تدبير ش48
ارتباط عيد قربان با عيد غدير
از روز عيد قربان تا روز عيد غدير، در واقع يك مقطعي است متصل و مرتبط با مسئلة امامت. خداي متعال در قرآن ياد ميفرمايد: « وَإِذِ ابْتَلَي إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ».( بقره: 124)؛ «و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتي بيازمود و وي آن همه را به انجام رسانيد، [خدا به او] فرمود: من تو را پيشواي مردم قرار دادم ... » ابراهيم از طرف پروردگار منصوب شد به امامت. چرا؟ چون از عهدة امتحانهاي دشوار برآمد. مبدأ اين را ميشود روز عيد قربان به حساب آورد، تا روز عيد غدير كه روز امامت اميرالمؤمنين عليبنابيطالب است. اين هم به دنبالة امتحانات سخت بود. اميرالمؤمنين طول حيات مباركش را با امتحان – امتحانهايي كه از آن سرافراز بيرون آمده است - گذرانده؛ از سيزده سالگي يا يازده سالگي و قبول نبوت تا ليلةالمبيت. يك جوان فداكار و فاني در پيغمبر كه آماده است جان خود را فداي پيغمبر بكند - عملاً اين را در ماجراي هجرت پيغمبر به اثبات ميرساند - و بعد هم آن امتحانهاي بزرگ در بدر و احد و حنين و خيبر و بقية جاها. اين منصب والا، دنبالة اين امتحانهاست؛ لذا دلها متوجه شده است به اينكه بين عيد قربان و عيد غدير يك ارتباط است. بعضي هم اين را «دهة امامت» ناميدهاند و نام مناسبي است.2 2 . 04/09/88 بيانات در ديدار جمع كثيري از بسيجيان كشور
مباهله، شاخص روشنگر براي بيان حقيقت
روز مباهله، روزي است كه پيامبر مكرم اسلام، عزيزترين عناصر انساني خود را به صحنه ميآورد. نكتة مهم در باب مباهله اين است: « وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ» در آن هست؛ « وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ» (آل عمران 61) در آن هست؛ عزيزترين انسانها را پيغمبر اكرم انتخاب ميكند و به صحنه ميآورد براي محاجّهاي كه در آن بايد مايز بين حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض ديد همه قرار بگيرد. هيچ سابقه نداشته است كه در راه تبليغ دين و بيان حقيقت، پيغمبر دست عزيزان خود، فرزندان خود و دختر خود و اميرالمؤمنين را - كه برادر و جانشين خود هست - بگيرد و بياورد وسط ميدان؛ استثنايي بودن روز مباهله به اين شكل است. يعني نشان دهندة اين است كه بيان حقيقت، ابلاغ حقيقت، چقدر مهم است؛ ميآورد به ميدان با اين داعيه كه ميگويد بياييم مباهله كنيم؛ هر كدام بر حق بوديم، بماند، هر كدام بر خلاف حق بوديم، ريشهكن بشود با عذاب الهي.6 6. 22/09/88 بيانات در ديدار با جمعي از طلاب و روحانيون
طرفداران حقيقت، بايد شاخصها را بيشتر و روشنتر در مقابل چشم مردم قرار بدهند
ماه محرّم ... بهترين فرصت براي تبليغ كردن است. از اين فرصت بايد استفاده كرد براي همان مطلبي كه عرض شد؛ شاخص ايجاد بشود؛ مايز، شاخص سازي، معالمالطريق. اگر چنانچه سر دو راهي، تابلويي نباشد كه نشان بدهد راهِ فلان جا از كجاست، طرف راست است يا طرف چپ است، اين سير كننده و رونده، به خطا خواهد افتاد. اگر چند راهي باشد، گمراه خواهد شد. شاخص بايد معين كرد؛ انگشت اشاره را بايستي واضح مقابل چشم همه قرار داد تا بتوانند گمراه نشوند. در دنيايي كه اساس كار دشمنان حقيقت بر فتنهسازي است، اساس كار طرفداران حقيقت بايست بر اين باشد كه بصيرت را، راهنمايي را، هرچه ميتوانند، برجستهتر كنند و اين شاخصها را، اين مايزها را، اين معالمالطريق را بيشتر، واضحتر، روشنتر در مقابل چشم مردم قرار بدهند، كه مردم بفهمند، تشخيص بدهند و گمراه نشوند.6 6. 22/09/88 بيانات در ديدار با جمعي از طلاب و روحانيون
ضرورت کشف ظرفيتهاي ناپيداي حج
هر بخش از اعمال و مناسک حج علاوه بر تأثير شگرف در تربيت روحي انسان، از قابليت زيادي براي تبليغ و روشنگري برخوردار است.... کشف ظرفيتهاي ناپيداي حج، نياز به يک اتاق فکر متشکل از مجموعهاي از متفکران دارد که وظيفه و کار خود را کشف اين ظرفيتها قرار دهند ضمن آنکه ميتوان کيفيت و اثرگذاري بـرنامـههـا و همـايشهـاي بـرگـزار شـده را ارتقاء بخشيد.8 8 .۸۸/۰۹/۳۰ (گزارش خبري) ) بيانات در ديدار دست اندرکاران مراسم حج
پاسخگويي به شبهات ضروري است
طرح برخي شبهات ميتواند باب جديدي براي تبيين و تبليغ باز کند؛ ضمن آنکه پاسخگويي به شبهات ضروري است.... توسل پشتوانه اقدامات شماست و بايد اين عروةالوثقي را حفظ کرد و امروز حج با تلاشهاي صورت گرفته، به پايگاه روشنگري تبديل شده است که بايد اين اقدامات با قوّت ادامه يابد.8 8 .۸۸/۰۹/۳۰ (گزارش خبري) ) بيانات در ديدار دست اندرکاران مراسم حج
تدبير ش51
بايد ايمان را تأمين كرد؛ نه فقط در دل، بلكه در برنامهريزيها و همة اقدامها
اساس حكومت اسلامي و شاخص عمدة اين حكومت عبارت است از استقرار ايمان؛ ايمان به خدا، ايمان به تعاليم انبياء و سلوك در صراط مستقيمي كه انبياي الهي در مقابل پاي مردم قرار دادند. اساس، ايمان است. فرستادن پيامبران الهي براي هدايت انسانها و ايجاد جوامع ديني و الهي در طول تاريخ تا امروز، در درجة اول براي اين مقصود است. ... اگر امروز نظام جمهوري اسلامي در مقابل نظامهاي گوناگون عالم سخني براي گفتن دارد، مطلبي براي تحدّي در قبال نظامهاي مادي در نظام جمهوري اسلامي وجود دارد، به خاطر همين است كه شاخص عمده، ايمان است. امروز بشر به خاطر بيايماني، دچار منجلابهاي گوناگون زندگي است. ... ايمان به خدا و راه خدا و راه انبياء - كه دنبال آن، عمل به اين تعاليم است - فقط براي تعالي معنوي نيست؛ اگرچه عمدهترين ثمرة آن، تعالي معنوي و تكامل انساني و اخلاقي است؛ چون دنيا مزرعة آخرت است. از حركت در زندگي دنياست كه انسان ميتواند مدارج و معارج را طي كند و پيش برود. لذا زندگي مادي هم در گروِ ايمان به خداست. پس ايمان به خداي متعال نه فقط سعادت معنوي را تأمين ميكند، بلكه سعادت مادي را هم تأمين ميكند. ايمان به خداي متعال موجب ميشود كه بشر در زندگي مادي خود بتواند همة آن چيزهايي را كه انسان به آن نيازمند است، به دست بياورد. «وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأكَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم»؛(مائده: 66) اگر اقامة دين بشود، اگر تعاليم اسلامي در جامعه عمل بشود، انسانها از لحاظ رفاه به آن حدي ميرسند كه هيچ نيازي براي آنها باقي نماند كه تأمين نشده باشد. از لحاظ آسايش معنوي و رواني انسان، احساس امنيت و آرامش، باز نقش ايمان برجسته است. به گفتة قرآن: «قَدْ جَاءكُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ. يهْدِي بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ»؛(مائده:15و16) راههاي سلامت را، راههاي آرامش را، راههاي امنيت رواني را قرآن به انسان تعليم ميدهد؛ اين، راهي است كه بشر را به آرامش رواني ميرساند؛ يعني همان چيزي كه امروز دنيا در فقدان آن، در حال التهاب است. ... در جمهوري اسلامي، من و شما، همة آحادمان، همة جوانهايمان، همة نسلهاي رو به جلو كه ميخواهند فرداي سعادتمندي را براي كشورشان و براي خودشان و براي فرزندانشان تأمين كنند، بايد به اين توجه داشته باشند. اساس كار در نظام اسلامي ايمان است، كه بايد اين ايمان را تأمين كرد؛ نه فقط در دل، بلكه در عمل، در برنامهريزيها و در همة اقدامها.1 1. 06/12/88 بيانات در ديدار رئيس و اعضاي مجلس خبرگان
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید