آيت الله مصباح يزدي در توضيح اين روايت مي گويند:
«آنچه انسان را مستقيماً درمسير تقرب الي الله به پيش مي برد، نماز است. وقتي انسان اهتمامي به خواندن نماز اول وقت نداشته باشد، به مسائل دين بي اعتنا مي شود وکم کم کارش به جايي مي رسد که با ديده تمسخر به مناسک دين مي نگرد؛ همان طور که در قرآن آمده است: (ثم کان عاقبه الذين اسوي السواي ان کذبوا بايت الله وکانوا بها يستهزئون )؛(17) «.... سرانجام کار آنان که به اعمال زشت وکردار بد پرداخته اند وآيات خدا را تکذيب و تمسخر کردند». اگر انسان دراين مسير خطرناک قرار گرفت وبه نمازاهميت نداد، در واقع با اين کار مقدمات کافرشدن خود را فراهم ساخته است».(18)
درسيره عملي امام ششم (ع) آمده است:
سدير گفت: امام صادق (ع) دستور داد که الاغ واستري را زين کردند، من سبقت گرفتم وبرالاغ سوار شدم تا احترام کرده باشم و آن ضحرت سوار بر استر گردد. فرمود: اگر بخواهي، الاغ را در اختيار من بگذار. گفتم: استر براي شما مناسب تر و زيباتر است. من از الاغ پياده شدم و بر استر سوارشدم و آن حضرت بر الاغ سوار شد... پياده شديم تا نماز را با هم بخوانيم. سپس فرمود: اينجا زمين شوره زار است ونماز دراينجا روا نيست(مکروه است). واز آنجا رفتيم وبه زمين خاک سرخي رسيديم.
و آماده نماز شديم. در آنجا مردي جوان بزغاله مي چراند. حضرت به من نگريست و به من فرمود: به خدا قسم! اگر تعداد شيعه هاي من به اندازه اين بزغاله ها بود، خانه نشيني من روا نبود. سپس پياده شديم ونماز خوانديم. پس از نماز، کنار بزغاله ها رفتيم و شمرديم که هفت عدد بودند.(19)
6. سيره امام رضا(ع)
راوي مي گويد: حضرت رضا (ع) براي استقبال برخي از طالبيين (دودمان ابوطالب) از شهر خارج شد ودراين هنگام وقت نماز شد (بلادرنگ ) راه خود را به ساختماني که در آن نزديکي بود، کج کرد وکنار سنگي فرود آمد وفرمود: اذان بگو. من عرض کردم: درنگ کنيم تا ياران ما برسند. فرمود: خدايت بيامرزد! هيچ گاه نماز را از اول وقت بدون جهت به آخر وقت به تأخير نينداز وهميشه بر تو باد که اول وقت را مراعات کني. پس من اذان گفتم و نماز خوانديم(20)
ترک جلسه به خاطر نماز
«صابئين» به حضرت يحيي گرايش دارند وبراي ستارگان، تأثير خاصي قائل هستند ونماز ومراسم ويژه اي دارند و هنوز در خوزستان گروهي از آنان هستند. اين فرقه، رهبري دانشمند ولي مغرور داشت که بارها با امام رضا (ع) گفتگو کرد، ولي زير بار نرفت .امام رضا (ع) استدلالي کرد واو تسليم شد وگفت: اکنون روح من نرم شده، حاضرم مکتب تو را بپذيرم . ناگهان صداي اذان بلند شد، امام رضا(ع) جلسه را ترک کرد . مردم گفتند: فرصت حساسي است و چنين فرصتي پيش نمي آيد! امام فرمود: اول، نماز.
او که اين تعهد را از امام ديد، علاقه اش بيشتر شد وبعد از نماز گفتگويش را تکميل کرد وايمان آورد.(21)
در روايتي از امام رضا (ع) آمده است:
«حافظوا علي مواقيت الصلوه فان العبد لا يأمن الحوادث ومن دخل عليه وقت فريضه فقصرعنها متعمداً فهو خاطي؛(22)
بر وقت هاي نماز محافظت کنيد؛ چرا که بنده ايمن از حوادث نيست. و کسي که وقت نماز واجب بر او داخل مي شود وعمداً کوتاهي کند، خطا کار است».
7. سيره امام حسن عسکري(ع)
از ابوهاشم روايت است که حضورمبارک امام حسن عسکري(ع) شرفياب شدم، ديدم آن حضرت مشغول نوشتن کاغذي است .سپس وقت نماز رسيد امام آن کاغذ را بر زمين گذاشت ومشغول نماز شد. سپس ديدم که قلم مي چرخد وروي کاغذ مي نويسد تا رسيد به آخر کاغذ. من چون اين صحنه را ديدم، به سجده افتادم. وقتي حضرت از نماز خود فارغ شد، قلم را به دست گرفت وبراي مردم اذن داد که داخل شوند.(23)
8. سيره امام زمان (عج)
از کارهاي مهمي که امام زمان پس از ظهور انجام مي دهند، بر پا داشتن نماز و مطرح کردن آن در سطح جامعه و فرا خواندن مردم به سوي آن است. علاو بر اصل نماز، اقامه نماز در اول وقت نيز مورد تأکيد فراوان آن حضرت است.
امام مهدي (عج) مي فرمايد:
«ملعون ملعون من اخرالعشاء الي ان تشتبک النجوم وملعون ملعون من اخر الغداء الي ان تنقضي النجوم؛ لعنت شده وملعون کسي است که نماز عشا را به قدري تأخير اندازد که همه ستارگان آسمان ديده شوند؛ وملعون کسي است که نماز صبح را به قدري تأخير اندازد که ستارگان ديده شوند».(24)
اين روايت، اهتمام امام زمان (عج) به نماز اول وقت را نشان مي دهد وآن حضرت کساني را که در نماز خود اهمال مي کنند، به شدت سرزنش مي کند وآنها را از رحمت خود دور مي داند.
در ملاقات ها و تشرفات به محضر آن حضرت نيز، تأکيد ايشان بر «نماز اول وقت» نقل شده است.(25)
17-روم/10.
18-پندهاي امام صادق (ع) به ره جويان صادق، محمد تقي مصباح، ص 219، مؤسسه پژوهشي امام خميني (ره)، قم.
19-داستان ها و حکايت ها چهارده معصوم، عباس عزيزي، ص127، اصول کافي، ج2، ص242.
20- بحارالانوار، ج80،ص21؛الخرائج والجرائح، ص30.
21-يکصد وچهارده نکته درباره نماز، محسن قرائتي، ص14،چ8،1384ش؛ بحارالانوار، ج94،ص195،عيون اخبارالرضا (ع)، ص151.
22-بحارالانوار، ج83، ص20.
23-منتهي الامال، شيخ عباس قمي، ج2، ص574، هجرت، قم.
24-الغيبه، شيخ طوسي، ص113.
25-مهدويت، پرسش ها و پاسخ ها، ص 119، پژوهشکده مهدويت؛ شيفتگان حضرت مهدي (عج)، ج2، ص94، اين حديث، قسمتي از توقيعي است که درجواب سؤال محمد بن يعقوب از ناحيه مقدس رسيده است (بحارالانوار، ج53، ص16؛ وسائل الشيعه؛ ج4،ص201).
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید