حضرت امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
فالحق المعلوم غير الزكوة و هو شى ء يفرضه الرجل على نفسه فى ماله يجب عليه ان يفرضه على قدر طاقته وسعة ماله فيؤ دى الذى فرض على نفسه ان شاء فى كل يوم و ان شاء فى كل جمعة و ان شاء فى كل شهر وقد قال
الله عزوجل اءيضا:
و اقرضوا الله قرضا حسنا.(31)
پس حق معلوم از غير زكات است ، آن چيزى است كه انسان بر نفس خويش در مالش فرض كرده بر او واجب مى گردد، اينكه بر خويش از اين فريضه بقدر طاقتش و توان ماليش بر خود واجب مى نمايد، پس اداء مى كند آنرا اگر بخواهد در هر روز و اگر بخواهد در هر جمعه و اگر بخواهد در هر ماه يكبار كه خداوند متعال در سوره حديد مى فرمايد:
و آنها كه به خداوند وام دادند وام شايسته ...
مضاعف و چند برابر گرداند اجر و مزد ايشان را و برايشان است مزد گرانمايه از طرف خداوند كريم .
زكات سپاسگزارى از نعمتهاى الهى است
خواست و مشيت الهى آنچنان اقتضا دارد كه هيچ قدرتى با آن اقتضا برابرى و هماهنگى نمى نمايد، مثلا يك دانه را به هفتصد برابر و گاهى بيشتر مى كند، مزه و لذتى كه ميوه ها و در نان و برنج و ساير خوردنيها قرار داد كه هيچ كس قدرت تركيب چنين پديده اى را ندارد. زكات در حد خويش شكرانه اين نعمتها مى باشد.
حضرت صادق عليه السلام فرمود:
و من ادى ما فرض الله عليه فقد قضى ما عليه وادى شكر ما انعم الله عليه فى ماله اذا هو حمده على ما انعم الله فيه مما فضله به من السعة على غيره و لما و فقه لاداء ما فرض الله عزوجل عليه و اعانه عليه .(32)
و كسى كه اداء كند آنچه كه خداوند بر و فرض و واجب كرد، پس بحقيقت قضا كرد و برآورد، و حقش را اداء كرد از آنچه كه بر او بود و شكر نعمتهاى الهى را كه فريضه زكات بر او تفضل فرموده كه تا در مالش اداء نمايد هرگاه او بخواهد حمد و سپاس كند آنچه كه خداوند بر او تفضل كرد و از آنچه از مال و دارايى كه به او عطا فرمود، كه غير او اين نعمتها را از خود ندارد، و هرگاه به او اين توفيق را مرحمت كرد و او را به اداء زكات موفق كرد و توفيقش داد كه زكات و فرايض ديگر مالى نمى پردازند و شكرانه نعم الهى را بجاى نمى آورند، بلكه نعمتهاى الهى و خدا داده را در تعيش و تكيف نامشروع و بر خلاف رضاى حضرت حديت مصروف مى دارند.
و اينست كه عذاب اليم و عقوبت الهى متوجه چنين انسانهايى شده و عقوبت گناه ايشان گريبانگير ديگران هم مى شود و دامن بقيه بى گناهان را هم فرا مى گيرد و آتش فتنه و گناه همگان را مى سوزاند.
پس از زكوة از بقيه اموالتان پرسش نمى كنند:
بزرگترين مشكل در قيامت كه در انتظار هر مسلمان است ، مساءله مال و ماديات و حق الناس است ، كه از او پرسش مى گردد، كه اموال و دارائيهايتان را از كجا بدست آورده ايد و در چه راهى مصرف نموده ايد اگر بخواهند كه ريز و درشت و خرد و كلان در آمده ها و مصارف ايشان را بپرسند از عهده پاسخ آن كمتر كسى است بر مى آيد. اما اگر كسى زكات مالش را به موقع بپردازد، از بقيه اموال او پرسش نخواهند كرد.
در روايت على بن عقبة از ابى الحسن اول ، امام على عليه السلام است كه مى فرمايند:
من اءخرج زكوة ماله تامة فوضعها فى موضعها لم يسئل من اءين اكتسب ماله .(33)
ان كس كه زكات مالش را خارج كند تماما، يعنى تمام مالش را تزكيه نمايد و حقى از فقراء در ميان مالش يا دينى در گردنش باقى نماند، و زكات مالش را به اهلش برساند و با دقت هر چه بيشتر زكات را به شخص مطمئن و مورد اعتماد بدهد كه او حق فقراء را اداء كند و يا خود به شخص مستحق مؤ من و مسلمان برساند. در اين صورت از ثروت و اموالش در قيامت سؤ ال نمى نمايند كه از كجا آورده اى .
يعنى در بقيه اموال او محاسبات دقيق انجام نخواهد گرفت .
مساءله قابل توجه در كلمه فوضعها فى موضعها، اينست كه زكات مال قصد قربت دارد و بايد براى رضاى خداوند و تقرب به پيشگاه اقدسش اين مال را خارج نمود و على الخصوص به كسيكه زكات مال داده مى شود، هيچگونه چشمداشتى نداشته باشد و اگر هر گونه توقعى از گيرنده زكات و مستحقش داشته باشد حال چه كسى كه خود مستقيما مصرف كننده است ، و چه عامل زكات و آنكس كه زكات را جمع آورى مى كند و به اهلش مى رساند، برود و منتى و اذيتى نسبت به او داشته باشد موجب خلاف رضاى حضرت احديت را فراهم آورده و چه بسا برائت ذمه هم حاصل نگردد. پس در نتيجه زكات و خمس و هر حقوق واجبى را فقط با قصد قربة الى الله بايد اخراج نمود.
سخاوتمند خوش برخورد مشمول رحمت خداوند است :
از جمله مشكلات مستصعب طبق روايات وارده در قيامت ، مسئله مال و ثروت است كه از آن پرسش مى نمايند و پاسخ به آن فوق العاده دشوار است ، اما اگر زكات مال و هر گونه حق الله و حق الناس از آن پرداخت گردد، ديگر پرسشى از بقيه اموال و از شخص صاحب مال نمى گردد.
در روايت است كه حضرت موسى بن جعفر عليه السلام فرمود:
السخى الحسن الخلق فى كنف الله لا يستخلى الله منه حتى يدخله الجنة و ما بعث الله عزوجل نبيا و لا وصيا الا سخيا و ما كان احد من الصالحين الا سخيا و مازال اءبى يوصينى بالسخاء حتى مضى و قال :
من اءخرج من ماله الزكوة تامة فوضعها فى موضعها لم يساءل من اءين اكتسبت مالك . (34)
حضرت امام فرمود:
على ادوام پدرم مرا توصيه به سخاوت مى كرد، تا كه گذشت (و از دست ما رفت ) و مى فرمود:
كسيكه زكات مالش را خارج كند تمام مالش را تزكيه نمايد و بموقع و صحيح و به حق پرداخت نمايد از اين شخص مالدار، در قيامت از اموالش نمى پرسند، كه مال و دارائيت را از كجا آورده اى و چگونه كسب كرده اى ؟.
آنانكه به دنيا اهميت نمى دهند و حب مال و حب دنيا آنان را اسير خود نكرده ، غالبا سخاوتمند و اهل گذشت هستند. لذا انبياء و اولياء و بندگان صالح پروردگار داراى نعمت و صفت سخاوت هستند.
نكته دوم ، چرا اهل زكات در روز قيامت از مالش پرسش نمى كنند كه اموالت را از كجا آورده اى ؟
پاسخ اينست كه مالكيت در اسلام محفوظ و مشروع است و اگر صاحب مال ، اموالش را پاك و تزكيه كند و از اموال مزكى هر قدر زياد هم داشته باشد و از كل حرام و نامشروع به دور باشد، از او پرسشى نخواهد شد كه چرا مال و ثروت جمع كرده اى ، بلى ثروت زياد اگر در تصرف مسلمانى باشد و در محور آن گرسنگان و برهنگان و مستضعفان باشند مسلم است كه از صاحب آن مى پرسند چرا با شكم سير و ثروت زياد سر بر متكاى ناز آرميدى و حال آنكه در اطراف تو مسلمانان گرسنه و برهنه بوده باشند؟!! اين مسلمان بى رحم تحت مؤ اخذه و عذاب شديد قرار مى گيرد.
نكته سوم ، زكات مال را بايد به كسى داد كه مستحقش باشد و يا به كسى كه با دقت به اهلش برساند. چرا كه زكات را به افرادى كه اهليت ندارند، پرداختن ، يك نوع مسامحه و سستى در اداء زكوة محسوب مى گردد.
اينست نقش زكات در بهبود اقتصاد اسلام و مسلمين كه در اداره امور اقتصادى و فرهنگى و سياسى مسلمانان فوق العاده مفيد و مؤ ثر است .
31) سوره حديد آيه 18.
32) فروع كافى ج 3 ص 498 و 499.
33) فروع كافى ج 3 ص 504.
34) فروع كافى ج 4 ص 39.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید