تدبير ش22
براي اقامه نماز در جامعه، تركيبي از خرد، هنر و انگيزه را به كار اندازيد
نماز، نيازآدمي است.ماگرفتاران تخته بند زندگي مادّي، به دريچهيي كه هواي پاك آزادي را از عالم معنا به ما برساند و دل را از آلودگي و بيخبري برهاند نيازمنديم. بدون اين پنجرهي روشني و طراوت، نهاد آدمي، درخشندگي گوهر خويش را از دست ميدهد و دل، رنگ و بو و سرشت گِل ميگيرد... شما بايد همّت خويش را بر آن بگماريد كه نماز را به درستي بشناسانيد. اين از هر بخشنامه و دستور و فرمانــي كارسازتــر است. دلها با جويايــــي معنويت سرشــــته شـــده اند، شمـا اين راه راست، اين داروي معجزه گر، و اين پنجرهي دلگشا را به آنان نشان دهيد. اين است آنچه نماز را همگاني و آن را با حال و حضور و شور و شيدايي همراه ميسازد، و اين سخنان والا را معني مي كند، كه: «الصلوة معراج المؤمن» – نماز اوجگيري مؤمن است. «الصلوة خير موضوع، من شاء استقلّ و من شاء استكثر» - نماز بهترين نهادهي دين است، هر كه خواهد كم و هر كه خواهد بيش، بهره از آن ميگيرد. و براي اين كار بــزرگ، ناگــزير بايد هم خِرد و هم هنر و هم انگيزه به كار گرفته شود. 14/6/86
زمينه تحصيل عوامل دروني عزت را براي آحاد پاسداران فراهم آوريد
عزت، از عوامل دروني و بايد بجوشد و بوجود آيد تا بشود به آن گفت عزت، عزت ملي و اين عوامل دروني مهمند. ما به نقش اين عوامل دروني بايد خيلي اهميت بدهيم... عالم بودن يك ملت جزو عوامل دروني عزت اوست... از جمله آنها همين ايمان است... ايمان كه بود، يك ملت با شادابي، با شوق، با انگيزه به سمت هدفهاي خود حركت ميكند، ازحركت خسته نميشود، حركت هم با خودش پيشرفت همراه دارد. وقتي هدف بود حركت هم بود، پيشرفت قطعي است. لذا آن انگيزه و ايمان در درون انسان يكي از مهمترين وشايد بشود گفت مهمترين انگيزه عزت ملي است؛ اين ايمان در آن وقت يك امري است كه قائم به دلهاست. قائم به اشخاص است.
عزت ملي را آن وقتي ميشود به دست آورد كه اين ايمان، اين معرفت همــراه با حـــركت، ايــــن گــوهر درخشندهاي كه اسمش ايمان فردي انسان است، وجود داشته باشد يا در آحاد ملت، يا لااقل در يك جمع برگزيده... وقتي ايمان در حد نصاب نباشد، مقاومت انسان كم ميشود. انگيزه ضعيف ميشود، انگيزه كه ضعيف شد براساس آن مقاومت كه ضعيف شد، طبعا" پيشروي متوقف ميشود؛ پيشروي در ميدان پيكار اگر متوقف شد، معنايش اين است كه دشمن پيشروي ميكند. يعني شكست، يعني ذلت... «ولله العزة ولرسوله و للمؤمنين» عزت متعلق به خداست، متعلق به رسول خداست، چون متعلق به خدا و رسول خداست، پس متعلق به مومنين هم هست. 18/6/86
با مراقبت مستمر نگذاريد رعب ها و ميلها، ايمان را از دل پاسداران بربايد
آن ايمان شماست آن دل شماست كه شما را نگهداشته و عزيز كرده، اين دل را بايد حفظ كنيد، مواظب دل خودتان باشيد. يكي از كارهاي بزرگ من و شما اين است كه دل خودمان را مراقب باشيم. اگر هر چيزي وارد دل شد اگر هر چيزي دل را از جا كند، چه ميلها و شوقها، چه ترسها و رعبها، اگر دل ما را از جا كند، ديگر آنوقت تن بدون دل چيزي نيست. كارهاي نيست «كأنَّهُم خُشُبٌ مُسَنَّدَة» مثل اين است كه مجسمه آدمك چوبي درست كرده باشند، به ديوار تكيه داده باشند. كاري از آن بر نمي آيد. دل را نگه داريد ... شما پاسداران اين عزتيد، اگر بخواهيد درست پاسداري كنيد، بايستي به شرايطش عمل كنيد. 18/6/86
ارتقاء معنوي و بينش سياسي كاركنان مورد انتظار است
ارتقاء معنوي و بينش سياسي كاركنان خدوم نيروي انتظامي در چارچوب وظايف مقرر و حفظ هماهنگي با دفتر عقيدتي سياسي فرماندهي كل قوا مورد انتظار است. 18/6/86
با تقويت عنصر تقوا، پاسداران را در مقابل آفت ها واكسينه كنيد
به آفتها توجه كنيد، ما در معرض آفات قرار داريم كه حالا دو سه تا از درشترين آين آفات را عرض مي كنيم: يكي از آنها حرص و دنيا طلبي است، دنيا طلبي فقط اين نيست كه آدم دنبال پول باشد، آن هم يكي از مواردش هست. دنبال قدرت بودن، دنبال زيادهخواهي بودن، دنبال شهوات جنسي بودن، اينها همه اش دنيا طلبي است، اينها همهاش از شعب حرص است، اين جزو آفات ماست، بايد مراقب خودمان باشيم.يك آفت ديگر غرور و خود برتربيني است... هرچه بيشتر خدمت ميكنيد بايد در مقابل پروردگار شاكرتر و خاضع تر و نسبت به او تسليمتر بشويد، در اين صورت به او نزديك مي شويد. انسان هرچه به آن سراپرده حقيقي نزديكتر مي شود، در دل او بايد خشوع و خاكساري بيشتر بشود ...يك آفت ديگر هم كه شايد از همه مهمتر باشد غفلت از خدا و معاد و غفلت از مرگ است. اين هم آفت است نگذاريد غفلت به شما روي كند. غفلت خيلي چيز خطرناكي است. همه اين ميكروبها و ويروسهاي خطرناك در حال غفلت ماست كه به دل ما هجوم مي آورند و موفق مي شوند، اگر هوشيار باشيم و از خدا غافل نباشيم، اين ويروسها و اين ميكروبها پشت خاكريز تقواي ما ميمانند. تقوا نقطه مقابل غفلت است. تقوا يعني هوشيار بودن، به هوش بودن، همه جوانب را نگاه كردن، زير پا را ديدن، اين معناي تقواست. مراقب باشيد، مواظب اين آفتها باشيد. 18/6/86
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید