تدبير ش 65
خانواده براي زن بايد محيط امن، عزت و آرامش خاطر باشد
از لحاظ نظر اسلام و متون اسلامي [نسبت به زن] از مسئله هيچ كمبودي وجود ندارد. ما ميبينيم گاهي اوقات كساني كه منتقد تفكرات اسلامي هستند، سر قضية ارث و ديه و اين چيزها اشكال ميكنند، در حالي كه اشكالها وارد نيست؛ آنها پاسخهاي منطقي و قوي دارد. اما در زمينة رفتارهاي داخل خانواده، متأسفانه غالباً به غفلت گذرانده ميشود؛ در حالي كه نظر اسلام، نظر كاملاً روشني است. محيط خانواده براي زن بايد محيط امن، محيط عزت و محيط آرامش خاطر باشد تا زن بتواند آن وظيفة اساسي خودش را - كه همين حفظ خانواده است - به بهترين وجهي انجام دهد.1 01/03/90 بيانات در ديدار جمعي از بانوان نخبه
اهميت خانواده و شأن زن در جامعه ونمونههاي زنان خوب و بد در قرآن
در مورد نگاه اسلام به زن، بحثهاي زيادي شده است؛ ما هم بارها گفتيم. من مكرراً عرض كردم كه: نمونه براي انسان مؤمن و مرضي الهي، و انسان كافر و مردود درگاه پروردگار در قرآن، زن مطرح شده؛ اين چيز جالبي است.
قرآن وقتي ميخواهد براي انسان خوب و انسان بد نمونه ذكر كند، هر دو را از زنان انتخاب ميكند: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ». (تحريم 10) قرآن دو زن را به عنوان «مثل»، يعني نمونه و نماد زنانِ بد معرفي ميكند؛ همسر نوح و همسر لوط. بعد نقطة مقابل: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ ».( تحريم 11) به عنوان نماد زن خوب، زن برتر و زن مؤمن، دو نفر را معرفي ميكند: يكي همسر فرعون است، يكي هم حضرت مريم است؛ «وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا». ( تحريم 12) جالب اين است كه هر چهار تاي اين زنها خوبي و بديشان مربوط به محيط خانواده است. در مورد آن دو زن بد - « اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ » - ميفرمايد: «كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا»؛( تحريم 10) اين دو زن به همسرانشان - كه دو پيغمبر عاليشأن و عاليمقام بودند - خيانت كردند. مسئله، مسئلة خانواده است. موضوع آن دو زن ديگر هم مربوط به خانواده است؛ اوّلي كه زن فرعون است، ارزش و اهميت او اين است كه يك پيغمبر اولوالعزم را، يك موساي كليماللَّه را در آغوش خود پرورش ميدهد و به او ايمان ميآورد و به او كمك ميكند؛ لذا فرعون از او انتقام ميگيرد. مسئله، مسئلة درون خانواده است با اين تأثير و شعاع عظيم كاري كه او كرده است، كه يك موساي را تربيت كرده.
در مورد حضرت مريم هم همينجور است: «الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا »؛ ناموس خود را حفظ كرد، عفت خود را حفظ كرد. اين نشاندهندة اين است كه در محيط زندگي حضرت مريم: عواملي وجود داشته كه ميتوانسته است تهديدكنندة عفت و ناموس يك زن عفيف باشد و او توانسته مبارزه كند. بنابراين همهاش ناظر به همين جنبههاي مهمي است كه عرض شد؛ جنبة خانواده و مسئلة شأن زن در جامعه.1 01/03/90 بيانات در ديدار جمعي از بانوان نخبه
تدبير ش 65
ابعاد مكتب امام و ضرورت ملاحظة توأمان آنها
مكتب امام، يك بستة كامل است. يك مجموعه است. داراي ابعادي است. اين ابعاد را بايد با هم ديد، با هم ملاحظه كرد. دو بُعد اصلي در مكتب امام بزرگوار ما، بُعد معنويت و بُعد عقلانيت است. بُعد معنويت است؛ يعني امام بزرگوار ما صرفاً با تكية بر عوامل مادي و ظواهر مادي، راه خود را پي نميگرفت؛ اهل ارتباط با خدا، اهل سلوك معنوي، اهل توجه و تذكر و خشوع و ذكر بود؛ به كمك الهي باور داشت؛ اميد او به خداي متعال، اميد پايانناپذيري بود. و در بُعد عقلانيت، به كار گرفتن خرد و تدبير و فكر و محاسبات، در مكتب امام مورد ملاحظه بوده است. ...
بُعد سومي هم وجود دارد، كه آن هم مانند معنويت و عقلانيت، از اسلام گرفته شده است. عقلانيت امام هم از اسلام است؛ معنويت هم معنويت اسلامي و قرآني است؛ اين بُعد هم از متن قرآن و متن دين گرفته شده است؛ و آن، بُعد عدالت است.
اينها را بايد با هم ديد. تكية بر روي يكي از اين ابعاد، بيتوجه به ابعاد ديگر، جامعه را به راه خطا ميكشاند، به انحراف ميبرد.
اين مجموعه، اين بستة كامل، ميراث فكري و معنوي امام است. خود امام بزرگوار هم در رفتارش، هم مراقب عقلانيت بود، هم مراقب معنويت بود، هم با همة وجود متوجه به بُعد عدالت بود.6 6. ۹۰/۰۳/۱۴ بيانات در بيست و دومين سالگرد امام خميني
اخلاص، مظهر مهم معنويت در رفتار امام
مظهر معنويت در امام بزرگوار، در درجة اول، اخلاص خود او بود. امام كار را براي خدا انجام داد. از اول، هرچه كه احساس ميكرد تكليف الهي اوست، آن را انجام ميداد. از فداكاري در اين راه، امام ابا نكرد. از شروع مبارزات در سال 1341، امام اينجور عمل كرد؛ با تكليف پيش رفت. به مردم و مسئولين هم اين درس را بارها گفت و تكرار كرد كه آنچه مهم است، تكليف است. ما تكليف را انجام ميدهيم، ترتّب نتيجه بر كار ما دست خداست. بنابراين، مظهر مهم معنويت در رفتار امام، اخلاص او بود. براي خاطر تعريف و تمجيد اين و آن، حرفي نزد، كاري نكرد، اقدامي نكرد. آنچه كه براي خدا انجام داد، به وسيلة خداي متعال به آن بركت داده شد؛ ماندگار شد. خاصيت اخلاص اين است. امام همين توصيه را به مسئولين هم تكرار ميكردند. امام ماها را امر ميكردند به اينكه اهل توكل باشيم؛ اهل اعتماد به خدا باشيم؛ اهل حسنظن به پروردگار باشيم؛ براي خدا كار كنيم. خود او اهل توكل بود؛ اهل تضرع بود؛ اهل توسل بود؛ اهل استمداد از خدا بود؛ اهل عبادت بود. بعد از پايان ماه رمضان، انسان وقتي امام را ميديد، بهطور محسوسي در او احساس نورانيت ميكرد. از فرصتهاي زندگي براي تقرب به خداي متعال، براي پاكيزهكردن دل و جان مطهرِ خودش استفاده ميكرد. ديگران را هم امر ميكرد و ميگفت: ما در محضر خدا هستيم. عالَم، محضر خداست. عالَم، محل حضور جلوههاي الهي است. همه را به اين راه سوق ميداد. خود او اهل رعايت اخلاق بود، ديگران را هم به اخلاق سوق ميداد.
بخش مهمي از معنويت در اسلام عبارت است از: اخلاق، دوري از گناه، دوري از تهمت، دوري از سوءظن، دوري از غيبت، دوري از بددلي، دوري از جداسازي دلها از يكديگر. خود امام بزرگوار اين چيزها را رعايت ميكرد، به مردم هم سفارش ميكرد، به مسئولين هم سفارش ميكرد. امام ماها را توصيه ميكردند به اين: كه مغرور نشويم! خودمان را بالاتر از مردم ندانيم! خودمان را بالاتر از انتقاد ندانيم! بيعيب ندانيم! همة مسئولين طراز اول كشور اين را از امام شنيده بودند كه بايستي آماده باشيم؛ اگر چنانچه از ما عيب گرفتند، نگويم: ما بالاتر از اينيم كه عيب داشته باشيم، بالاتر از اينيم كه به ما انتقادي وارد باشد. خود امام هم همينجور بود. ايشان، هم در نوشتههاي خود - بخصوص در اواخر عمر شريفش - هم در اظهارات خود، بارها گفت: من در فلان قضيه اشتباه كردم. اقرار كرد به اين كه در فلان قضيه خطا كرده است؛ اين خيلي عظمت لازم دارد. روح يك انساني بايد بزرگ باشد كه بتواند يك چنين حركتي را انجام دهد؛ خودش را منسوب كند به اشتباه و خطا. اين معنويت امام بود، اين اخلاق امام بود؛ اين يكي از ابعاد مهم درس امام بـه مـاسـت.6 6. ۹۰/۰۳/۱۴ بيانات در بيست و دومين سالگرد امام خميني
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید