در قرآن کريم، در سوره مريم، پس از آنکه سلسله هاي انبياء را يکي پس از ديگري معرفي کرده و آنها را ستوده است، ايشان را منعمين از ذريه آدم و نوح خوانده است که در برابر تلاوت آيات الهي بي تفاوت نمانده و با اشک و سائيدن پيشاني خويش به خاک، خشوع و بندگي خود را در برابر حق نشان مي دهند.
سپس مي فرمايد: «فخلف من بعدهم خلف أضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات فسوف يلقون غيا؛ آنگاه پس از آنان، نسلي به جايشان آمدند که نماز را تباه ساختند و از هوس ها پيروي کردن، پس به زودي، با شر و نکبتي [بزرگ] رو به رو خواهند شد.» (سوره ي مريم، آيه ي 59)
نسل ناخلف پس از سلسله پيامبران را با دو ويژگي معرفي کرده است: « ضايع کردن نماز و طبعيت کردن از شهوت ها» . اين آيه کريمه نشان مي دهد که اولا، ترک نماز با پيروي از شهوت ها رابطه مستقيمي دارد همان طور که نماز، مؤثر از فحشاء و منکر بازمي دارد و مانع ارتکاب گناهان مي شود، ضايع کردن نماز هم، سبب پيروي از شهوت ها و خواهش هاي نفساني که سرچشمه فحشا و منکر است، مي شود.
ثانيا، نقطه حساس حفظ سلامت نسل و تداوم پاکي در نسل هاي بعدي پاي بندي به ارتباط مستمر خداوند است و ضايع کردن اين رابطه، پاکي و طهارت را از سلسله فرزندان بشر مي ربايد.
آنچه اينجا بايد مورد توجه قرار گيرد معناي ضايع کردن و انواع آن است.
در کتابي «ضايع کردن» هلاک کردن و نابود ساختن معنا کرده اند. (1)
اما آقاي مصطفوي ضايع کرن را: محو صورت و نظم در شيء و مهمل و بي فايده شدن يک چيز به نحوي که اثر وجوديش بر آن مترتب نشود، معنا کرده است. (2)
به اين ترتيب ضايع کردن يک عمل يعني آن را به نحوي انجام دهي که نتيجه و اثر واقعي آن ظاهر نشود به طوري که بود و نبودش و انجام دادن و ندادنش، مساوي باشد همچنان که وقتي خداوند مي فرمايد: «و ما کان الله ليضيع ايمانکم؛ خدا نمي خواهد کاري کند که ايمان شما ضايع و تباه شود.»(سوره ي بقره، آيه ي 143) به نحوي که آثار ايمان بر صاحبان ايمان ظاهر نشود و ايمانتان بي فايده شود.
حال بايد ديد چگونه نماز ضايع مي شود؟ آيا تنها ترک نماز، ضايع ساختن نماز است يا معاني ديگري هم براي آن قابل تصور است؟ يکي از راه هاي شناخت «اضاعه» يعني ضايع کردن، شناخت معناي ضد آن است چون هميشه در قرآن، نماز با اقامه آمده است - يعني بر پا داشتن نماز که معناي قيام و اقدام و برپايي در آن است - به نظر مي رسد اضاعه، ضد اقامه باشد و اقامه از قيام که ضد نشستن است، يعني اقدام و دست به کار شدن و انجام کار است. علامه طباطبايي در تفسير آيه مي گويد: اضاعه مال يعني تباه کردن مال با سوء تدبير و صرف مال در راهي که شايسته صرف کردن نيست و در نتيجه تباه شدن مال. از اينجا معلوم مي شود که مقصود از اضاعه نماز تباه کردن نماز است، همراه با سستي در امر نماز و خوار شمردن آن و به بازي گرفتن و تغيير ايجاد کردن در آن و ترک نماز بعد از گرفتن و قبول آن. (3)
حال به بررسي رواياتي که معناي ضايع کردن نماز را روشن تر مي کند مي پردازيم:
الف) پيامبر اکرم (ص) فرمود: «امت من چهار گروهند:
1) نمازگزاران سهل انگار که از نماز غفلت مي کنند: «فويل للمصلين. الذين هم عن صلاتهم ساهون؛ پس واي بر آن نمازگزاراني که نسبت به نماز سهل انگارند! اينها اهل ويل هستند که يکي از دره هاي جهنم است». (سوره ي ماعون، آيات 4 و 5)
2) نمازگزاراني که گاهي نماز مي خوانند و گاهي نماز نمي خوانند: «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات فسوف يلقون غيا». (سوره ي مريم، آيات 59)
اينان اهل غي هستند که يکي ديگر از دره هاي جهنم است.»
3) گروهي که هرگز نماز نخوانند: «ما سلکم في سقر قالوا لم نک من المصلين؛ که چه چيز شما را به سقر درآورد؟ مي گويند ما از نمازگزاران نبوديم».(سوره ي مدثر، آيات 42 و 43)
اينها اهل سقر هستند که دره ديگري از دره هاي جهنم است.
4) گروهي که هميشه نماز مي خوانند و در نماز خاشعند: »الذين هم في صلاتهم خاشعون؛ همانان که در نمازشان خاشع و فروتن اند.» (سوره ي مؤمنون، آيه ي 2)
ب) از رسول خدا نقل است که:
شيطان پيوسته از مؤمن هراسناک مي ماند، مادامي که بر اوقات نمازهاي پنجگانه مراقبت کند، پس اگر آنها را ضايع نمايد، شيطان بر او گستاخ مي شود و او را در گناهان بزرگ وارد مي سازد. (4)
ج) رسول خدا (ص) مي فرمايند: کسي که بي سبب نماز واجب خود را ترک کند تا وقت آن بگذرد و حدود آن را حفظ نکند، آن نماز تيره و تار بالا رود و گويد: خدا تو را ضايع کند، چنانکه مرا ضايع ساختي. (5)
د) بر شما باد به محافظت اوقات نماز! کسي که نماز را ضايع کند از من نيست. (6)
هـ) پرسيده شد: ضايع کردن نماز چيست؟ معصوم فرمودند: آن را تا آخر وقت تأخير انداختن. (7)
و) اميرمؤمنان حضرت علي (ع) در عهدنامه مالک اشتر مي فرمايند: با مردم چنان نمازگزار که نه آنان را برماني (واکني) و نه نماز را ضايع گرداني. (8)
از اين روايت معلوم مي شود که بد نماز خواندن و نماز را بدون آرامش و با سرعت به جا آوردن از مصاديق ضايع کردن نماز است.
ز) در کتب آسماني گذشته آمده است که خداوند فرمود: سه چيز است که هر کس بر آنها محافظت کند، به راستي بنده مؤمن است و هر که آنها را ضايع کند دشمن من است: نماز، روزه و غسل جنابت (9)
ح) از پيامبر اسلام (ص) نقل است که در تفسير آيه فخلف من بعدهم مي فرمايد: «شصت سال بعد از من، افرادي روي کار مي آيند که نماز را ضايع مي کنند و در شهوت ها غوطه ور مي شوند و به زودي نتيجه گمراهي خود را خواهند ديد. اگر مبدأ شصت سال را هجرت پيامبر در نظر بگيريم اين پيش بيني بر زمان بني اميه و حکومت يزيد، منطبق مي شود». (10)
در پايان، گفتار را با دعاي حضرت ابراهيم (ع) در قرآن پايان مي بريم:
«رب اجعلني مقيم الصلوه و من ذريتي بنا و تقبل دعاء؛ خدايا، مرا و نسل و فرزندان مرا اقامه گر نماز قرار بده. خدايا، دعايم را بپذير.» (سوره ي ابراهيم، آيه ي 40)
1- مهم مقاييس ذيل لغت «ضيع».
2- التحقيق مصطفوي: جلد 7، ص 53.
3- الميزان، ج 4، ص 77.
4- موسوي اصفهاني، مکيال المکارم، ج 1، ص 373.
5- صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 518.
6- مستدرک الوسائل، ج 1، ص 184.
7- ميرزا جواد ملکي تبريزي، اسرار الصلوه، ص 104.
8- نهج البلاغه، نامه 53.
9- تفسير ابوالفتوح رازي، ج 1، ص 163.
10- تفسير نمونه، ج 13، ص 103.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید