تدبير ش46
ضرورت داشتن تقواي الهي، شجاعت و عدم ملاحظة حرف مردم
ما نه فقط در عمل احتياج به شجاعت داريم، در فهم هم احتياج به شجاعت داريم. در فهم فقيهانه، احتياج به شجاعت هست؛ اگر شجاعت نبود، حتّي در فهم هم خلل به وجود خواهد آمد. درك روشن از كُبريات و صُغريات؛ گاهي انسان كُبريات را درست ميفهمد، در صُغريات اشتباه ميكند. اين درك صحيح از مباني دين و از موضوعات ديني و از موضوعات خارجي منطبق با آن مفاهيم كلي و عمومي ـ يعني كُبريات و صُغريات ـ احتياج دارد به اينكه ما شجاعت داشته باشيم، ترس نداشته باشيم؛ و الاّ ترس از مالمان، ترس از جانمان، ترس از آبرويمان، انفعال در مقابل دشمن، ترس از جوّ، ترس از فضا؛ اگر اين حرف را بزنيم، عليه ما خواهند بود؛ اگر اين حرف را بزنيم، فلان لكّه را به ما خواهند چسباند؛ اين ترسها فهم انسان را هم مختل ميكند. گاهي انسان به خاطر اين ترسها، به خاطر اين ملاحظات، صورتِ مسئله را درست نميفهمد؛ نميتواند مسئله را درست درك بكند و حل بكند؛ موجب اشتباه خواهد شد. لذا «وَلا يخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاَّ اللَّهَ» (الاحزاب 39 ) خيلي مهم است؛ در اين آية شريفة «الَّذِينَ يبَلِّغُونَ رِسَالاتِ اللَّهِ وَيخْشَوْنَهُ وَلا يخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاَّ اللَّهَ وَكَفَي بِاللَّهِ حَسِيبًا»( الاحزاب39 )؛ معلوم ميشود شرط بلاغ و ابلاغ و تبليغ، همين عدم خشيت است كه: «وَلا يخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاَّ اللَّهَ» (الاحزاب 39 ). ميگويي: آقا! اگر اين كار را بكنم، ممكن است در دنيا سرم كلاه برود. خوب! « وَكَفَي بِاللَّهِ حَسِيبًا »؛(الاحزاب 39 ) محاسبه را به خدا واگذار كنيد و بگذاريد خدا برايتان محاسبه كند. اگر پرواي قضاوتهاي مردم، داوريهاي گوناگون مردم را به جاي پرواي از خدا گذاشتيم، مشكل درست خواهد شد؛ چون پرواي از خداي متعال تقواست. اگر اين را كنار گذاشتيم و ترس مردم جايگزين شد، آنوقت فرقاني هم كه خداي متعال گفته، پيدا نخواهد شد؛«إِن تَتَّقُواْ اللّهَ يجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً» (انفعال 29 )؛ اين فرقان ناشي از تقواست؛ روشن شدن حقيقت براي انسان، دستاورد تقواست و به نظر من اين مسئله خيلي مهم است؛ مسئلة خشيت از مال و جان و حرف مردم و آبرو و زمزمهها و حرفها و حديثها و تهمتها و اينها، خيلي مهم است؛ اينقدر اين مسئله مهم است كه خداي متعال به پيغمبرش خطاب ميكند و او را برحذر ميدارد: «وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيهِ أَمْسِكْ عَلَيكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَي النَّاسَ وَاللَّهُ أَحق أَن تَخْشَاهُ»(احزاب 37 )؛ ملاحظة حرف مردم، ملاحظة اين تهمتي كه خواهند زد، ملاحظة چيزي را كه خواهند كرد، نبايد كرد؛ «وَاللَّهُ أَحق أَن تَخْشَاهُ»( احزاب 37). به نظر من يكي از چيزهايي كه فتوحات گوناگون امام را ارزاني آن بزرگوار داشت، همين شجاعت او بود كه فتوحات علمي، فتوحات معنوي، فتوحات سياسي، فتوحات اجتماعي، اين مجذوب شدن دلها به آن بزرگوار را ـ كه واقعاً چيز عجيبي بود ـ به وجود آورد و شجاعت آن بزرگوار اين بود كه ملاحظة هيچ چيزي را نميكرد. بالاخره اهل فتنه مايلند كه خشيت خودشان را، خوف از خودشان را در دل نخبگان و خواصّ، به جاي خشيت از خدا بنشانند؛ يعني مايلند كه از آنها ترسيده بشود؛ « الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَاناً وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ»( آل عمران173). يعني اينكه دائماً دارند به ما ميگويند: آقا! « إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ »( آل عمران173)، جوابش همين است: «وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ»(آل عمران173 ). نتيجهاش هم اين است: « فَانقَلَبُواْ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ يمْسَسْهُمْ سُوءٌ » (آل عمران 174 ). نتيجة اين احساس، اين درك، اين حقيقت روحي و معنوي همين است كه: « فَانقَلَبُواْ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ يمْسَسْهُمْ سُوءٌ »( آل عمران 174 ). بنابراين، بايستي اين شجاعت را داشت و لازم شد.1 1. 02/۰7/88 بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري
لزوم حركت براي نصرت دين خدا
به خداي متعال بايد توكّل كرد. به خدا بايد اعتماد كرد. به خداي متعال بايد حسن ظنّ داشت. خداي متعال وعده كرده است: « وَلَينصُرَنَّ اللَّهُ مَن ينصُرُهُ»؛(حج 40) آن كساني كه در راه نصرت دينِ خدا حركت ميكنند، وقتي حركت كنند، خدا آنها را نصرت ميدهد. بله! طرفدار دين خدا باشيم. كاري هم انجام ندهيم، گوشة خانه بخوابيم، نصرتي وجود ندارد؛ اما وقتي كه حركت ميكنيم براي نصرت دين خدا، ممكن است هزينه هم داشته باشد، اما نصرت قطعي است؛ همچناني كه از اول انقلاب تا امروز، در چالشهاي گوناگون، ملت ايران پيروز شده است؛ اين نصرت الهي است.
در جنگ تحميلي، هشت سال، تقريباً همة دنياي مطرح آن روز، پشت سر دشمن ما قرار گرفتند و با ما جنگيدند؛ آمريكا به آنها كمك كرد، شوروي به آنها كمك كرد، ناتو به آنها كمك كرد، همسايگان بيانصاف به آنها كمك كردند؛ پول دادند، امكانات دادند و همة اينها در مقابل جمهوري اسلامي قرار گرفتند و قصدشان تجزية ايران بود، قصدشان جدا كردن خوزستان بود، قصدشان تصرف سرزمين بود كه بتوانند جمهوري اسلامي را به بيكفايتي متّهم كنند و ساقط كنند؛ اما خداي متعال تو دهن آنها زد و ملت ايران با صبر خود، با ايستادگي خود، با بصيرت خود، به دشمنان آنچنان ضربهاي وارد كرد كه عقبنشيني كردند. اين امكان هميشه در اختيار شماست.8 8. ۸۸/۰۷/۱۵ بيانات در ديدار عمومي مردم چالوس و نوشهر
احترام به زن در چيست؟
احترامِ به زن اين است كه به زن فرصت داده بشود تا آن نيروها و استعدادهاي برجسته و عظيمي را كه در درون هر انساني خداي متعال به وديعه نهاده است - از جمله زن و استعدادهايي كه فقط در درون زنان وجود دارد - اين استعدادها در سطوح مختلف بروز كند؛ در سطح خانواده، در سطح جامعه، در سطح بينالمللي، براي علم، براي دانش و معرفت و تحقيق، براي تربيت و سازندگي. احترام به زن اين است. من ميبينم اين در جامعة ما به توفيق الهي، به فضل الهي دارد خودش را كاملاً نشان ميدهد.11 11. 28/07/88 بيانات در ديدار جمعي از بانوان قرآنپژوه
زنان از ديدگاه اسلام :محور، عبرت و آيينة كلّ جامعه
اسلام برخلاف آن جوري كه هميشه در نظامهاي طاغوتي وجود داشته است كه با چشم ديگري اصلاً به زن نگاه ميكردند، به زن شخصيت ميدهد. ... يعني زن را نه فقط محور و عبرت و آيينهاي براي زنان، بلكه براي كلّ جامعه قرار ميدهد. ميشد يك مرد انتخاب بكنند. نه اين در مقابلة با آن نگاه انحرافي و غلطي است كه نسبت به زنان وجود داشته. اين نگاه، هميشه هم تحقيرآميز نبوده؛ اما هميشه غلط بوده. هميشه به شكل غلطي در نظامهاي طاغوتي به زن نگاه شده؛ امروز در غرب هم همين جور است. حالا عدّهاي از زنان - مثل خيلي از مردان - در همين نظامهاي غربي شخصيتهاي برجسته و محترم و پاكيزهاي ممكن است در بيايند، ليكن نگاه عمومي به زن كه در فرهنگ غربي نهادينه شده، نگاه غلطي است؛ نگاه ابزاري است، نگاه اهانتآميز است. از نظر غرب، علّت اينكه شما نبايد توي چادر باشيد، نبايد حجاب داشته باشيد، اين نيست كه آزاد باشيد. شما داريد ميگوييد من با حجاب هم آزادي دارم. او چيز ديگري مورد نظرش است؛ زن را براي نوازش چشم مرد، براي بهرهوري نامشروع مرد، ميخواهند به شكل خاصّي در جامعه ظاهر بشود. اين، بزرگترين اهانت به زن است؛ حالا ولو با چندين لفّاف تعارفآميز اين را بپوشانند و اسمهاي ديگري رويش بگذارند.11 11. 28/07/88 بيانات در ديدار جمعي از بانوان قرآنپژوه
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید