حقوقى كه روزه از يك مسلمان دارد :
در رساله حقوق ، امام سجاد عليه السلام حقوق افعالى را براى انسان مى شمرد ، وقتى به روزه مى رسد و حقى كه روزه ، اين فريضه الهى از انسان متعهد و مسؤول دارد ، اينگونه بيان مى فرمايد :
اما حق روزه آن است كه بدانى اين پرده اى است كه خداوند در برابر زبان ، گوش ، چشم ، فرج و شكمت آويخته تا تو را از آتش بپوشاند ، چنان كه در حديث آمده «روزه سپر آتش است» ، اگر اعضاى خود را در پس اين پرده نگاه دارى (و آنها را از گناه حفظ كنى) اميد است (از عذاب) محجوب و محفوظ باشى و اگر اعضاء پشت پرده آرام نگيرد و گوشه و كنار آن بالا رود و عضوها براى تجاوز از حدود سركشد ، چشم نگاه شهوت انگيز كند نيروها كه بايد براى حفظ بدن بكار رود به راه ديگر مصرف شود ، ممكن است ، پرده پاره گشته بدن بيرون افتد (و طعمه آتش گردد) و لا قوة الا بالله (10)
بلى روزه صحيح، سند شرافت، و معيار هوش، و نيروى اراده انسان است، از اين جهت مىتوان كند ذهنى و ضعف اراده را متضاد با روزه دانست.
شرائط روزه دار از امام صادق (ع) :
اول بستن چشم و حفظ كردن آن از نگريستن طولانى به سوى هر چيزى كه نهى يا مكروه شده.
امام صادق (عليهالسلام) فرمود : وقتى كه روزه هستى بايد گوش و چشم و مو و پوست و ديگر اعضاى بدنت روزه باشند ، يعنى از گناهانى كه بر آن اعضاء حرام شده اجتناب نمايند و حتى چيزى كه قلب را به خود مشغول مى نمايد و از ذكر خدا غافل مى سازد ، بايد پرهيز كرد. و يا در حديث ديگر امام مى فرمايد :
نبايد روز روزه داريت با روز فطرت مساوى و برابر باشد ، كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) مى فرمايد : نگاه تير مسمومى از تيرهاى ابليس است ، پس كسى كه از لذت آن نگاه بگذرد ، براى ترس از خدا ، خداوند ايمانى به او مرحمت خواهد فرمود كه حلاوتش را در قلب خويش احساس نمايد.
دوم حفظ زبان از هذيان ، دروغ و غيره است. مراء و جدال را رها كن و خادم خويش را رنج نده و در حال روزه ، با وقار و حليم باش كه هرزگى و هرزه گوئى تو را در حال روزه به جهال و ياوه گويان ملحق نسازد كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) شنيد از زنى كه به جاريه خويش فحش و ناسزا مى گفت ، در حالى كه روزه دار هم بود ، حضرت براى او دستور فرمود طعامى بياورند ، فرمود به آن زن كه بخور ، عرض كرد يا رسول الله من روزه دارم حضرت فرمود : چگونه روزه دارى و حال آنكه به جاريه ات نسبت ناسزا مى دهى و فحاشى مى كنى و به راستى روزه فقط امساك از طعام و شراب نيست.
داستان دو زن روزه دار كه غيبت مردم مى كردند :
روايت شده دو زن در عهد پيامبر (صلى الله عليه و آله) روزه دار بودند ، در آخر روز حالشان از شدت گرسنگى و تشنگى وخيم شد و نزديك بود كه تلف گردند ، پس فرستادند كسى را پيش رسول خدا (صلى الله عليه و آله) كه تا از آن حضرت اذن افطار بگيرند ، پيامبر (صلى الله عليه و آله) ظرفى را فرستاد براى آن زنان ، فرمود :
به ايشان بگو كه در داخل اين ظرف قى كنيد آنچه كه خورديد ، پس يكى از آن دو قى كرد نيمى از آن ظرف را از لخته هاى خون و گوشت خالص پر كرد و آن ديگرى نيز با قى و استفراق خويش بقيه ظرف را پر نمود ، مردم از اين ماجرا به شگفت درآمدند و تعجب كردند ، پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود : اين دو زن از آنچه كه بر آنها حلال بود امساك نمودند و بر آنچه كه بر آنان حرام بود روزه خويش را باطل نمودند به اين صورت كه نشستند در كنار هم ديگر ، از مردم غيبت كردند و اين است آنچه كه پشت سر مردم گفتند كه در اين ظرف است ، از گوشت هاى آنان.
سوم- نگهدارى گوش از شنيدن هر مكروهى ، زيرا هر چيزى گفتنش حرام است ، شنيدن و گوش فرا دادن به او نيز حرام است و لذا به پيشگاه خداوند گناه شنونده دروغ و خورنده حرام يكسان است كه خداوند در قرآن مى فرمايد:
سماعون للكذب اكالون للسحت (11)
چهارم- نگهداشتن بقيه اعضاء و جوارح بدن است از قبيل دست و پا از مكاره و نگهدارى شكم از شبهات و غذاهائى كه مشتبه است در وقت افطار ، پس معنى ندارد كه صائم از غذاى حلال پرهيز كند ، سپس با فعل حرام افطار نمايد روزه خويش را (با دروغ و نمامى و غيبت) پس مثال اين صائم همانند كسى است كه در يك شهر قصرى بسازد و آنگاه شهر را خراب كند كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود : چه بسا روزه دارى است كه از روزه اش جز گرسنگى و تشنگى چيزى عايدش نمى گردد.
پنجم- از غذاى حلال وقت افطار آن قدر نخورد كه معده پر شود كه هيچ ظرفى مبغوض تر به پيشگاه خداوند از شكم پرى نيست كه از غذاى حلال پر شده باشد كه در نتيجه قدرت هيچ گونه عبادتى و بهره بردارى از شب هاى پر فيض ماه رمضان نداشته باشد و ثانيا اين عمل با روزه دارى و دستورات روحانى و معنوى روزه و اثرات آن منافات دارد.
ششم- اينكه قلبش بعد از افطار مضطرب و معلق بين خوف و رجا باشد ، زيرا نمى داند كه آيا روزه اش مقبول حضرت حق قرار گرفته يا خير ، آيا با قبولى روزهاش جزء مقربين است يا با عدم قبولى روزه جزء آنهائى كه مشمول خشم خداوند هستند مى باشد ، پس اين است معنى واقعى و باطنى روزه كه اين نوع روزه در رتبه انبياء و اولياء گرامى خدا خواهد بود. (12)
10- تحف العقول، رساله حقوق امام سجاد ( عليه السلام) ص 295
11- سوره مائده، آيه 42
12- از كتاب شريف محجة البيضاء، ج 2، ص 130
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید