علامه طباطبایی در ذیل آیات می نویسد که بنا بر قولی مقصود از دین القیمه همان احکام و دستورهایی است که پیامبر(ص) آورده و آن ها حافظ مصالح جامعه انسانی می باشد. (المیزان ج۲۰ ص۴۸۰) بر این اساس می توان گفت هر جامعه ای اگر بخواهد به قوام و پایداری و استواری دست یابد می بایست براساس قوانین و احکامی عمل کند که خدا و رسول به عنوان شریعت بیان کرده اند که از جمله مهم ترین آن ها پرداخت زکات است که به صراحت در آیه ۵ سوره بینه بیان شده است.
اصولا شکوفایی و رشد جامعه مبتنی بر ایجاد انسجام و همدلی و تعاون اجتماعی است که یکی از ابزارها و وسایل ایجادی چنین حالتی در جامعه پرداخت زکات و دیگر حقوق مالی است که افزون بر ایجاد برکت در مال و ثروت شخصی و جمعی موجب انسجام و همدلی مردم آن جامعه می شود. از این روست که خداوند در آیه ۱۱ سوره توبه بیان می کند که پرداخت زکات از جمله علل و عوامل حصول اخوت و برادری دینی در میان افراد یک جامعه و انسجام بخشی و همدلی در میان ایشان است.
جامعه ای که برخوردار از وحدت و انسجام برخاسته از اخوت و برادری دینی باشد به آسانی در مسیر شکوفایی و بالندگی قرار می گیرد؛ زیرا هر یک از افراد آن در حکم یار و یاور دیگری است که قوام و استواری را به جامعه می بخشد و تلاش ها و کوشش ها را در کنار سرمایه ها و ثروت جهت بخشی می کند و موجبات وحدت رویه و هدف را فراهم می آورد.
شگفت این که خداوند در آیه ۱۷۷ سوره بقره قرار گرفتن شخص و یا جامعه را در جرگه ابرار منوط به پرداخت زکات می شمارد. در سوره انسان که به ایثارگری خانواده علوی(ع) اشاره دارد و آنان را به سبب ایثارگری به اسیر و فقیر و مسکین می ستاید مساله کمک های مالی به این سه دسته به عنوان محور قرار گرفتن آنان در ابرار بیان می شود که خود این مساله روشن می سازد که چگونه انسان با کمک های مالی خویش می تواند به مقام ابرار درآید.
خداوند در آیات ۳۷ و ۳۸ سوره نور پرداخت زکات را از علل و عواملی برمی شمارد که زمینه بهره مندی انسان را از روزی فراوان و بی حساب به دنبال دارد. براین اساس اگر جامعه ای بخواهد به شکوفایی اقتصادی و آسایش مادی برسد می بایست از پرداخت زکات به عنوان مهم ترین ابزار دست یابی چشم پوشی نکند.
● آثار ترک زکات
نخستین اثری که خداوند برای ترک و پرداخت زکات بیان می کند عدم قبولی ایمان و اسلام شخص است. (توبه آیات ۵ و ۱۱) بنابراین کسی که حاضر به پرداخت واجبات مالی نیست نمی توان وی را مسلمان نامید و اسلام جز لقلقه زبان وی نیست. این گونه است که در برخی از روایات زکات در کنار نماز و حج و جهاد و ولایت به عنوان ستون و ارکان اصلی دین اسلام معرفی شده است.
از آثار دیگری که برای ترک زکات و عمل نکردن به این واجب در آیه ۱۰۳ سوره توبه بیان شده آلودگی روحی و محرومیت از طهارت روحانی شخص است. بنابراین ترک کننده زکات نمی بایست امید داشته باشد که روح و روان وی با ترک زکات تطهیر می شود و می تواند در مسیر انسانیت گام بردارد؛ زیرا با آلودگی شخص به گناه ترک پرداخت حقوق مالی به صورت کامل روح و روان وی آلوده می گردد و با برخورد با هر چیزی آلوده تر می شود.
ترک زکات موجب می شود که انسان از رشد و تزکیه نفس دور شود و نتواند در مسیر کمالی شخصیت سالم گام بردارد و از درون و بیرون ازنظر شخصیت فردی و اجتماعی دچار بحران می شود و از اعتدال و تعادل شخصیتی خارج می گردد. (همان) این گونه است که شخص از هدایت خاص الهی محروم می شود و با آن که به اسلام و آموزه های آن نزدیک شده است ولی نمی تواند از آن بهره مند گردد و با ترک زکات خود را نسبت به آنها بی تاثیر کرده است. از این روست که خداوند به صراحت درآیات ۵۷ تا ۸۰ سوره توبه ترک زکات را عامل محرومیت انسان ازهدایت خاص بر می شمارد و در آیات ۷۵ تا ۷۷ یکی ازعوامل رسوخ نفاق در وجود آدمی را ترک آن دانسته و به مسلمانان هشدار می دهد که با ترک زکات خود را گرفتار نفاق نسازند که بسیار بدفرجام تر برای انسان نسبت به کفر است.
این گونه است که شخص با خودداری از پرداخت زکات در زمره بدترین مردمان قرار می گیرد و نفرت و بیزاری از وی ازسوی خداوند به طور رسمی اعلام می شود. (بینه آیات ۱تا ۶)
به سخن دیگرترک زکات خود نشانه ای بارز از کفر شخص نسبت به خدا و آموزه های اوست، زیرا از نظر قرآن و اسلام برای اسلام شخص نشانه هایی است که یکی از مهم ترین آن ها پرداخت حقوق و واجبات مالی به دیگران است که حق ایشان درمال آنان قرار داده شده است. آیات بسیاری به این مطلب اشاره می کند و تبیین می شود که چگونه می توان مسلمان را از کافر با پرداخت و یا عدم پرداخت زکات باز شناخت (مائده آیه ۱۲ و نیز توبه آیات ۵ تا ۱۱ و نیز آیات ۷۴ تا ۸۰ و فصلت آیه ۶ و ۷)
از دیگر آثار و تبعات زیانبار ترک پرداخت زکات، می توان به گسترش فسق و فجور در جامعه اشاره کرد؛ زیرا با ترک پرداخت واجبات مالی جامعه با بحران مواجه می شود و زمینه گسترش بزه و دزدی و تجاوز فراهم می شود. این مساله هم موجب می شود که شخص تارک نیز به عنوان فاسق شناخته و معرفی شود؛ زیرا آشکار ترک انفاق و واجب کرده هرکسی که ترک واجب به شکل علنی نماید از زمره فاسقان است (توبه آیات ۷۵ تا ۸۰) و این که موجب می شود تا مردم فقیر دچار بحران شوند و بزه و فسق درمیان آنان تشدید و تقویت گردد.
چنین اشخاصی که فسق و فجور آشکار با ترک زکات انجام می دهند به سبب قرارگرفتن در جرگه فاسقان و منافقان از آمرزش و مغفرت الهی محروم می شوند (توبه آیات ۷۵ تا ۸۰) و این گونه می شود که هر گونه بلایی بر سر ایشان خروار می شود و دعا و نیایش های آنان مستجاب نمی شود و تاثیر ندارد.
● ریشه های عدم پرداخت زکات
ریشه ترک پرداخت زکات را می بایست در بخل (توبه آیات ۷۵ تا ۷۷) کوته فکری (آل عمران آیه ۱۸۰) و بینش غلط ایشان درباره خیر و شر (آل عمران آیه ۱۸۰) و دنیا طلبی و غوطه ور شدن در تجارت و داد و ستدها و نترسیدن از آخرت (نور آیه ۳۷) دانست.
البته دراین میان نمی توان از نقش غیر سازنده دولت و حکومت نیز غافل ماند؛ ازاین روست که خداوند در آیه ۴۱سوره حج تعطیلی فریضه زکات از سوی جامعه مومنان را متوجه دولت می کند و فقدان حاکم و حکومت صالح را یکی از علل و عوامل ترک این فریضه و واجب اجتماعی می شمارد که موجبات قوام و استواری جامعه است و دولت به عنوان نهاد مسئول از حفظ قوام اجتماعی لازم است دراین مساله برنامه ریزی داشته باشد و کوتاه نیاید.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید