تدبير35
با توسل به دامان قدس الهي ميتوان خيلي كارهاي دشوار را انجام داد، با خداي متعال رابطه برقرار كنيد
با توجه به خدا و تقرب به خدا، با توسل به دامان قدس الهي و ذيل عنايت الهي ميتوان خيلي كارهاي دشوار را انجام داد. شماها جوانيد. شما با ما فرق داريد؛ اين را به شما بگويم. شما خيلي از اين جهت جلوتر از ما هستيد. دلهاي شما پاك، نوراني، بيتعلق، بيآلايش، مثل يك آئينه ي روشن، بلافاصله نور را منعكس ميكند؛ آلوده نشدهايد؛ اين را قدر بدانيد. با خداي متعال رابطه برقرار كنيد. با نماز، با نافله، با تلاوت قرآن، با دعا، با صحيفهي سجاديه. اين صحيفهي سجاديه پر از معارف ديني است. با اين كار بنيهي ديني و انقلابي خودتان را هم محكم ميكنيد. جوان ما اگر بنيهي دينياش مستحكم باشد، خيلي از اين كساني كه ... مشغول تلاشند براي منحرف كردن ذهنها به سمتهاي گوناگون، وقتي ديدند جوان ما محكم است، ميكشند كنار... اين استحكام بنيهي اعتقادي با همين توجهها، با همين تضرع، توسل به پروردگار، در همين دعاهاي صحيفه سجاديه به دست ميآيد. اين دعاها فقط ياربّ ياربّ گفتن نيست، لبريز از معارف اسلامي است كه اعتقاد انسان را عميق ميكند. تلاوت قرآن هم همينطور، خود نماز هم همينطور. بههرحال، اين توصيه ي من است به همهي شما جوانان. 14/2/87
تدين، مايه ي توجهات الهي است؛ اين را دست كم نگيريد
جوانهاي عزيز! تدين، رعايت ديني، در حدّ وسع و امكان، اين مايهي توجهات الهي است؛ مايهي توفيقات انساني است؛ مايهي پيشرفت است؛ اين را دست كم نگيريد. من ميخواهم بگويم: شما اگر فلان فرمول رياضي، يا فلان عنصر شيميايي، يا فلان اختراع را به وجود ميآوريد يا كشف ميكنيد و پيدا مي كنيد و حل ميكنيد، در همان حال، توجهتان به خدا به شما كمك خواهد كرد. اولاً خداي متعال مدد ميكند شما را؛ كارها دست خداست. ... نقش معنويت را دست كم نبايد گرفت. ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاههاي شيراز 14/2/87
بايد كاري كنيد كه مردم واقف شوند فرصت حج را بشناسند و تحريض شوند آن را به چنگ بياورند
حج يك سفر معنوي است. سفر الـي الله است با جسم و جان... حج يك تمرين و آموزش تجربي است...شما دستاندركاران حج بايد كاري كنيد كه اين خيل عظيم مردمي كه با شما حج ميآيند، يا آنجا هستند - از كشورهاي ديگر ميآيند – به اين نكتهي حج واقف شوند، اين فرصت را بشناسند و تحريض شوند بر اينكه اين فرصت را به چنگ بياورند. يكي از مهمترين كارهاي دستاندركار حج - چه رئيس كاروان، چه روحاني حج، چه مديريتهاي بخشهاي گوناگون؛ فرهنگي، غير فرهنگي - اين است. اين احساس كه يك فرصت است، در اختيار قرار داده شده، و هميشه هم به دست نميآيد، براي همه هم به دست نميآيد... اين فرصت را مغتنم بشماريد. ديدار مسؤولان و كارگزاران حج 15/8/87
كاري كنيد كه مردم دغدغهاي نداشته باشند، بتوانند فريضهي حج را به بهترين وجهي انجام بدهند
من براي آسايش حجاج سفارش كرده ام. بله، معلوم است؛ اما اين آسايش به معناي تنپروري نيست. اين را هم من هميشه به دوستان برگزاركنندهي حج در طول سالها گفتهام كه اين آسايش، فراغت است براي همين دلباختگي و دلسپردگي و انقطاع الي الله. كاري كنيد كه مردم فراغت پيدا كنند، دغدغهاي نداشته باشند، بتوانند اين فريضه را به بهترين وجهي انجام بدهند؛ مراد اين است. والاّ آسايش حيواني و خور و خواب و بيشتر خوردن و بهتر خوردن، نه؛ اينها سليقهي بنده نيست كه ما در حج دنبال اين چيزها برويم.
حج يك سفر تفريحي نيست، حج يك سفر معنوي است. سفر اليالله است با جسم و جان؛ هر دو. سفر اليالله براي اهل سلوك سفر جسماني نيست، سفر قلبي و روحي است. اينجا براي همهي ما مردم اين سفر اليالله با جسم و جان هر دو هست. حالا جسم را آنجا ببريم، دل را نبريم؛ اين كه نشد. يا خداي ناكرده كساني بر اثر تكرر اين نعمت - كه مكرر توفيق پيدا كردند حج مشرف بشوند، خانهي خدا را ببينند، زيارت كنند - بتدريج حج براي اينها حالت بيتفاوتي و كماهميتي پيدا كند و ديگر آن انقلاب درون را نتوانند به خودشان تلقين كنند و در خودشان بيابند. اين، چيز خوبي نيست. ديدار مسؤولان و كارگزاران حج 15/8/87
نمازوحج را با توجه و حضور بايد انجام داد
مرحوم شيخ محمد بهاري... در يكي از نوشته هايشان ميگويند كه دعا و ذكر و شايد نماز، وقتي بيتوجه تكرار ميشود، قساوت ميآورد! نماز ميخوانيم، نمازِ مايهي قساوت؛ چرا؟ چون در حال نماز حضور قلب نداريم؛ توجه نداريم. پس اين نماز يا با توجه است كه مايهي رقت و قرب و لطافت و صفاست؛ يا نمازِ بيتوجه است، كه آن وقت بهگفتهي ايشان مايهيقساوتقلب است.حج هم همين جوراست. اين اعمال را با توجه، با حضور بايد انجام داد. ... مجموع ايام حج و عمره - چند روز بيشتر كه نيست. اين فرصت چند روزهي حج، يك تمرين و آموزش تجربي است؛ يعني انسان ميبيند كه اينجوري هم ميشود زندگي كرد. بيتفاخر و بياعتناي به لذايذ مادي هم ميشود زندگي كرد. نه اينكه حالا بياييم همهي زندگي را در حال احرام زندگي كنيم؛ اين مراد نيست. نه! از طيبات رزق كه خداي متعال براي شما حلال كرده، بايد استفاده كنيد؛ اما دل بستن، بيتاب شدن، زندگي را همين دانستن - كه ما دچارش هستيم كه زندگي را همين لذايذ و شهوات مادي و همين هوسهاي بيمورد و بيجا گمان ميبريم - بايد در هم بشكند تا بفهميم نه، ميشود فصلي از زندگي، بخشي از شبانهروز، ساعاتي از نيمهي شب را اختصاص داد به همين حالت انقطاع اليالله و به اين حالت صفا. اين را آنجا تمرين ميكنيد، ياد ميگيريد؛ حاجي ياد ميگيرد كه اين كار را ميشود انجام داد. ديدار مسؤولان و كارگزاران حج 15/8/87
انسان وجامعه به بركت نمازامنيتپيدا ميكند
اگر نماز خوانديم، از درون انسان، از دل انسان بگيريد تا سطح جامعه و تا سطح حاكميت بر جامعه - هرچه اين جامعه بزرگ باشد - به بركت نماز امان پيدا ميكند، امنيت پيدا ميكند. دل انسان امنيت پيدا ميكند، جسم انسان امنيت پيدا ميكند، جامعهي انسان امنيت پيدا ميكند. نماز خاصيتش اين است؛ اقامهي صلوة در جامعه اين است. ايني كه اين همه تأكيد شده...ترويج نماز در هر نقطهاي از نقاط كشور، در هر قشري از اقشار و مهمتر از همه در مجموعهي جوانان نخبه و دانشجو، اين معنايش كشاندن جامعه به اين حالت ذكر همگاني است. همگان متذكر باشند؛ كوچك، بزرگ، زن، مرد، مسؤول دولتي، غير مسؤول دولتي، شخصي كه براي خودش كار ميكنــد، شخصي كه براي يك جماعتــي كار ميكند، اينهـا وقتي متذكر پروردگار بودند، كارها سامانپيدا ميكند. هفدهمين اجلاس سراسري نماز ۱۳۸۷/۰۸/۲۹
مواظب باشيم جسم نمازاز روح نمازخالي نماند
بيشترِ گناهان ما از غفلت سر ميزند. اين نماز به طور دائم تكرار ميشود.... نماز جسمي دارد و روحي؛ به اين بايد توجه بشود. يعني تك تك ما، خود من و ديگران بايد به اين توجه كنيم. نماز قالبي دارد و مضموني؛ جسمي دارد و روحي. مواظب باشيم جسم نماز از روح نماز خالي نماند. نميگوييم جسم بيروح نماز هيچ اثري ندارد؛ چرا، بالاخره يك اثركي دارد؛ اما آن نمازي كه اسلام و قرآن و شرع و پيغمبر و ائمه اين همه روي آن تأكيد كردند، نمازي است كه جسم و روحش هر دو كامل باشد. اين جسم هم متناسب با همان روح فراهم شده؛ قرائت دارد، ركوع دارد، سجود دارد، به خاك افتادن دارد، دست بلند كردن دارد، بلند حرف زدن دارد، آهسته حرف زدن دارد. اين تنوع براي پوشش دادن به همهي آن نيازهايي است كه به وسيلهي نماز بايستي برآورده شود كه هركدام رازي در جاي خود دارد و مجموعهي اينها، قالب و شكل نماز را به وجود ميآورد. اين شكل خيلي مهم است، ليكن روح اين نماز توجه است؛ توجه! توجه است؛ توجه! بدانيم چه كار داريم ميكنيم. نماز بيتوجه - همان طور كه عرض كردم... اثرش كم است....با نماز مثل الماسي كه سنگ ترازو كردهايم، نبايد رفتار كنيم. نماز خيلي ذيقيمت است. هفدهمين اجلاس سراسري نماز ۱۳۸۷/۰۸/۲۹
در نماز، خود را در مقابل خدا بايد احساس كرد
يك وقت انسان نماز ميخواند، مثل بقيهي عادات روزانه... يك وقت نه، انسان نماز ميخواند، با اين احساس كه ميخواهد حضور در محضرپروردگار پيدا كند.اين يكجور ديگر است. ما هميشه در محضر پروردگاريم؛ خواب باشيم، بيدار باشيم، غافل باشيم، ذاكر باشيم. ليكن يك وقت هست كه شما وضو ميگيريد، تطهير ميكنيد، خودتان را آماده ميكنيد، با طهارت جسم، با طهارت لباس، با طهارت معنوي ناشي از وضو و غسل ميرويد خدمت پروردگار عالم. ما در نماز بايد يك چنين احساسي داشته باشيم...با اين حال وارد نماز بايد شد؛ خود را در مقابل خدا بايد احساس كرد؛ مخاطب بايد داشت در نماز. والاّ صرف اينكه يك امواجي را كه ناشي از كلمات و حروف هست، در فضا منتشر كنيم، اين آن چيزي نيست كه از ما خواسته شده. ميشود همينطور گفت: «الحمد لله ربّ العالمين. الرّحمن الرّحيم. مالك يوم الدين ...» و امواجش را منتشر كنيم. همين را ميشود با قرائت خوب هم خواند، اما بيتوجه، كه باز هم همان منتشر كردن امواج صوتي است در هوا. اين، آن چيزي نيست كه از ما خواسته شده. از ما خواسته شده كه در حال نماز دلمان را ببريم به پيشگاه پروردگار؛ از دلمان حرف بزنيم، با دلمان حرف بزنيم؛ اينها مهم است. اين را در وضع ترويج نماز، در نمازي كه خود ما ميخوانيم، نمازي كه به ديگران تعليم ميدهيم، اين نكتهي روح نماز را بايد توجه كنيم. البته اين روح بدون جسم هم به دست نميآيد. هفدهمين اجلاس سراسري نماز ۱۳۸۷/۰۸/۲۹
در جامعهي جوان كشور، بيش از ديگران بايد به نماز اهميت داد
اهميت نماز كه واقعاً براي ما توصيفش هم شايدممكن نباشد.امامصادق دربيماري رحلت به وصيشان ميفرمايند كه:«ليس منّي من استخفّ بالصّلوة»(علل الشرايع، ج2، ص356)؛ از ما نيست كسي كه نماز را سبك بشمارد. استخفاف يعني سبك شمردن، كماهميت شمردن... در جامعهي جوان كشور بيش از ديگران بايد به نماز اهميت داد. جوان با نماز دلش روشن ميشود، اميد پيدا ميكند، شادابي روحي پيدا ميكند، بهجت پيدا ميكند. اين حالات بيشتر مال جوانهاست، بيشتر مال موسم جواني است؛ ميتواند لذت ببرد. و اگر خدا به من و شما توفيق بدهد، نمازي بخوانيم كه با توجه باشد، خواهيم ديد كه انسان در هنگام توجه به نماز از نماز سير نميشود. انسان وقتي به نماز توجه پيدا كند، آنچنان لذتي پيدا ميكند كه در هيچ يك از لذايذ مادي اين لذت وجود ندارد. اين در اثر توجه است. هفدهمين اجلاس سراسري نماز ۱۳۸۷/۰۸/۲۹
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید