تدبير ش 3
در انجام اعمال عبادي سياسي، الگو و نمونه براي ساير ين باشيد
مومنيني كه از اول انقلاب از مركز دعوت توحيد- جمهوري اسلامي- به مكه رفتند ، شعارشان ، رفتارشان ، حرف هايشان ، توجه مسلمان ها را جلب مي كرد ؛ واين شد سياست . اين مومنين ، انسان ها را – يعني آحاد امت اسلامي را كه در آن اجتماع كرده بودند – به كلمه ي توحيد و توحيد كلمه دعوت مي كردند : « يا ايها المسلمون ! اتحدوا ،اتحدوا». بنا بر اين ، زيارت اين مومنين ، دعاي كميل آنها و طواف آنها ، بايد الگو و نمونه يي باشد ، كه خود اين عمل ، مسلماناني را كه شاهد اين منظره هستند ، دعوت كند ، اين مي شود آن جنبه سياسي حج. سياست حج در همين عبوديت و خضوع و معنويت نهفته است. ... ما مي خواهيم حاجي ما و مجموعه حجاج ما بر روي ملتهاي مسلمان و امت اسلامي اثر بگذارد ، مگر غير از اين است ؟ اين همه كار تبليغي و فرهنگي كه انجام مي گيرد، بخش عمده اش به اين منظور است . 16/9/84
از بين بردن موانع و آسيب ها در اتحاد امت اسلامي به راهبرد كلان احتياج دارد
ما هيچ اجتماع ديگري در طول تاريخ ، شبيه حج نداشتيم. ملت هاي مختلف با عادات و افكار ، فرهنگ و زبان هاي مختلف يك جا اجتماع مي كنند و يك حرف مي زنند ، يك چيز مي گويند ؛ اين خيلي مهم است . اگر يك ملتي ، يك دستگاه مديريتي بتواند اين حاجب و حايل جسم ها و عادات ها و مليت ها را از ميان دل ها بردارد ، شما ببينيد چه اتفاقي در دنيا مي افتد ! اين جسم ها ، رنگ پوست ها ، عادات و توهمات گوناگون ، نمي گذارد اين دل ها ، صداي هم را بشنوند ؛ بايد اين حايل را از ميان برداشت ؛ اين هنر حج ابراهيمي است و ... خيلي كار لازم است تا به آن هدف برسيم ؛ بايد در وسط راه ، آسيب ها و آفت ها را بشناسيم و آنها را بر طرف كنيم. ... بايد به فكر علاجش باشيم . برنامه ريزان، سياست گذاران ، مجريان و مديران ... ، بايد اين را محط فكر خودشان قرار بدهند . 16/9/84
بايد فعاليت هاي فرهنگي منجر به تغيير رفتار و اصلاح اخلاق شود
اين وظيفه شماست؛ چون جهت را شما معين مي كنيد. .. كه دل ها ، جسم ها ، ذهن ها را متوجه آن خط صحيح و خط مستقيم مي كنيد ...شما كه به عنوان مدير يا به عنوان روحاني كاروان هستيد و يك...يي را در طي بيست يا بيست و پنج روز- كمتر يا بيشتر – به دست شما سپرده اند ، بايد آ ن را طوري به اين سفر(معنوي ) ببريد و برگردانيد ، كه از لحاظ اخلاق ، از لحاظ جهت گيري ، از لحاظ معنويت ،تغيير كند ، تا يك ذخيره ي با ارزش معنوي براي او فراهم كنيد ، كه تا آ خر عمر از آن استفاده كند. البته « كونوا دعاه الناس بغير السنتكم» هم هست » ، ماها بايستي اول ، در اين حركت طولاني و اين طواف دايمي ، مراقب خودمان باشيم و در زندگي ، مثل مطوًف هاي قديم ، شانه هاي خودمان را نگه داريم كه منحرف نشويم ، بعد شانه ي مردم را هم مي توانيم نگه داريم. 16/9/84
حركت امروز بسيج ،جلوگيري از انحراف و تحريف پايه هاي معرفت اسلامي است
اوج حركت (ائمه اطهار) در زمان امام صادق بود ... اين بزرگوار توانستند كارى بكنند كه پايه هاى معرفت اسلامىِ صحيح در جامعه، آنچنان مستحكم بشود كه تحريفها ديگر نتواند اين پايه ها را از بين ببرد ايشان اين كار را كرد ، تا اين زمينه بماند و در هر دورهيى از دوره هاى تاريخ، كسانى كه لايق هستند، بتوانند از اين زمينه استفاده كنند و نظام اسلامى و مبناى مبتنى بر ارزشهاى اسلامى را به وجود بياورند و اين بناى رفيع را بسازند ... آنچه كه ما امروز در عرصه ى نظام جمهورى اسلامى با آن مواجه هستيم، شباهتى به اين حركت عظيمِ عميقِ نيازمند به صبر و حوصله ى ائمه (عليهمالسّلام) دارد؛ به همان اندازه هم تأثيرات عميقى را دارد. 7/9/84
تدبير ش 4
تعميق و تنوير مباني اسلام با زبان روز، سوخت موتور انقلاب است
انقلاب مانند هر حركت اجتماعى عظيمِ ماندگار، احتياج به سوخت دارد؛ اين ماشين بدون سوخت متوقف مىشود؛ سوختِ فكرى. روزبه روز با توجه به تحولات جهانى، با توجه به حوادث جديد، سؤالها و ابهامهاى تازهيى در ادامه ى اين راه مطرح است. از طرفى، قبل از آنكه نوبت به عمل برسد، نوبتِ فكر و پردازش تفكر راهنماست و اين، خاصِ آشنايان به مبانى اسلام است؛ بنابراين، فضلاى برجسته ى حوزه، نبايد گوششان بدهكار تلاش دشمن باشد و بايد بدانند كه فكر جديد، مفاهيم جديد و راههاى نو، مدد فكرى براى پيشرفت اين حركت است. 19/10/84
29/10- حركت در مسير ولايت ، حركت در جهت تحقق جامعه آرماني است
موضوع غدير - يعنى نصب جانشين - يك ضرورتى بود كه اگر آنچنان كه تدبير شده بود - تدبير رحمانى و الهى، و تدبير نبوى - عمل مىشد، بدون ترديد مسير تاريخ بشر عوض مىشد و امروز ما در جايگاه بسيار جلوترى از تاريخ طولانى بشريت قرار داشتيم... اگر اين حادثه اتفاق مى افتاد كه حفظ و گسترش كمّى و گسترش كيفى در اين موجود خلق شده ى الهى - يعنى جامعه ى اسلامى نبوى - مىتوانست به قدر ده، دوازده نسل، پىدرپى حراست و حفاظت بشود، آن وقت مسلّم بود كه اين حركت در طول تاريخ بشر، شكست ناپذير مىماند ... منتها امروز پايه هاى اصلى خراب است؛ اين پايه ها را پيغمبر اسلام بنيانگزارى كرد و براى حفاظت از آن، مسألهى وصايت و نيابت را قرار داد؛ اما تخلّف شد. اگر تخلّف نمىشد، چيز ديگرى پيش مىآمد ... در طول دوران دويست وپنجاه ساله ى زندگى ائمه (عليهم السلام) هر وقت ائمه توانسته اند و خودشان را آماده كرده اند تا اينكه به همان مسيرى كه پيغمبر پيشبينى كرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است ديگر. حالا ماها در اين برهه ى از زمان، به ميدان آمدهايم و همّتى هست به فضل و توفيق الهى و انشاءاللَّه كه به بهترين وجهى ادامه پيدا كند. 29/10/84
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید