پرسش :
ضمن بيان جايگاه امر به معروف و نهي ازمنكر در دين، شرايط امر به معروف و نهي ازمنكر را بيان كنيد.
پاسخ :
امر به معروف و نهى از منكر از بزرگ ترين و مهم ترين دستورهاو واجبات دينى است، كه محور و اساس شعاير دينى و هدف بعثت انبيا و جانشينان آنان است. بر هر مؤمن واجب است كه امر به واجبات و نهى از محرّمات نمايد و نيز مستحب است كه امر به مستحبّات و نهى از مكروهات نمايد.
خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد:
(وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ);[1]بايد حتماً جمعى از شما باشند كه مردم را به نيكى دعوت، و به معروف وادار، و از منكر جلوگيرى نمايند و اينان رستگاران اند. رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:
انّ قوماً ركبوا سفينة فى البحر و اقتسموا فصار كلّ واحد منهم موضعه فنقّر رجل موضعه بفاس فقالوا ما تصنع؟ قال هو مكانى اصنع به ما شئت فان اخذوا على يديه نجا و نجوا و ان لم يأخذوا على يديه هلك و هلكوا.
در اين روايت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) اجتماع را تشبيه فرموده به جمعى كه هر كسى در جايى در كشتى نشسته باشند و بعد يك نفر با تيشه اى جاى خود را سوراخ كند، وقتى از او بپرسند چرا اين كار را مى كنى، بگويد اين جاى اختصاصى من است و مى خواهم آن جا را سوراخ كنم; اگر جلوى او را بگيرند، هم او نجات پيدا مى كند و هم بقيه و اگر جلويش را نگيرند، هم او غرق مى شود و هم اهل كشتى; و شايد بعضى از بلاهاى عمومى، مثل قحطى، گرانى، كمى باران، زلزله، جنگ، و يا، تسلّط ستمكاران و... اثر ترك اين واجب، يعنى امر به معروف و نهى از منكر باشد، كه مضمون بعضى از روايات است.[2] خدا بهتر مى داند.
علما مى فرمايند: امر به معروف و نهى از منكر چهار شرط دارد:
اوّل اين كه، احتمال اثر در آن بدهد، پس اگر بداند كه اثر نمى كند لازم نيست امر به معروف و نهى از منكر كند;
دوّم اين كه، خود آمر و ناهى، فعل واجب و حرام را درست بداند، پس اگر بر او مسلّم نباشد كه اين كار واجب يا حرام است لازم نيست;
سوّم اين كه، سبب ضرر و زيان به خود يا مسلمان ديگرى نشود;
چهارم اين كه، علم به صدور حرام يا ترك واجب از طرف داشته باشد، پس به مجرّد احتمال يا ظن لازم نيست، بلكه نبايد پى جويى و تجسس بنمايد. در ضمن بايد امر به معروف و نهى از منكر با ملايمت و خوش خلقى و صبر و به خاطر خيرخواهى و خلوص نيّت باشد، نه اين كه با تندى و خشونت يا به قصد تحقير و خود بزرگ نمايى از اظهار علم و دانش و... باشد كه چه بسا نتيجه به عكس گرفته شود; هم چنين مراتب نهى از منكر ابتدا به دل، سپس به زبان و ارشاد و هدايت و نصيحت و بعد به بازداشتن به دست و عمل و جلوگيرى از وقوع معصيت، گرچه به زدن باشد، كه در كتب فقهى تفصيل آن را فرموده اند. ناگفته نماند كه وجوب امر به معروف و نهى از منكر، وجوب كفايى است; يعنى يك نفر كه انجام داد از ديگران برداشته مى شود، مگر آن كه شخص دوّم احتمال اثر بيش ترى در طرف بدهد، يا زودتر به نتيجه برسد.
پىنوشتها
[1]. سوره ى آل عمران، آيه ى 104.
[2]. سفينة البحار، ج 8، ص 388.
پرسش :
چگونه مي توان فردي را امر به معروف و نهي از منكر كرد و مراحل آن را نام ببريد!
پاسخ :
ابتدا مراحل امر به معروف و نهي از منكر را ذكر كرده و سپس شيوه آن را بيان مي كنيم:
دانشمندان اسلامي براي امر به معروف و نهي از منكر چهار مرحله را ذكر كرده اند كه در سيره ائمه مشاهده مي شود.
1ـ اظهار نفرت و خشم: گاهي شخصي منكر را انجام و يا معروفي را ترك مي كند ولي آمادگي براي اصلاح دارد كه تنها با اظهار خشم پي به عمل ناپسند خود مي برد[1] معروف محسوب مي شود نمونه اش برخورد پيامبر(صلي الله عليه وآله) با فاطمه(عليها السلام) كه پرده اي در خانه دخترش ديد با اخم كردن فاطمه متوجه شد و پرده را باز كرد و...[2]
2ـ امر و نهي گفتاري: بايد براي اين فريضه الهي از نعمت زبان و بيان استفاده كرد كه اين گاهي به صورت گفتگوي شخصي است كه مخاطب يك يا چند نفر است گاهي روي سخن با جمع است و گاهي به صورت گفتگوي دو جانبه است.[3]
3ـ بازداري عملي: براي خشكانيدن زمينه منكر و گناه بايد اقدامات عملي انجام بدهيم كه اين زمينه خود گاهي اقتصادي يا جنسي و يا فكري است.
4ـ نفرت و ناخشنودي قلبي و ترك معاشرت و رابطه: اين كار از نظر روحي خيلي تأثير مي گذارد. در صدر اسلام افرادي بودند كه پيامبر خدا دستور داده بود با آنان معاشرت نكنند و سخن نگويند و اين خود بهترين كار بود تا خويش را اصلاح كنند.
اما با شيوه هاي مختلفي مي شود فرد يا افرادي را امر به معروف و نهي از منكر كرد كه به بعضي از آن ها اشاره مي كنيم:
1ـ شيوه گفتاري: با سخن گفتن مخاطب را متوجه كند كه وظيفه دارد معروف را انجام و منكر را ترك كند كه علي هذا در وهله اول از جملات پندآميز و به صورت لين و نرم و... استفاده كند و از خشونت بپرهيزد. روي اين جهت خدا به موسي(عليه السلام)دستور مي دهد كه از كلام نرم استفاده كن: "به سوي فرعون برويد كه طغيان پيشه كرده و با قول نرم با او سخن بگوئيد"[4]
رسول خدا هم فرمود: با نرمي سخن گفتن ميمنت دارد و خشونت نُحوست.[5]
2ـ جلب اعتماد: در ابتدا دلهاي انسان رو گردان است ولي وقتي كسي در جذب مهارت داشت به آن شخص روي آورده او را پذيرا مي شوند و پس از جلب اعتماد مي توان در آن ها نفوذ كرد.
در اين رابطه امام علي(عليه السلام) مي فرمايد: دلهاي مردم وحشي است هر كس قلوب آن ها را جذب كند به او روي خواهند آورد.[6]
اين جلب اعتماد در صورتي حاصل مي شود كه مخاطب را از خود بداند. لقمان وقتي نهي از منكر مي كند تعبير به فرزندم
مي كند(يا بني لا تشرك باللّه)[7]
3ـ اعطاء شخصيت: اگر شخصي مرتكب جرم و گناهي شد در وهله اول به صورت پنهاني به او تذكر داده شود تا به شخصيت او لطمه اي وارد نشود.[8]
4ـ عقائد مخاطب را محترم شمردن: در صدر اسلام مسلمانان به بت پرستان توهين مي كردند آيه نازل شد كه شما مؤمنان بر آنان كه غير خدا را مي خوانند دشنام ندهيد تا مبادا آنها هم از روي دشمني خدا را دشنام دهند.[9] كسي عقيده اش براي او ارزش دارد و بايد محترم شمرده شود.
5ـ شيوه ارائه جايگزيني سالم: به اين معنا كه شخصي را كه نهي از منكر مي كنيم فراغت او را پر كنيم با ايجاد مراكز فرهنگي و هنري و ورزشي و... با اين روش مي شود جلو بسياري از منكرات را كاهش داد.[10]
شهيد مطهري نقل مي كند كه در يكي از شهرهاي كوچك آمريكا زنان مبتلا به قمار بازي شده بودند ابتدا كشيشها و روزنامه نويسها و... تا توانستند راجع به بدي قمار سخن گفتند ولي اثر نكرد تا آن كه شهردار به فكر افتاد و چند باشگاه و نمايشگاه هنري زنانه داير كرد زنان سرگرم شدند دو سال گذشت و تمام زنان قمار را به كلي فراموش كردند.[11]
6ـ شيوه مستقيم و غير مستقيم: گاهي مستقيماً با مخاطب گفتگو كردن اثر مي بخشد ولي گاهي شرائط زمان يا مكان يا وضعيت اشخاص مورد خطاب اقتضا نمي كند كه مخاطب را به طور مستقيم امر و نهي كند بلكه بايد از شيوه غير مستقيم استفاده كرد.
7ـ شيوه تدريجي: بدين معنا كه در مسائلي كه به اقتضاء شرايط زماني يا فردي لازم است براي تأثير گذاري در مخاطب به تدريج و كم كم پيش برويم و بهره بگيريم چون اگر غير از اين باشد يا تأثير ندارد يا اثر منفي مي گذارد مثلا شخصي غير مذهبي را اگر بخواهيم به ارزشهاي مذهبي و ديني گرايش بدهيم نمي توان از همان روز اول همه مسائل مربوط به واجبات و... را به او آموخت نمونه اش روايت مفصّلي است از امام صادق(عليه السلام) كه خلاصه اش اين است كه مردي مسيحي در همسايگي مرد مسلماني قرار داشت همسايه مسلمان، مرد مسيحي را دعوت به اسلام كرد و او مسلمان شد پيش از اذان صبح درب خانه او را كوبيد و او را به مسجد برد و تا غروب او را در مسجد نگه داشت روز بعد كه به سراغ او رفت گفت من كار دارم سراغ بيكاري برو...[12]
8ـ ارشاد از نكات مورد اتفاق: ارشاد از نكات مورد اتفاق شروع شود و از چيزهايي كه بين ما و شخص مورد اختلاف است پرهيز شود ابتدا صحبت بر محور نقاط مشترك باشد تا بعد از آن به مسائل اختلافي برسيم.[13]
پىنوشتها
[1] . امر به معروف و نهي از منكر از ديدگاه امام خميني (ناشر، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام، چاپ اول، سال 1377) ص 158.
[2] . بحارالانوار، ج 43، ص 84 (چاپ دوم، ناشر: مؤسسه وفا، بيروت).
[3] . امر به معروف و نهي از منكر (مؤلف حسين نصري، مترجم محمد اشتهاردي، ناشر: دفتر تبليغات قم، چاپ اول) ص 281. كتاب امام خميني، ص 179.
[4] . قرآن كريم، سوره طه: 43.
[5] . اصول كافي، ج 3، ص 182، ح 4، از باب الرفق (انتشارات مسجد چهارده معصوم، مترجم سيد جواد مصطفوي).
[6] . نهج البلاغه فيض، كلمات قصار، ح 47، ص 1111.
[7] . لقمان: 13.
[8] . شيوه هاي صحيح امر به معروف و نهي از منكر (دادسراي انقلاب اسلامي مبارزه با مواد مخدر، ناشر: سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اول، سال 1369، چاپخانه علامه طباطبايي) ص 233.
[9] . انعام: 108.
[10] . پژوهشي در امر به معروف و نهي از منكر از ديدگاه قرآن و روايات (مؤلف محمد اسحاق مسعودي، ناشر: سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اول، سال 1374) ص 392.
[11] . ده گفتار، ص 88.
[12] . وسائل الشيعه، ج 11، ص 430. ابواب امر و نهي، باب 14، ح 9 (ناشرد دار احياء التراث العربي، بيروت).
[13] . شيوه هاي صحيح امر به معروف و نهي از منكر (دادسراي انقلاب اسلامي مبارزه با مواد مخدر و منكرات، ناشر: سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اول، سال 1369) ص 253.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید