مقدمه
شكى نيست كه از نظر آيات مبارك قرآن، كعبه خانه اى كهن و منسوب به حضرت ابراهيم است، اما پرسش اين است كه آيا كعبه پيش از حضرت ابراهيم وجود داشته يا نه؟ همه مفسّران شيعه و بيشتر مفسّران اهل سنت بر آنند كه كعبه پيش از ابراهيم(عليه السلام) بوده و پيشينه آن، به زمان حضرت آدم، بلكه قبل از آن برمى گردد; چون از سويى ظاهر اطلاق آيه: إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً(1) اين است كه كعبه كهن ترين معبد است و از سوى ديگر همه انبيا براساس آيات 31، 58 و 59 مريم و آيات ديگر نماز و سجده مى گزاردند، پس اگر بگوييم قبله گاه آن ها غير از كعبه بوده، با اطلاق آيه سازگارى نخواهد داشت.(2) و همچنين، اين آيه و آيه پس از آن، در مقام بيان مزاياى خانه خدا است كه نخستين مزيّت آن، داشتن پيشينه طولانى و ممتد ذكر شده است; به اين معنى كه محلّى پيش از كعبه پرستشگاه عمومى مردم نبوده وگرنه اوّليت آن باطل خواهد شد.
دليل ديگر اينكه اين آيه در پاسخ به ايراد يهود در تغيير قبله به سوى كعبه است كه اعتراض كردند بيت المقدس سزاوار به استقبال است، چون كه قبل از كعبه ساخته شده و قبله گروهى از انبيا بوده است; خداوند بهوسيله نزول اين آيه مباركه، پاسخ داد: اگر كعبه قبله قرار گرفت، جاى تعجب نيست، چون كه نخستين خانه توحيد و با سابقه ترين معبد در زمين است.
همچنان كه تاريخ و ساير منابع اسلامى هم دلالت دارند كه كعبه نه تنها پيش از بيت المقدس بوده، بلكه از زمان حضرت آدم وجود داشته و در تاريخ آمده است كه از زمان هاى قديم، تمام ملل و اقوام هند و فارس و كلدانيان و بودائيان و اعراب، كه معتقد به پرستش بودند، به كعبه احترام مى گذاشتند; به طورى كه نوشته اند از زمان هاى قديم هفت معبد بزرگ و عمومى بوده كه قديمى تر از همه، كعبه است.(3) از اين رو، موئير، خاور شناس مشهور انگليسى، در كتابى كه درباره شرح حال پيامبر اسلام نوشته، از تاريخ نگارى به نام ديودور ـ كه نيم قرن قبل از ميلاد مسيح مى زيسته ـ نقل كرده كه خانه كعبه قديمى ترين محلى است كه به عنوان بندگى خدا براى بشر ساخته شده است.(4) در جوامع روايى شيعه و سنى، روايات زيادى نقل شده كه دلالت بر وجود كعبه از زمان آدم دارد كه برخى از اين روايات، مربوط به دحو الأرض است.(5)
اما بحث اين است كه آغاز مراسم حج و پيشينه تاريخى آن، به چه زمانى برمى گردد؟ آيا همزمان با وجود كعبه بوده يا از زمان حضرت ابراهيم؟
با توجه به اين كه در آيات قرآن، حج و كعبه به حضرت ابراهيم نسبت داده شده، لذا در اين مقاله بررسى تاريخى حج را در ضمن چهار دور، به طور جداگانه مورد بررسى قرار خواهيم داد:
1 . پيش از حضرت ابراهيم.
2 . دوران حضرت ابراهيم.
3 . پس از حضرت ابراهيم تا ظهور اسلام.
4 . از زمان ظهور اسلام تا كنون.
1 . پيش از بعثت حضرت ابراهيم(عليه السلام)
با توجه به مطالب مقدمه، كه در آن، موجوديت اجمالىِ كعبه پيش از زمان حضرت ابراهيم ثابت گرديد و با ضميمه اين مطلب كه كعبه اصولاً براى انجام مراسم حج بهوجود آمده است، از اين رو وجود اجمالى حج به كمك همان آيات و روايات، كه توضيح آن ها در مقدمه گذشت، اثبات مى شود.
شاهد اين مطلب، تمسك امام صادق(عليه السلام) به همان آيات براى اثبات حج آدم و نوح و... مى باشد:
قال الحلبي سئل أبو عبد الله(عليه السلام) عن البيت أ كان يحجّ قبل أن يبعث النبي(صلى الله عليه وآله) ؟ قال: نعم و تصديقه في القرآن قول شعيب، قال لموسى حيث تزوّج عَلى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَج و لم يقل ثماني سنين، و إنّ آدم و نوحاً حجّا و سليمان بن داود قد حجّ البيت بالجنّ و الإنس و الطير و الريح و حجّ موسى على جمل أحمر يقول: لَبَّيْكَ لَبَّيْك، و إنّه كما قال الله: إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمِينَ و قال: وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ و قال: أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطّائِفِينَ وَ الْعاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ و إنّ الله أنزل الحجر لآدم و كان البيت».(6)
روايت ديگر را زراره از امام باقر(عليه السلام) نقل مى كند كه از حضرت پرسيد:
«أَ كان يحجّ إليه قبل أن يبعث النبي(صلى الله عليه وآله) قال: نعم، لا يعلمون أنّ الناس قد كانوا يحجّون و نخبركم أنّ آدم و نوحاً و سليمان قد حجّوا البيت بالجنّ و الإنس و الطير و لقد حجّه موسى على جمل أحمر يقول لَبَّيْكَ لَبَّيْك، فإنّه كما قال الله تعالى: إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمِينَ .(7)و (8)
همان طور كه ملاحظه شد، امام صادق و امام باقر(عليهما السلام) براى اثبات حج انبياى سلف، تمسك به آياتى نمودند كه آن آيات درباره كعبه بود، اما از آن جاكه كعبه ملازم با حج بوده و گويى راز اصلىِ پيدايش كعبه، انجام مراسم با شكوه حج است، از اين رو، امام(عليه السلام) به اين آيات تمسك كرد و جالب اين است كه امام(عليه السلام) براى حج انبيا تعليل به اين آيات كرد و فرمود: «فإنّه كما قال الله تعالى...» .
وشايد وجه استشهاد امام صادق(عليه السلام) بر سه آيه، اين باشد كه آيه نخست مربوط به حجّ انبيا، تا پيش از ابراهيم(9) و آيه دوم زمانِ ابراهيم و آيه سوم مربوط به بعد از زمان ابراهيم، يعنى سليمان و موسى باشد، چراكه در آيه سوم، ابراهيم مأموريت يافت كه خانه خدا را براى سه دسته (طائفين، عاكفين و ركّع السجود) پاكسازى كند و روشن است كه مراد، فقط طواف كنندگانِ در زمان ابراهيم نيست، بلكه شامل آنهايى است كه بعداً هم مى آيند. پس با تمسك به آيات، مى توان وجود اجمالى حج را از زمان آدم تا ابراهيم اثبات كرد.
علاوه بر اين آيات، روايات خاص ديگرى هم نقل شده كه دلالت بر انجام حج در اين برهه از تاريخ دارد، كه مى توان اين روايات را تحت عناوين زير بيان كرد:
* حجّ جبرئيل و ملائكه
إِنَّ رَجُلاً سَأَلَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(عليه السلام) : «عَنْ أَوَّلِ مَنْ حَجَّ مِنْ أَهْلِ السَّمَاءِ، فَقَالَ: جَبْرَئِيلُ(عليه السلام) ».(10)
هم چنان كه امام صادق(عليه السلام) فرمود: بعد از اين كه آدم حجش را تمام كرد، جبرئيل به او گفت: «هَنِيئاً لَكَ يَا آدَمُ لَقَدْ طُفْتُ بِهَذَا الْبَيْتِ قَبْلَكَ ثَلاثَةَ آلافِ سَنَة».(11)
و در روايت ديگر فرمود: «لَمَّا أَفَاضَ آدَمُ مِنْ مِنًى تَلَقَّتْهُ الْمَلائِكَةُ فَقَالُوا يَا آدَمُ بُرَّ حَجُّكَ أَمَا إِنَّهُ قَدْ حَجَجْنَا هَذَا الْبَيْتَ قَبْلَ أَنْ تَحُجَّهُ بِأَلْفَيْ عَام».(12)
مؤيد اين روايات، روايات ديگرى است كه زراره به امام صادق عرض مى كند:
«جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ أَسْأَلُكَ فِي الْحَجِّ مُنْذُ أَرْبَعِينَ عَاماً فَتُفْتِينِي، فَقَالَ: يَا زُرَارَةُ بَيْتٌ يُحَجُّ قَبْلَ آدَمَ(عليه السلام) بِأَلْفَيْ عَام تُرِيدُ أَنْ تَفْنَى مَسَائِلُهُ فِي أَرْبَعِينَ عَاماً».
* حجّ آدم
بعد از جبرئيل و فرشتگان، نخستين كسى كه خانه خدا را زيارت كرد و اعمال حج را انجام داد، حضرت آدم است كه روايات در اين زمينه زياد است و مرحوم كلينى در فروع كافى بابى با نام حجّ آدم(13) آورده است. اين روايات در بيشتر كتب تفسيرى(14) و جوامع(15) روايى نقل شده است.
* حجّ انبياى ديگر
افزون بر برخى از اين روايات، كه در آغاز اين بخش ذكر شد، روايات ديگرى هم نقل شده كه دلالت بر وجود حج در اين برهه از تاريخ دارد:
عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: «قَالَ لِي أَبُو الْحَسَنِ(عليه السلام) إِنَّ سَفِينَةَ نُوح كَانَتْ مَأْمُورَةً طَافَتْ بِالْبَيْتِ حَيْثُ غَرِقَتِ الاَْرْضُ ثُمَّ أَتَتْ مِنًى فِي أَيَّامِهَا ثُمَّ رَجَعَتِ السَّفِينَةُ وَ كَانَتْ مَأْمُورَةً وَ طَافَتْ بِالْبَيْتِ طَوَافَ النِّسَاءِ».(16)
هم چنان كه روايت «لم يزل كانت معمورة حتى زمن الطوفان» هم دلالت به ملازمه بر وجود حج در اين زمان خاص دارد، چنان كه از ابن جرير هم نقل شده كه: «فَلَمَّا كَانَ زَمَنُ الطُّوفَانِ رُفِعَ فَكَانَتِ الاَْنْبِيَاءُ(عليهم السلام) يَحُجُّونَهُ وَ لا يَعْلَمُونَ مَكَانَهُ حَتَّى بَوَّأَهُ اللَّهُ لاِِبْرَاهِيمَ(عليه السلام) فَأَعْلَمَهُ مَكَانَهُ...».(17)
از مجموعه آيات و روايات گذشته، وجود اجمالى حج از زمان آدم تا زمان ابراهيم استفاده شده، اما كيفيت و چگونگى مراسم حج در آن زمان براى ما مبهم و مجمل است.
1 . آل عمران: 96
2 . آيت الله جوادى آملى، فصلنامه «ميقات حج»، ش4، ص55
3 . الميزان، ج3، ص319
4 . غفارى، ابراهيم، راهنماى حرمين شريفين، ج1، ص157
5 . قوله تعالى } وَالاَْرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا{ بسطها، من دحوت الشيء دحواً بسطته و في الحديث يوم دحو الأرض، بسطها من تحت الكعبة و هو اليوم الخامس والعشرون من ذي القعدة ; شيخ فخرالدين الطريحي، ج1، ص134
6 . تفسير برهان، ج1، ص155 و تفسير العياشي، ج1، ص60 والحج في الكتاب والسنه، ص181
7 . آل عمران: 96
8 . تفسير برهان، ج1، ص300 و تفسير عياشى، ج1، ص186
9 . احتمال هم دارد كه آيه اول مربوط به همه ازمنه، از زمان آدم تا خاتم باشد، چنان كه ظاهر روايت دوم اين است.
10 . علل الشرايع، ج2، ص465 و عيون أخبار الرضا، ج1، ص243
11 . علل الشرايع، ج2، ص401
12 . فروع كافى، ج4، ص196 و من لا يحضره الفقيه، ج2، ص148
13 . فروع كافى، ج4، ص190
14 . برهان، ج1، ص155 و 300 ; نورالثقلين، ج1، ص126 و درالمنثور، ج1، ص305
15 . بحار الأنوار، ج96، ص30 و 40 ; من لا يحضره الفقيه، ج2، ص147 و 148 و فروع كافى، ج4، ص190
16 . فروع كافى، ج4، ص213
17 . درالمنثور، ج1، ص308
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید