلف كشور است كه اينها به بعد از مقاطع بالاى دانشگاهى مربوط ميشود؛ اما بايد از دبستان شروع بشود... برخى از بخشهاى ديگر بايد در اين زمينه همكارى كنند تا بتوانند اين فرايند را ترسيم كنند. ما كودك خودمان را بايد از آغاز براى ذهن مولّد، ذهن سازنده و ذهن مبتكر آماده كنيم... اين، به ميزان زيادى به تربيتهاى علمى و ذهنى اوليه ارتباط دارد كه به دبيرستان و دبستان و مراكزى اين چنينى مربوط ميشود. برنامه هاى علمى و درسى آنها بسيار مهم است. 23/5/85
تدبير ش 12
در مراكز علمي و دانشگاهي به ارتقاء ارزشهاي ديني و اخلاقي اهتمام بورزيد
علم با دين و اخلاق هست كه براى بشريت مفيـد خواهد بود. اين را به طور قاطع بدانيد، علم هر چه هم پيشرفت كند، اگر از اخلاق و دين فاصله بگيرد، به حال بشريت مفيد نخواهد بود. آن كسانى كه ميگويند ما دانش را براى ارتقاء بشريت مي خواهيم، بايد به اين نكته توجه كنند... امروز بيشترين ناامنى در آن كشورى است كه از لحاظ علمى، بالاترين رتبه را دارد؛ يعنى امريكا. هيچ كشورى در دنيا به ناامنى امريكا نيست؛ نه در اروپا، نه در آسيا. بيشترين ناآرامى روانى در آنجاست. بيشترين قتل و خشونت از ناحيهى شهروندان نسبت به يكديگر در آنجاست. بيشترين تبعيض و فاصلهى طبقاتى در آنجاست... مهمترين آرمانهاى بشرى كه از اول تاريخ تا حالا با تغييرات زمانه، تغيير نكرده... «عدالت» و «امنيت»... احساس آرامش كردن در روان است؛ راحت بودن در خانواده است؛ لذت بردن از زندگى خانوادگى و از ديدن فرزنــدان است؛ از بودن در آغوش پدر و مادر است؛ اينها اساسىترين نيازهاى بشر است... اين چيزها در آن جامعهاى كه از لحاظ علمى پيشرفتهترين است، مطلقاً وجود ندارد. پس ببينيد وقتى كه علم با ايمان و اخلاق، همراه پيش نرفتند، دوشبهدوش پيش نرفتند، نتيجه اين ميشود. عالِم اگر متدين باشد، از علم او جامعه بهره ى حقيقى ميگيرد. دين جلوِ پيشرفت علم را نميگيرد؛ بلكه حتّى به پيشرفت علم، كمك هم ميكند. اما جلوِ تعدى علم و تخطى از حدود انسانيت را كه ممكن است علم به آن دچــــــــار شـــود، ميگيرد.لذا من توصيه ام به جوان ها اين اســت: شما، همان قدرى كه براى علم كار ميكنيد، براى دل و معنويت خودتان هم كار كنيد. ميدان معنويت به روى شما باز است. علم و معنويت با هم هيچ منافاتى ندارند. كار كردن در يك كارگاه علمى، كارگاه آموزشى، مركز تحقيقات، فلان كلاس درس و فلان دانشگاه، هيچ منافاتى با اين ندارد كه انسان نمازش را اول وقت، با توجه و با احساس حضور در مقابل خداوند به جا آورد. اين، دل شما را شستشو مي دهد... يعنى شما وقتى كه از لحاظ دينى خوب بوديد، از لحاظ روحى پاكيزه و پاكدامن بوديد، عفيف بوديد، متذكر بوديد، حضور خودتان را در برابر پروردگار حقيقتاً حس كرديد، وقتى اينطورى باشيد، وجود شماها تأثير نورانى خواهد داشت؛ يعنى وقتى شما خوب باشيد و نورانى باشيد، به ديگران هم نور مي دهيد. اين را قدر بدانيد و از دست ندهيد...اين خطاب به همه ي جوانهاست و بخصوص جوانهايي كه دارند در كار علم حركت مي كنند...بنا براين، علم را بايد با دين و اخلاق توأم كرد. 25/06/85
تدبير ش 13
تربيت ديني واحياي هويت اسلامي وملي دانشجويان را،وجهه همت خود قرار دهيد
تربيت دينى دانشجويان، بايستى يكى از اهداف مجموعه ى اساتيد دانشگاهى كشور باشد. دانشجو را بايد هم متدين و هم داراى باورهاى ملي...واعتماد به نفس ملي...،بار آورد. خلاف اين را من گاهى از بعضى از دانشگاهها و بعضى از كلاسهاى درس مي شنوم... اين بىانصافى است؛ اين برخلاف مصلحت اين جوان و برخلاف مصلحت اين نسل عمل كردن است. بايد جوان را به هويت ملى و باورهاى ملى خودش پايبند كرد؛ طورى كه افتخار كند كه ايرانى است و افتخار هم دارد... آن هم ايرانى كه امروز به خاطر مواضع سياسىاش و مواضع بينالمللىاش در دنياى اسلام، عزيزترين است... جوان ايرانى به اين موقعيتى كه دارد،علاوهى بر مواريثِ فرهنگىِ تاريخىاش وافتخارات تاريخىاش، و علاوه بر استعــدادهاى موجود كشور – انسانى و طبيعى - چرا دلخوش نباشد؟ چرا او را مأيوس كنيم؟ از اين چيزها گاهى مشاهده مي شود... احياء و رشد بخشيدنِ به هويت اسلامى و دينى و ايرانىِ جوانمان، يكى از مهمترين مسائل ماست و كمك فراوانى هم به پيشرفت كشور مي كند. 13/7/85
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید