پرسش :
براي ترغيب مردم براي پرداخت وجوهات شرعيه چه راههايي را پيشنهاد مي كنيد؟
پاسخ :
هر مكتبي كه براي اداره اجتماعات بشري داراي قانون و برنامه باشد بناچار براي رسيدن به اهداف ترسيم شده خود، احتياج به مقداري درآمد مالي دارد تا هزينه هاي خود را از اين راه تأمين نمايد. مكتب فراگير و گستردة اسلام كه تمام جوانب حيات بشري را مورد توجه قرارداده است، نيز، براي تأمين مالي پاره اي اهداف، درآمدهايي را به صور گوناگون منظور نموده است. بنابراين اسلام براي پيشبرد اهداف خود، خمس و زكات را به عنوان ماليات هاي مستقل يا ثابت منظور كرده است.
راههاي تشويق و ترغيب:
1. بينش دهي به مردم:
با بررسي تاريخ موجوديت مذهب تشيّع در طول چهارده قرن گذشته، باور ما نسبت به حكمت و دورانديشي تشريع خمس و زكات، بيشتر مي شود. زيرا خمس و زكات نقش اساسي در ساختارموجوديت كيان ديني تشيّع ايفا نمودند، به گونه اي كه بعنوان يك اصل ثابت درآمدند. حوزه هاي علميه كه همواره مشعل فروزان هدايت و سمبل استقلال و سنگر دفاع از ارزشهاي الهي بوده و هست، از راه نظام تأديه حقوق شرعي پابرجا ماند. و آنانكه در اعطاي خمس كوتاهي مي كنند بايد بدانند كه نه فقط گناهي در حق تأديه حقوق خدا و حق سادات از خاندان رسول الله مرتكب شده اند، بلكه توهين و ناديده انگاشتن ارزشهايي كه به آن اعتقاد دارند، مي باشد. آنان دانسته يا نداسته ـ در نابود كردن نشانه هاي دين و انتشار فساد در امت سهيم مي شوند.[1]
امروزه با تهاجم فرهنگي وقيحانه كه هدف آن نابودي مظاهر دين و به فساد كشاندن ارزشهاي جامعه و دور كردن جوانان از آن مي باشد، روبرو هستيم طوفان هاي شهوات، دين و فرزندان و تمامي ارزشهاي ما را نابود مي كنند. بنابراين مردم بايد در تأديه حقوق خدا طبق اوامر پروردگار احتمام ورزند تا بدين وسيله جلو طوفانهاي فسادگرفته شود.[2]
2. بيان عبادي بودن خمس و زكات:
يكي از ويژگيهاي زكات و خمس، عبادي بودن آنهاست. بنابراين، نيت و قصد قربت در آن شرط مي باشد. يعني مؤدّي بايد هنگام پرداخت، نيت كند كه اين وظيفه را به خاطر خدا انجام دهد. درحقيقت، خمس و زكات از دو بخش مالي و عبادي تشكيل شده اند. وبه طور كلي، يكي از ويژگي هاي نظام اقتصادي و بلكه نظام اجتماعي اسلام اين است كه تكاليف الهي، بستر حركت انسان به سمت هدف خلقت اند. بنابراين، عبادي بودن خمس و زكات از ويژگي هاي مثبت اين قانون الهي است. هر چه جامعه از اعتقادات قوي تر و سالم تري برخوردار باشد، زمينة فرهنگيِ پرداختِ وجوه شرعي در جامعه، بيشتر فراهم مي شود كه پيامدهايش در اجرا و نقشهاي يك ماليات مطلوب نمودار خواهد شد.[3]
3. بيان فلسفه تشريع وجوهات شرعي.[4]
الف) تأمين اجتماعي:
ماليات ثابت (خمس و زكات) يكي از موجبات تأمين مالي درماندگان و كاهش تفاوت هاي درآمدي جامعه است. در روايتي از امام صادق نقل شده است كه: «انّما وضعت الزكاة اختباراً لِلأغنياء و معونةً للفقراء»[5] زكات براي امتحان اغنياء و كمك به فقراء وضع شده است.
ب) قرب به خداوند:
از جمله حكمت هاي تشريع اين نوع ماليات ها، در هماهنگي با هدف نظام اقتصادي، اين است كه پرداخت كنندة آن، ضمن كسب فضايل اخلاقي، به خداوند نزديك مي شود و چون از اين جهت شباهت زيادي با نماز دارد، در اكثر آياتي كه نامي از زكات رفته، در كنار و قرين كلمة «صلاة» بوده است. تقرب به خدا، ارتباط تنگاتنگي با طهارتي دارد كه نتيجة پرداخت زكات است. پرداخت زكات باعث مي شود كه دلبستگي انسان به مال كاهش يابد.
ج. مواسات ميان مسلمين:
از اصول مهم و تعيين كننده در روابط اقتصادي، «مواسات» مي باشد. بر طبق اين اصل، مسلمانان به برادران ديني شان، در جنبه هاي گوناگون زندگي و به خصوص مسايل مادي ياري مي رسانند.
د) بركت و رشد مال:
پرداختن ماليات اسلامي نه تنها موجب حفظ و نگهداري اموال مي شود، بلكه وسيله اي براي رشد ثروت و فراواني بركت نيز مي گردد. چون صرف نظر از جنبه هاي معنوي، با اين كار، ثروت در ميان اقشار مختلف جامعه به جريان مي افتد. سطح اشتغال و تحرك در بخش هاي توليدي و توزيعي افزوده مي شود. نسبت توليد به تقاضا و قدرت خريد بالا مي رود و در نتيجه اقتصاد رشد و شكوفايي خويش را به دست خواهد آورد.
4. بيان پيامدهاي وجوهات شرعي:
الف) پيامدهاي مثبت:[6]
1. بركت در مال و عمر: از جمله چيزهايي كه خداوند در آن بركت فراوان قرار داده، زكات است. اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ در حديثي فرموده: «اگر مي خواهي مالت زياد شود، زكات بده، و اگر مي خواهي تندرست و سلامت باشي صدقه زياد بده.»[7]
2. زكات عامل پاكي فرد و اجتماع:[8]
به طور كلي، وجوب احكام الهي و يا حرمت آن در اسلام يك فلسفه اساسي بيشتر ندارد، و آن «تهذيب نفس و خودسازي» انسان است كه همه ابعاد و جهات زندگي فردي و اجتماعي آنها را در بر مي گيرد. از جمله آن احكام، فريضه زكات و عمل به آن براي خداست.
3. زكات عامل بيمه شدن مال:[9]
اسلام قاطعانه و با اطمينان خاطر، اعلان مي دارد كه يكي از عوامل مهم نابودي سرمايه، ندادن زكات است. اميرالمؤمنين علي ـ عليه السلام ـ در حديثي فرموده است: «ما هلك مال في بر و لابحر الا لمنع الزكاة منه، فحصنوا أموالكم بالزكاة و داوُوا مرضاكم بالصدقةِ و اسْتدْفَعُوا البلاءَ بالدعاء»[10] «هيچ مالي در زمين و دريا نابود نمي شود، مگر به خاطر ندادن زكات. سپس به مخاطبين مي فرمايد: اموالتان را با زكات محافظت كنيد. بيمارانتان را با صدقه درمان نماييد و موج هاي بلا را با دعا دفع كنيد.»
ب) پيامدهاي منفي ندادن زكات:[11]
1. اثر وضعي گناهِ عدم زكات:
زكات ندادن آثار شوم و نحسي دارد كه اثر وضعي آن دامن همه را مي گيرد و به اصطلاح دودش به چشم همه مي رود. چنانكه در آيه شريفه قرآن مي خوانيم: «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً»[12] «از فتنه و گناهي بترسيد كه اثر آن تنها به ظالمان نمي رسد. (آثارش همه را فرا مي گيرد)» نيامدن بارانهاي نافع، كمبود ارزاق عمومي، تورّم و گراني طاقت فرسا، و دهها حوادث وحشتناكِ ناگهاني ديگر مي تواند آثار نامباركِ گناه ندادن زكات باشد كه دامنگير جامعه شده است.
2. سرنوشت هولناك متخلفين از فرمان زكات:
آدمي هر قدر ثروت اندوزد، حرص و طمعش بيشتر مي شود، پيوسته با خود در جنگ و ستيز است كه چرا از فلاني عقب ماندم و كمتر دارم. در حالي كه اگر يك لحظه فكر كند و به خود آيد، باور مي كند كه سرانجام با ناكامي از دنيا مي رود و عقوبتِ طغيان و آثار زيانبار بخل، برايش مي ماند. روايات فراواني در خصوص سرنوشت هولناك مانعين زكات وارده شده. از جمله پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در حديثي مي فرمايند: «هيچ چيزي براي مالِك شتر و گاو و گوسفندي كه به آنها زكات تعلق گرفته باشد، و از پرداخت زكات خودداري كرده، نيست، مگر آنكه روز قيامت در بياباني سوزان نگه داشته مي شود، تمام حيوانات شاخدار، او را شاخ مي زنند و نيش داران نيش مي زنند. و سُم داران او را پايمال مي كنند تا خداوند متعال از حساب خلائق فارغ شود.[13]
منابع براي مطالعه بيشتر:
1. زكات و خمس در اسلام، سيد محمدرضا مدرّسي، ناشر: مؤسسه در راه حق، چاپ اول، 67.
2. مقدمه اي بر نظام مالياتي و بودجه در اسلام، نوشته: س، م، ر، مدرسي، ناشر: انتشارات هجرت، چاپ اول، 1363.
3. ماليات در نظام اسلامي، سيدرضا تقوي دامغاني، انتشارات سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اول، 1369.
4. نظام مالي اسلام، احمد علي يوسفي و همكاران، ناشر: مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر،چاپ اول، 79.
علي ـ عليه السلام ـ :
انه قال: من كثر ماله و لم يعط حقه فإنما ماله حيات تنهشه يوم القيامه.[14]
هر كس مالش زياد شود و حق آن را ندهد، در قيامت مال او مارهايي مي شود ( كه همواره) او رانيش مي زنند».
[1] . احكام خمس، حسن خاكرند، انتشارات محبان الحسين(ع)، چاپ اول، 1378، ص 19.
[2] . همان.
[3] . نگرش علمي به هزينه و درآمد دولت اسلامي، حسن آقا نظري، ناشر: پژوهشكده حوزه وانشگاه، چاپ اول، 82، ص 70.
[4] . همان، ص 80.
[5] . بحارالانوار، ج 74، ص 228.
[6] . زكات براي همه، احمد محسني گرگاني، انتشارات پيام مهدي(عج)، چاپ اول، 77، ص228.
[7] . بحارالانوار، ج 93، ص 23.
[8] . زكات براي همه، ص 250.
[9] . همان، ص 262.
[10] . بحارالانوار، ج 93، ص27.
[11] . زكات براي همه، ص 297.
[12] . سوره انفال، آيه 25.
[13] . بحارالانوار، ج 93، ص 8.
[14] بحارالانوار، ج 93، ص29.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید