تدبير ش19
براي پيروزي در جبهه معنويت، جوانان را همچون دوران دفاع مقدس به صحنه فرا خوانيد
از اينجايي كه انقلاب شروع كرد، تا آنجايي كه بايد ملت ايران برسد، راهِ طولاني است. اين راه طولاني پر از چالشهاي گوناگون است؛ همت ميخواهد، نيرو ميخواهد، نشاط ميخواهد، ابتكار ميخواهد، تراكم عظيم نيروها را ميطلبد. اينها بايد به وسيلهي جوانها، روحيه جوان، نشاط جواني تأمين شود معمولاً دوران دفاع مقدس را به ياد ميآورند كه درست هم هست؛ اما ... قضاياي ديگر ما و چالشهاي فراوان ظريف ديگري كه داشتيم، كمتر از دوران دفاع مقدس نيست ... ملت ايران پرچم حاكميتِ معنويت و دين را بر زندگي بشري برافراشته و در دست گرفته. ايــن، خيلـي مهـم است. ... امـا قــدرتهـاي ادارهكنندهي عالم، مديريتهاي اقتصـــادي دنيـــــا، يعني همين غارتگــــــران، چپاولگـران، يعني همين كه شمـــــــا به آن استكبار جهانــــي ميگوييد، نميگذارند ملتهـــــا به سمــت معنـــويت راه پيدا كنند. شوق هست؛ اما مانع هم هست. در يك چنين دنيايـــــي، جمهـوري اسلامــــــــي يعني يك ملت، يك كشور بزرگ در يك نقطهي حساس با اين همه جوان، با اين ثروتهاي مادي و معنوي كه در دسترس هست وهمه هم مي دانند، پرچم معنويت را در دست گرفته، ميگويد من ميخواهم انسانها را در سايهمعنويتبه سعادت، خوشبختي، رفاه، امنيت، پيشرفت علمي و استقلال برسانم؛ و ثابت كرده كه اين، شدني است. اين يك هماوردطلبي بزرگ نسبت به استكبار جهاني است ... اينجاست كه نقش نيروي جوان خودش را نشان ميدهد. جوان مؤمن، جوان لبريز از اميد، جوان داراي اعتماد به نفس، جواني كه به ابتكارات و استعدادها و خلاقيت خود اعتقاد دارد، با نشاط جواني و نيروي جواني، ميتواند در بلند كردن اين بار عظيم و پيــــــش بردن اين گردونهي عظيم نقش ايفا كند. 19/2/86
با ترك محرمات و انجام واجبات دلهاي خود را نوراني كنيد
مسألهي خودسازي اعتقادي و علمي؛ و اعتقادي و عملي ... «عليكم انفسكم»؛ آن نگاه اسلام به انسان در خطاب فردي را هميشه در نظر داشته باشيد. خودتان را حفظ كنيد؛ «عليكم انفسكم». جادهاي كه انسان را به خدا و نورانيت مي رساند، جادهي ترك محرمات و بجا آوردن واجبات است. واجبات را اهميت بدهيد، گناهان را پرهيز كنيد؛ تهذيب يعني اين. چون دلهاي شما جوان است، نوراني است، آلودگي بحمداللَّه در دلها و روحهاي شما نيست، خداي متعال كمك خواهد كرد؛ تفضل خواهد كرد. 25/2/86
تدبير ش20
با پرهيز از موارد شبهه مراقب مضالّ اقدام باشيد
همين صراط مستقيم را انشاءاللَّه بـــا پرهيــز از مضّـــــــلات ادامـــه بدهيد و مراقب مضاّل اقدام باشيد. در روايات ما هست كه از موارد شبهه پرهيزيد،زيرا كه نزديك شدن به موارد شبهه انسان را در خطر لغزش به آن سوي مرز قرارميدهد. 8/3/86
ايمـان مخلصـانه و عمـل صادقانه راز اقتـدار، مانـدگاري و نفوذ مردان خداست
امام بزرگوار ما هر روز گويي زندهتر ميشود؛ در فضاي جامعهي ما و در فضاي بينالملل اسلامي، روزبهروز امام بزرگوار برجستهتر و فكر او و راه او فهميدهتر و ملموستر ميشود. آن چيزي كه اين دوام را، اين استمرار وجود را، اين بركات را پديد آورده است، چيست؟ آن، ايمان مخلصانه و عمل صادقانه است.امام بزرگوار ما مصداق اين آيهي شريفه بود كه «انّ الّذين امنوا و عملوا الصّالحات سيجعل لهم الرّحمن ودّا»؛ هدف او، هدف الهي؛ رفتار او، رفتار ايماني؛ و عمل او، عمل صالح. اين است كه در فضاي ذهنيت جامعهي اسلامي، براي چنين موجودي ميماند و ميرايي ندارد؛ مثل سلسلهي انبياء الهي و اولياء الهي كه جسمشان از مردم غايب شد، اما حقيقتشان و هويتشان زنده است.رهبـران مـادي را با انـواع حيلهها مي خواهند در دلها زنده نگه دارند، نميشود ... تفاوت رهبري و زعامت معنوي و روحي اين است. علت هم همان اتصال با منبع اصلي قدرت، ارتباط با خدا، همه چيز را از او دانستن و همه كار را براي او كردن، است. اين راز اقتدار و ماندگاري و نفوذ مردان خداست. امام با اين ديد و با اين مبنا، همچنان زنده خواهد ماند...... سرّ اين نفوذ عجيب كه اين مرد بزرگ (امام خميني «ره») در دل تودههاي عظيم مسلمان در كشورهاي مختلف راه يافت و راز اين نفوذ عظيم، اين است: از خود عبور كردن، براي خود تلاش نكردن، خدا را ديدن و از خدا الهام گرفتن و براي خدا مجاهدت به تمام معنا انجام دادن. اين راز عظمت امام بزرگوار و رهبري روحاني است. پيامبران هم راز نفوذشان، راز ماندگاريشان همين بود. 14/3/86
تدبير ش21
بايد بسترهاي لازم را براي سريان وجريان انديشه درست واخلاق فاضله در كشور فراهم آوريد
مسئلهي نيازهاي مادي مردم با نيازهاي معنوي مردم، بايد با هم ديده شود؛ يعني دولت اسلامي فقط به شكم و مسكن و آسايش و آرامش ظاهري زندگي مردم اكتفا نمي كند؛ به اخلاق آنها، به دين آنها، به صراط مستقيمي كه جوانهاي آنها بايد بروند، به آموزش و پرورش آنها، به رشد علمي آنها، به رشد ديني و تقوايي آنها هم اهميت مي دهد. اينجور نيست كه ما بگوييم آن ديگر كار دولت نيست؛نه،دولت بايد بسترهاي لازم را براي سريان و جريان انديشهي درسـت و اخلاق فاضله در كشور به وجود بياورد. اين خود در عين اينكه يك كار فرهنگي است، يك كار سياسي هم هست. 9/4/86
مسئولين با پرهيز از لقمه هاي شبهه ناك، خود را در مقابل فساد بطور مستمر مراقبت نمايند
مبارزهي با فساد به صلاح احتياج دارد؛ اول خودمان بايد صالح باشيم؛ اهل فساد نباشيم تا بتوانيم با فساد حقيقتاً مبارزه كنيم. اگر در ما نقطهي ضعفي از باب فسادپذيري وجود داشته باشد، آن وقت ديگر خاطرجمع نخواهيم بود از اينكه در ميدان قدم بگذاريم. لذا مواظب خودمان باشيم. برادران و خواهران عزيز! مواظب خودتان باشيد. آدمهاي فاسدي كه اسمهايشان را شنيدهايد يا توصيفشان را ميشنويد، اينها از اول كه فاسد نبودند؛ يك وقت يك لقمهي چرب و نرمي، دهن شيرينكني - دانسته يا ندانسته - كسي توي دهن اينها گذاشته، به كامشان شيرين آمده، بعد لقمهي بعدي و لقمهي بعدي را خودشان برداشتهاند و شدهاند فاسد. خيلي مراقب باشيد. اين چندسالي كه مشغول خدمتيد - حالا هر چه هست؛ ده سال است، پانزده سال است، چهار سال است، پنج سال است - خيلي از خودتان مراقبت كنيد. تقوا يعني همين؛ يعني همين مراقبت. 9/4/86
با مراقبت از خود و تقويت منطق واستدلال، هويت ديني وانقلابي راحفظ نماييد
از اول تا حالا كه ما جهاد دانشگاهي را شناختيم، بر اساس دين و تقوا بود. بر اساس دين و تقوا نگهش داريد ... سعي كنيد هويت جهاد، تغيير پيدا نكند. ايني كه شما ميبينيد هويت بعضي از اشخاص - فكرهايشان، تركيبهاي ذهنيشان - از اول انقلاب تا حالا صد و هشتاد درجه عوض شده، اين يك روال و ممشاي طبيعي نيست كه بگوييد طبيعتش همين است ديگر؛ نخير، هرگز اينجوري نيست. طبيعي اين است كه اگر انسان يك فكر و يك راهي را به منطق و استدلال پذيرفت، اين را تا آن نقطه ي آخرِ راه برود و اگر عمرش كفاف نداد، در اين راه بميرد. اين طبيعي نيست كه ما بگوييم: يك راهي را حركت كنيم برويم؛ گاهي هم با شور و خيلي هيجان، بعد از يك نقطه، ناگهان زاويه بزنيم! بعد، اين زاويهها اينقدر ادامه پيدا كند كه تبديل شود به عكس! اين، به هيچ وجه طبيعي نيست. بعضيها توجيه مي كنند: خوب آقا، اول انقلاب، اول انقلاب بود؛ حالا زمان اثر گذاشته، ما عوض شديم! نخير، زمان بر روي عنصرهاي ضعيف و بي ريشه و اعتقادهاي واهي و مبتني بر احساس محض اثر مي گذارد؛ يا زمان با همراهي طمعها و هوسها اثر مي گذارد. «انّ الّذين تولّوا منكم يوم التقي الجمعان انّما استزلّهم الشّيطان ببعض ما كسبوا».(آل عمران 155) قرآن مي گويد: آنهايي كه در جنگ احد برگشتند؛ طاقت نياوردند بايستند، اين لغزش اينها به خاطر آن كاري است كه قبلاً كردند. ما وقتي روح را نساختيم، خودمان را محكم نكرديم، معلوم است؛ هر مماسي روي آن اثر مي گذارد؛ يكي، دو تا، سه تا، ناگهان ميبينيد كه شكلش عوض شد؛ اما وقتيكه مثل فولاد آبديده، محكم و استوار و بر مبناي تفكر درست و منطق صحيح، هويت ديني انسان شكل گرفت و هويت انقلابي شكل گرفت، هرچه زمان بگذرد، اين هويت روشنتر، واضحتر، جذابتر، مستحكمتر مي شود. آدمها اينجورند، نهادها هم اينجورند.
نگذاريد نهاد جهاد دانشگاهي، تبديل شود به يك هويت ديگر؛ به يك هويت غير ديني، غير انقلابي ... بايد اين هويت صحيح را و اين هويت ايماني را حفظ كنيد و باقي بماند. خوشبختانه همينجور هم بوده و تا حالا هم باقي مانده است؛ چون ساخت جهاد دانشگاهي و نوع مديريت، نوع عملكرد، نوع ارتباط رأس با بدنه، جهتگيريها، خواستها، خواستهاي خوبي بوده است. 25/4/86
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید