وجوب زكات از نظر كتاب و سنت و اجماع معلوم و مبرهن است و اجماع علماء اماميه و عامه و اهل تسنن بر وجوب آن ثابت و روشن است ، پس بنابراين كسى كه جاهل است بر زكات يعنى عرف و الزم آگاهش مى نمايند و الزامش به پرداخت زكات مى كنند و اگر معلوم بخوانيم ، يعنى ، عرف و الزم خود بداند و بشناسد كه بايد زكات مال بدهد و هرگاه عالم به پرداخت زكات و وجوب آن از طرف خدا و رسول صلى الله عليه و آله باشد و در عين حال انكار زكات مى كند و بر خود حلال مى داند او مرتد است و از دين خدا خارج شده و ضرورى دين را انكار كرده است . و جناب محقق حلى او را مرتد معرفى مى نمايد و هرگاه مستحل و حلال نداند از او زكات را مى گيرند ولى نه زيادتر از آنچه بايد بدهد و نظر فقها ثلاثه اهل تسنن همچون ابو حنيفه ، شافعى و مالك ، با هم در اين مساءله همين است و با ما اختلافى ندارد.
اگر فتاوا و نظريات فقهى شيعه كه بمنزله قانون الهى و اسلامى قابل اجراست و بايد پياده شود و حكومت اسلامى در اجراء مفاد اين قانون اسلامى مساعدت مى كرد، خدا شاهد است كه اجراء قوانين فقهى و اسلامى چه اثرات فوق العاده مثبتى در نظام اسلامى ما داشت . به اميد آن روز كه كل قوانين اسلامى خاصه قانون خمس و زكات در اين برهه از زمان پياده شود و هر گونه موانع را از سر راه خود بر مى دارد. چرا كه اسلام به اقتدار كامل خود بحمد الله رسيده و حكومت ، الحال حكومت اسلامى است . از خداوند متعال بخواهيم و به پيشگاه او استغاثه كنيم كه خداوند توفيق اجراى همه قوانين مترقى اسلامى خاصه اجراى كامل احكام اسلام را به ولى امر مسلمين و حاكم مؤ يد و منصور زمان ، آن كسيكه اين منصب عظماى الهى را به عهده دارد و حرف اول و آخر دين و دنياى ما را او مى زند و در حقيقت سياستگذارى امور اسلام و مسلمين در زير اين آسمان كبود با اوست . به او مرحمت فرمايد. و حكومت اسلامى در اين برهه و مقطع از زمان و همه ازمنه و اعصار تا ظهور و حضور حضرت ولى عصر حجت بن الحسن عجل الله تعالى فرجه الشريف ، تبلور خاص خود را پيدا كند و دماغ همه دشمنان قسم خورده خود را به خاك بمالد. و بالاخره بايد اين قانون به دست تواناى بقية الله الاعظم ارواح من سواه فداه ، بايد پياده شود. به اميد آن روز انشاالله ، و جناب محقق مى فرمايد: زكات به امر پروردگار عالم فرض و واجب شده و چون نماز و روزه و ساير احكام عبادى احتياج به قصد قربت دارد و لذا با اينكه زكات بر كافر هم واجب است . لكن چون نمى تواند قصد قربت كند از او نمى گيرند.
جناب محقق حلى مى فرمايد:
تجب الزكوة على الكافرين و ان لم يصح اداؤ ها اما الوجوب فلعموم الامر و اما صحة الاداء فلان ذلك مشروط بنية القربة و لا تصح منه و لا قضاء عليه لو اسلم ، لقوله عليه السلام الاسلام يجب ما قبلة . (12)
واجب است زكات بر كافر و اگرچه صحيح نيست از او ادائش ، اما اينكه بر كافر هم واجب است براى اينست كه امر به زكات در قرآن عموميت دارد كه همه بايد زكات بدهند، چه كافر و چه مسلمان ، و اما از كافر صحيح نيست به خاطر اينكه اداء زكات نياز به قصد قربت دارد و صحيح نيست از كافر، چون نمى تواند قصد قربت كند و قضا هم ندارد و اگر كافر مسلمان شود، پس از اسلام ماءمور به پرداخت زكات نيست ، چون در حال كفر با دلائل قبلى ماءمور به اداء آن نبود. به دليل حديث اسلام گناه و كفر ما قبل را مى پوشاند. (به كتاب المعتبر محقق حلى باب زكات مراجعه فرماييد).
با اين مختصر دلائل از نظريات فقها و اهلبيت عليه السلام معلوم مى گردد كه زكات يكى از فرايض الهى است كه بر هر مكلف مسلمان واجب است و بالاخره زكات يكى از واجبات ضرورى اسلام محسوب مى شود و مستحل زكات مرتد است . يعنى كسى كه زكات را در مال خود واجب الهى نمى داند و او را بر خود حلال مى كند، اين چنين شخصى از نظر فقهاى اسلام مرتد شمرده مى شود.
قرآن مؤ يد اين حقيقت است . كه مى فرمايد: آنچه از زكات مى دهيد، خاطر و رضاى خداوند را منظور نماييد و به چندين برابر سود برده و اضعاف مضاعف از خداوند مى گيريد.
... و ما آتيتم من زكوة تريدون وجه الله فالئك هم المضعفون (13)
و آنچه را به عنوان زكوة مى پردازيد و تنها رضاى خدا را مى طلبيد و مايه بركت است كسانى كه چنين مى كنند داراى پاداش مضاعفند.
بنابراين ، قصد قربت و اختصاص اجر و ثواب در اين فريضه (زكات ) براى خداوند است و بس .
ديدگاه علامه كاشف الغطاء در زكات :
علامه بزرگوار كاشف الغطاء در مورد زكات مى فرمايد
زكات از نظر شيعه پس از نماز،از همه عبادات مهمتر است . بلكه در بعضى اخبار ائمه اهلبيت عليه السلام اين مضمون وارد شده :
من لا زكوة له لا صلوة له .
كسى كه اهل زكات نيست نمازى هم براى او نيست . يعنى كسيكه زكات بر مالش تعلق گرفته و او پرداخت نمى كند نمازش هم پذيرفته نيست و صحيح نمى باشد.
شيعه مانند ساير مسلمانان زكات را در نه چيز واجب مى داند:
1 چهار پايان سه گانه (گوسفند، گاو و شتر)
2 غلات چهار گانه (گندم ، جو، خرما و مويز) و (طلا و نقره مسكوك ).
اينها موارد زكات و چند مورد هم مستحب است مانند:
1 مال التجاره
2 اسب
3 كليه محصولات كشاورزى
البته واجب شدن زكات در اين موارد نه گانه شرايط و حد نصاب معينى دارد كه در كتب فقهى توضيحات لازم داده شده است .
تذكر اين نكته نيز لازم است كه تمام شرايط و قيودى را كه علماء شيعه قائلند لااقل با يكى از مذاهب چهارگانه اهل سنت مطابقت دارد.
علامه ال كاشف الغطاء در مصرف زكات مى فرمايد:
مصرف زكات از نظر شيعه همان طوائف هشتگانه اى هستند كه قرآن مجيد بيان كرده است . آنجا كه مى فرمايد:
انما الصدقات للفقراء و المساكين و العاملين عليها و المؤ لفة قلوبهم و فى الرقاب و الغارمين و فى سبيل الله و ابن السبيل ... (14)
زكات حق فقرا و مساكين و همچنين حق كاركنانى است كه براى (جمع آورى ) آن زحمت مى كشند، و كسانى كه براى جلب محبتشان از غير مسلمانان به اسلام اقدام مى شود و براى آزاد كردن بردگان و اداء دين بدهكاران ، و در راه (تقويت آيين ) خدا، يعنى كل كارهاى فرهنگى دين و مذهب و تبليغات اسلامى استفاده مى گردد، و همچنين زكات در راه كمك به در راه ماندگان (ابن السبيل ) مقرر شده است .
احكام زكات فطره در اسلام :
علامه آل كاشف الغطاء كه از مفاخر علماء شيعه است در مورد زكات فطره چنين مى گويد:
يكى از اقسام زكات ، زكات فطره است كه بر هر انسان بالغ و عاقل و متمكن لازم است كه در شب عيد فطر از طرف خود و تمام كسانيكه نفقه او را مى خورند، اعم از كوچك و بزرگ بپردازد.
مقدار زكات فطره براى هر نفر يك صاع قريب يك من تبريز و جنس آن از قوت غالب مردم مانند: گندم ، جو، خرما و امثال اينها است و در اصول مسايل زكات فطره هيچگونه اختلافى ميان شيعه و اهل سنت نيست .(15)
زكات هر شهر اختصاص به فقراى همان شهر دارد
از مراحم اسلام به مؤ ديان زكات و مستحقان آن ، اينست كه زكات هر شهر و بلاد به مستحقان همان بلاد داده شود، كه مستحقان هر بلاد مقدم بر ديگرانند، هم هزينه مؤ دى زكات را كم مى كند و هم فقراى هر بلاد زودتر به حق خويش مى رسند.
امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
رسول خدا صلى الله عليه و آله صدقه اهل باديه را بر مستحقان همان باديه توزيع مى نمود و صدقه اهل شهر را بر مستحقان اهل همان شهر مى داد.
در خصوص اينكه زكات هر بلد بايد در همان بلد مصرف شود، محمد بن مسلم مى گويد: به امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم ، اگر مردى زكات مال خود را فرستاده بود به شهر ديگر، اما در ميان راه تلف شد، آيا او در زمان تقسيم زكات همچنان ضامن است ؟
امام عليه السلام فرمود: اگر همان محل اقامت او افراد مستمند و مستحق زكات بوده اند و او زكات را فرستاده ، بلكه ضامن است . اما اگر در محل اقامت او مستحق نبوده و او زكات را فرستاده و در بين راه تلف شده ، ضامن نيست . (16)
تمامى اين روايات و آياتى كه از قرآن در رابطه با (زكات ) بيان گرديد مبتنى بر اهميت فريضه زكات است .
خداوند پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه اثنى عشر عليه السلام و تمامى علماء اماميه و حتى علماء اربعه اهل تسنن ، كلا زكات را يكى از فرايض مهم دانسته و هيچ ترديدى در اصل وجوب زكات ، اين ماليات اسلامى ، وجود ندارد، الا اينكه در كيفيت و شرايط دريافت و پرداخت زكات بين علماء اماميه و اهل تسنن اختلاف وجود دارد.
12) المعتبر محقق حلى ج 2 ص 490.
13) روم آيه 39.
14) توبه آيه 60.
15) اينست آيين ما ص 233 و 234.
16) نقش عبادت در سازندگى انسان ص 142.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید