آنچه که حقیقت انسان را تأمین می کند، یا به صورت انسانیت، یا به صورت حیوانیت، همان عقاید، اخلاق و اعمال است.
حج سرّی دارد که سریره انسان با سرّ حج هماهنگ است و ساخته می شود.
لذا وجود مبارک امام باقر - سلام اللَّه علیه - به ابی بصیر فرمود: بسیاری از اینها که می بینی حیوانند.
البته زائران بیت خدا که از کشور و منطقه های شیعه نشین حرکت می کنند باید خوشحال و مسرور باشند؛ چون به برکت ولایت از این شرّ و خطری که ابی بصیر دید مصونند. این نکته ای بود که امام باقر - سلام اللَّه علیه - به ابی بصیر فرمود.
آنگاه دستی به چشم ابی بصیر کشید و ابی بصیر به حالت اول در آمد و افرادی را که در عرفات بودند به صورت انسان دید.
بعد به ابی بصیر فرمود: ابی بصیر! ما اگر این کارها را که نسبت به تو کردیم نسبت به دیگران هم بکنیم، دیگران هم اسرار مردم را بفهمند و ببینند که در صحنه عرفات چه خبر است، ممکن است ظرفیّت نداشته باشند و درباره ما، بیش از اندازه ای که هستیم غلوّ کنند.
ما بندگان خداییم، عبیدیم، «لا نَستَکبرُ عن عِبادتَهِ ولا نَسْئمُ مِن عِبادَتِه».
همان وصفی که خداوند برای فرشتگان و مقربین و انسانهایی که الهی هستند در پایان سوره اعراف بیان کرد، همان بیان را امام باقر - سلام اللَّه علیه - درباره خودشان منطبق کرده اند فرمود: ما بندگان حقیم.
از عبادت خدا استکباری نداریم و خسته هم نمی شویم و در پیشگاه حق مُنقاد، مسلم، مسلمان و مطیعیم. نکته دیگر از همین قبیل، سدیر سیرفی می گوید: در سرزمین عرفات محضر امام ششم بودم، دیدم جمعیت زیادی مشغول انجام وظیفه حج، دعا و مانند آنند.
در قلبم خطور کرد: آیا اینها به جهنم می روند؟ و این همه جمعیّت بر ضلالت و گمراهیند؟ - چون کسی که معتقد به ولایت و امامت علی و اولاد علی - علیهم السلام - نباشد و کسی که دستور روشن پیغمبر - صلی اللَّه علیه و آله - را عالماً و عامداً زیر پا بگذارد، حقیقتش حقیقت انسان نیست.
- آنگاه امام صادق - سلام اللَّه علیه - به من فرمود: «سدیر تَاَمَّل» تأمّل کن.
دقت کردم، دیدم در اثر تصرفی که امام ششم در من کرد، باطن بسیاری از افراد را می بینم که به صورت انسان نیستند. و وضع من دوباره به حالت اول برگشت. پس حج سرّی دارد که سیره، حقیقت و سریره انسان را می سازد.
اگر کسی با واقعیت حج همراه بود، انسان راستین است. و اگر برای تجارت و سیاحت، حج کرده و از ولایت سهمی نداشت، به عترت طاهره ایمان نیاورد و... از سرّ حج محروم است.
نقش کلیدی ولایت
مسأله ولایت، نقش کلیدی دارد. لذا در روایات ما آمده است که: والی، دلیل و راهنمای خطوط کلی دین است، اگر نماز، روزه، زکات، حج و عبادتهایی مانند اینها، پایه ها و مبانی دین هستند، والی دلیل و مجری و مبیّن و مفسّر و نیز حافظ حدود اینهاست.
متخلّفین را مجازات و امتثال کنندگان تأیید و تشویق می کند. در نتیجه حدود الهی را حفظ می نماید. وجود مبارک پیغمبر - صلی اللَّه علیه وآله - فرمود: «اِنّی تارک فیکُم الثّقلین، کتابَ اللَّه و عترتی».
در وصیتنامه حضرت امیر - سلام اللَّه علیه - نیز آمده است که: «اَقیموا هذیْن العمودیْن وَ اقِدوا هذینِ المصباحین»؛ یعنی این دو ستون قرآن و عترت را سر پا نگهدارید و این دو مشعل فروزان را همچنان افروخته و روشن کنید که کارتان به دست اینها انجام گیرد.
اینها رهبران الهی هستند. اگر کسی حقیقت ولایت را عمداً رها کند، گرچه به نماز، روزه، زکات و حج هم موفق بشود انسان نیست؛ چرا که ولایت سر عبادتهاست و انسان ساز است.
بنابراین، طبق روایات نقل شده، دستورات دینی ظاهری دارد و باطنی که باطنش با جان ما کار دارد. دیگران که مسأله اخلاق را در حد ملکات «فاضله» یا «رذیله» تبیین می کردند، مسأله تجسّم خود انسان و تجسّم انسان به صُور ملکات نفسانی را نمی توانستند تبیین کنند.
گرچه نقل می کردند و تعبداً می پذیرفتند که بعضی از افراد به صورت حیوان محشور می شوند، ولی راه علمی نداشتند.
اما بر اساس دو مبنای حکمت متعالیه: «جسمانیّةُ الحدوث و روحانیّةُالبقاء» و «حرکت جوهری»، به خوبی می توان برای این روایات یک راه علمی درست کرد، و می توان پی برد که چطور یک شخص به صورت حیوانیت حرکت می کند یا به صورت انسان حرکت می کند، واقعاً می شود حیوان، در عین حالی که انسانی است که حیوان شده است.
نه اینکه یک حیوانی می شود در عرض انسان، نظیر حیوانات دیگر و گرنه آن عقوبت و کیفر نبود بلکه یک حیوانی است در طول انسان؛ یعنی میمون انسان نما، خوک انسان نما، گرگ انسان نما و سگ انسان نما و مانند آن. مطلب دیگر آن است که: در جریان حج، ذات اقدس اله فرمود: «فیه ایات بیّنات»4. گرچه در بسیاری از موارد مراد از آیه، اصل و علامت است ولی درباره حج فرمود: «ایات بیّنات».
آیات فراوانی در مسأله حج است. زائران بیت اللَّه در حج نشانه های زیادی می بینند. گاهی کسی نه به قصد حج یا عمره، بلکه به قصد تجارت به مکه و مدینه می رود. آن آیات تکوینی مثل آسمان و زمین و خصوصیتهای جوّی، فضایی، اقلیمی و مانند آن برای همه است.
اما یک سلسله دستورات به عنوان مناسک حج است که عدّه زیادی از راه دور و نزدیک آنجا سر می سایند. در خود حج، آیات الهی است، کعبه جزء آیات الهی است. حجرالأسود، جزء آیات الهی است. مقام ابراهیم جزء آیات الهی است.
اینکه سرزمین غیر ذی زرع به جایی برسد که: «فاجعَل اَفئدَةً مِن النّاس تهوی الیهم»5.
دلهای عده ای مشتاقانه علاقه مند به کعبه و زیارت خانه خدا و حرم خداست، جزء آیات الهی است... البته این نیازی به شرح جداگانه دارد.
غَفَرَاللَّه لنا ولکم والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته.
1 . آل عمران: 97.
2 . طارق: 9.
3 . عنکبوت: 45.
4 . آل عمران: 97.
5 . ابراهیم: 37.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید