تدبير ش 55
ظلم نكنيم! طهارت دل و طهارت عمل را خيلي بايستي ملاحظه كرد
من بارها گفتهام: ظلم نكنيم. اين هم يكي از آن اساسيترين كارهاست. ظلم چيز بدي و چيز خطرناكي است. ظلم فقط اين نيست كه آدم توي خيابان به يكي كشيده بزند. گاهي يك كلمة نابجا عليه يك كسي كه مستحقش نيست، يك نوشتة نابجا، يك حركت نابجا، ظلم محسوب ميشود. اين طهارت دل را و طهارت عمل را خيلي بايستي ملاحظه كرد.من اين را به نظرم يك جايي گفتم: پيغمبر اكرم ايستاده بودند يك كسي را كه حد رجمِ زنا را بر او جاري ميكردند، ميديدند؛ بعضيها هم ايستاده بودند؛ دو نفر با همديگر حرف ميزدند؛ يكي به يكي ديگر گفت كه: مثل سگ تمام كرد و جان داد - يك همچين تعبيري - بعد پيغمبر به سمت منزل يا مسجد راه افتادند و اين دو نفر هم همراه پيغمبر بودند. توي راه كه ميرفتند، رسيدند به يك جيفة مرداري - به يك مرداري، حالا جسد سگي بود، درازگوشي بود، هر چي بود - كه مرده بود و آنجا افتاده بود. پيغمبر به اين دو نفر رو كردند و گفتند: گاز بگيريد و يك مقداري از اين ميل كنيد. گفتند: يا رسولاللَّه! ما را تعارف به مردار ميكنيد؟! فرمود: آن كاري كه با آن برادرتان كرديد، از اين گاز زدن به اين مردار بدتر بود. حالا آن برادر كي بوده؟ برادري كه زناي محصنه كرده بوده و رجم شده و اينها دربارهاش آن دو جمله را گفتهاند و پيغمبر اينجور ملامتشان ميكند!
زيادتر نگوييد از آنچه كه هست! از آنچه كه بايد و شايد. منصف باشيم! عادل باشيم! اينها آن وظايف ماست. اينجور نيست كه ما چون مجاهديم، چون مبارزيم، چون انقلابي هستيم، بنابراين هر كسي كه از ما يك ذره - به خيال ما و با تشخيص ما - كمتر است، حق داريم كه دربارهاش هر چي كه ميتوانيم بگوييم؛ نه! اينجوري نيست.1 1. 02/04/89 بيانات در ديدار اعضاي بسيجي هيئت علمي دانشگاهها
ضرورت استفاده از خصوصيات ماه رجب براي ورود به ساحت رمضان
ماه مبارك رجب؛ ماه دعا، ماه توسل، ماه تضرع، ماه آماده شدن دلها انشاءاللَّه براي ورود به ساحت رمضان. اينكه در اين ماه اين دعاها توصيه شده است، اين اعمال توصيه شده است، اين استغفار توصيه شده است، بيجهت نيست. دعا هميشه خوب است، هر دعايي را هميشه ميشود خواند؛ اما اين دعا را براي روزهاي ماه رجب، يا براي ايام خاصي از ماه رجب به ما توصيه كردهاند؛ پيداست خصوصيتي در اين ماه هست، خصوصيتي در اين ايام هست؛ از اين خصوصيات بايد استفاده كرد. انشاءاللَّه به خداي متعال متوسل بود، متضرع بود، كمك خواست، تكيه كرد، اعتماد كرد؛ خداوند متعال هم انشاءاللَّه كمك خواهد كرد. 3 3. 07/04/89 بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوة قضائيه
اهداف بعثت پيامبر عدالت، صلح، امنيت و آرامش
عيد مبعث از اين جهت بزرگترينِ خاطرههاي تاريخي ماندگار است كه يك مقطع فوقالعاده حساسي را در تاريخ بشر به وجود آورده است؛ و بر بشريت يك مسير و راهي را عرضه كرده است كه اگر آحاد بشر در اين راه حركت كنند، همة خواستههاي فطري و طبيعي و مطلوبهايتاريخي طبيعي بشريت برآورده خواهد شد. در طول تاريخ كه نگاه كنيد، بشريت از نبود عدالت ميناليده است. يعني عدالت، خواستة بزرگ همة آحاد بشر در طول تاريخ است. امروز اگر كسي پرچم عدالت را به دست بگيرد، در حقيقت يك خواستة تاريخي طولاني طبيعي فطري انسان را مطرح كرده است. آيين اسلام، حركت اسلام، بعثت نبي مكرم، در وهلة اول و جزو فهرست اولين هدفها، به دنبال عدالت است؛ مثل همة پيغمبران ديگر.
يك خواستة مهمِ بزرگِ اساسي ديگرِ بشر، صلح و امنيت و آرامش است. انسانها براي زندگي، براي پرورش فكر، براي پيشرفت عمل، براي آسايش روان، احتياج دارند به آرامش، به محيط و فضاي امن و آرام؛ چه در درون خودشان، چه در محيط خانواده، چه در محيط جامعه، چه در محيط بينالملل. آرامش و امنيت و سلامت و صلح، يكي از خواستههاي اساسي بشر است. اسلام، پيامآور امنيت و صلح و سلامت است. اينكه ما به تبع قرآن و با تعليم قرآن ميگوييم اسلام دين فطرت است، يعني اين. آن راهي را كه اسلام در مقابل بشر ميگذارد، راه فطرت است؛ راه برآوردن نيازهاي فطري انسان است. با اين جامعيت، با اين دقت، با اين اهتمام، بعثت پيغمبر اكرم از سوي پروردگار عالم به وجود آمد و فلاح بشريت را به او وعده و مژده داد؛ « بَشِيرًا وَنَذِيرًا ». ( بقره 119) بشارت، در درجة اول، بشارت به همين زندگي آرام، زندگي همراه با عدالت، زندگي متناسب با ساخت بشر است. البته دنبال اين هم، بشارت ثواب الهي است كه مربوط به زندگي دائم انسان است. لذا بعثت پيغمبر در واقع بعثت رحمت است. با اين بعثت، رحمت الهي شامل حال بندگان خدا شد؛ اين راه، جلوِ انسانها باز شد؛ عدالت را مطرح كرد، امنيت و سلامت را مطرح كرد؛ « قَدْ جَاءكُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ. يهْدِي بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَيخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَي النُّورِ».(مائده 15 و 16) با اين دستورها، با اين تعاليم، پيغمبر اكرم راههاي سلامت را، راههاي امنيت را به انسانها نشان داد. اين سبل سلام - راههاي امان، راههاي آرامش، راههاي امنيت - مربوط به همة محيطهايي است كه براي انسان اهميت دارد؛ از محيط دروني قلبي انسان بگيريد تا محيط جامعه، محيط خانواده، محيط كسب و كار، محيط زندگي جمعي، تا محيط بينالمللي. اين، آن چيزي است كه اسلام به دنبال آن است.7 7. 19/04/89 بيانات در ديدار مسئولان نظام در روز عيد مبعث(27 رجب 1431)
هرمسئوليتي در هر جا داريم، حالت طلبگي و انس با مردم را، بايد از دست ندهيم
يكي از چيزهايي كه به نظر من به شما كمك ميكند، اين چيزي است كه در مورد نبي مكرم، اميرالمؤمنين فرمود: «طبيبٌ دَوّارٌ بِطبِّه قَد اَحكَم مراهِمِه و اَحمَي مواسِمِه».( نهجالبلاغه، خطبة 108)بايد پشت ميز و توي اتاق حبس شد. شكل اداري پيدا كردنِ ما مجموعة روحاني و مجموعة آخوند، به نفع ما نيست. هر مسئوليتي هم در هر جا داريم، اين حالت طلبگي خودمان، حالت آخوندي خودمان، حالت روحاني خودمان را، كه انس با مردم، رفتن ميان مردم، گفتن به زبان مردم، شنيدن درددل مردم است، بايد از دست ندهيم.
البته ما هر دو جورش را در بين روحانيون ديدهايم. كساني بودهاند كه هيچ سمت رسمي و اداري و اينها هم نداشتند، در عين حال رفتارشان با مردمي كه با آنها مواجه بودند، مثل رفتار يك آدم اداري، خشك، بيانعطاف، بيتوجه، بيمحبت و بيلبخند بوده است. عكسش را هم ديدهايم. كساني هم بودهاند كه مسئوليتهاي اداري داشتند، اما در همان گوشهاي و ضلعي كه با مردم تماس پيدا ميكردند، رفتار محبتآميز، رفتار پدرانه، رفتار مشفقانه و دلسوزانه با مردم داشتند؛ اين خوب است، اين درست است. پس اين هم يك مسئله است؛ يعني حبس نشدن مجموعه در قالبهاي سازماني. نه اينكه من با سازماندهي مخالف باشم؛ نه، بدون سازماندهي، بدون تشكيلات، مديريت امكان ندارد و كار هم پيش نميرود. نخير! بنده معتقد به نظم سازماني هستم؛ اما معتقدم كه اين نظم سازماني نبايد ما را از هويت خودمان خارج كند. ما در همه صورت روحاني هستيم. بايستي با همان منش روحاني، به شكل روحانياي كه در عالم شيعه وجود دارد، مشي كنيم. البته اين حالت در مذاهب و اديان ديگر هم بكلي منتفي نيست؛ يك جاهايي وجود دارد، براي آنها خيلي هم خوب است؛ اما حالا در بين شيعه يك سنتي است. اين حالتي كه در بين روحانيت شيعه وجود داشته - اينكه با مردم مأنوس است، از مردم مرتزق است، نسبت به مردم مشفق است، دردهاي مردم دردهاي اوست - اين را بايد حفظ كنيد؛ اين چيز خيلي مهمي است.8 8. ۸۹/۰۴/۲۰ بيانات در ديدار مسئولان دفاتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها
ضرورت نصيحت توأم با رفتار و عمل
در بخش موعظة حسنه - كه حالا من تعبير «تربيت» را به كار نميبرم، چون تربيت يك معناي اعمّي دارد - به نظر من علاوة بر مسئلة زبان، مسئلة رفتار لازم است. همين «كُونُوا دُعاةَ النّاس بِغَير اَلسِنَتِكُم»( مشكاة الانوار، ص 46) كه گفته شده، اينجاست: چيزي كه دلها را نرم ميكند، بلكه عنادها را به زانو در ميآورد، آدمهاي معاند را به زانو در ميآورد، رفتار درست است، رفتار خوب است. البته رفتار خوب، شامل اخلاق خوب، تواضع، صداقت در گفتار، صداقت در موضعگيري، صراحت در بيان حقيقت و بلندنظري نسبت به امور مادي و دنيوي ميشود؛ اين چيزهايي كه نشاندهندة خلوص در عمل است؛ كه اگر به توفيق پروردگار ماها واقعاً خلوص در عمل داشته باشيم، طبعاً در رفتار و گفتارمان خودش را نشان ميدهد. بنابراين، نقطة اساسي مهمِ دوم، بهترين راهش همين است: اولاً لسان موعظه و نصيحت برادرانه، و در مواردي پدرانه و مشفقانه، ثانياً رفتار و عمل.8 8 ۸۹/۰۴/۲۰ بيانات در ديدار مسئولان دفاتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها
حضور مؤثر و آشکار دين در حوزه زندگي جوانان
حضور مؤثر و آشکار دين در حوزه زندگي جوانان، واقعيت بسيار مهم ديگري است که در داخل کشور قابل درک است. ... حضور پرشور جوانان در مراسم اعتکاف، نمازهاي جماعت دانشگاهها و ديگر اماکن، و شرکت پررونق جوانان در مجامع مذهبي از نشانههاي واقعيت ياد شده است.9 9. ۸۹/۰۴/۲۳ (گزارش خبري) بيانات درديدار نوزدهمين مجمع سراسري فرماندهان سپاه
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید